نبی اله اشرفی؛ علی نیکبخت؛ مهدی قیصری؛ نعمت الله اعتمادی؛ ریکاردو فرناندز اسکوبار
چکیده
یکی از اصول کلی در راستای مدیریت پایدار فضای سبز و خشک منظر سازی، استفاده از فاضلاب تصفیه شده میباشد که به دلیل محدود بودن منابع آب موجود، استفاده از این منابع در کشاورزی و آبیاری فضای سبز با ملاحظاتی قابل اجرا است. همچنین استفاده از درختان با نیاز آبی کم مانند زیتون از اصول اساسی در طراحی فضای سبز است. به منظور بررسی اثر کیفیت ...
بیشتر
یکی از اصول کلی در راستای مدیریت پایدار فضای سبز و خشک منظر سازی، استفاده از فاضلاب تصفیه شده میباشد که به دلیل محدود بودن منابع آب موجود، استفاده از این منابع در کشاورزی و آبیاری فضای سبز با ملاحظاتی قابل اجرا است. همچنین استفاده از درختان با نیاز آبی کم مانند زیتون از اصول اساسی در طراحی فضای سبز است. به منظور بررسی اثر کیفیت آب مصرفی و سیستم آبیاری بر جذب عناصر و شاخصهای رشدی زیتون در فضای سبز، پژوهشی طی سالهای 1391-1389در دانشگاه صنعتی اصفهان انجام شد. بدین منظور درختان نهال زیتون رقم روغنی توسط دو سیستم آبیاری نشتی-زیر سطحی و آبیاری سطحی و با دو کیفیت آب (آب معمولی و فاضلاب تصفیه شده ) به مدت دو سال آبیاری شدند. کاربرد فاضلاب تصفیه شده باعث افزایش میزان عناصر غذایی (نیتروژن(92%)، فسفر(7%)، پتاسیم(30%) و منیزیم(5/11%) در برگ درختان زیتون گردید. همچنین میزان سدیم در برگ گیاهان آبیاری شده با فاضلاب تصفیه شده 60 درصد بیشتر از آب معمولی بود. نتایج نشان داد که کاربرد فاضلاب تصفیه شده با سیستم آبیاری زیر سطحی باعث افزایش ارتفاع درخت(76درصد)، و کلروفیل برگها (20درصد) نسبت به سیستم سطحی شد. میزان عناصر غذایی در برگ نهالهای آبیاری شده با سیستم آبیاری زیر سطحی بالاتر از سیستم سطحی بود، طوریکه نیتروژن(45)، فسفر(13/2)ومنیزیم(9)درصد افزایش نشان دادند. همچنین تعداد شاخه جانبی در سیستم نشتی- زیر سطحی 25درصد افزایش داشته است. در مجموع فاضلاب تصفیه شده میتواند در آبیاری و برنامه کود دهی گیاهان فضای سبز استفاده شود، همچنین سیستم نشتی- زیر سطحی در کاربرد فاضلاب تصفیه شده در مدت انجام این پژوهش کارآمدتر از سیستم سطحی بوده است.
سیده طیبه حسینی؛ حسین شریفان؛ علیرضا کیانی؛ نورمحمد آبیار؛ محمدتقی فیض بخش
چکیده
کارآیی استفاده از انرژی یکی از مهمترین عوامل برای کشاورزی پایدار است. در این پژوهش، در شهرستان گرگان استان گلستان، میزان ورودی و خروجی انرژی و پتانسیل گرمایش جهانی [1](GWP) در روشهای تولیدی کشت نشایی و کشت مستقیم برنج در سامانه های آبیاری بارانی، غرقابی و قطرهای بررسی شد. با توجه به نتایج، میانگین انرژی ورودی و خروجی برای سامانه ...
بیشتر
کارآیی استفاده از انرژی یکی از مهمترین عوامل برای کشاورزی پایدار است. در این پژوهش، در شهرستان گرگان استان گلستان، میزان ورودی و خروجی انرژی و پتانسیل گرمایش جهانی [1](GWP) در روشهای تولیدی کشت نشایی و کشت مستقیم برنج در سامانه های آبیاری بارانی، غرقابی و قطرهای بررسی شد. با توجه به نتایج، میانگین انرژی ورودی و خروجی برای سامانه های مختلف آبیاری در تیمار نشا گلخراب بیشتر از تیمارهای دیگر بود و بیشترین میزان انرژی ورودی و خروجی مربوط به سامانه آبیاری قطرهای بهترتیب برابر36366 و 249971 مگاژول در هکتار بود. بیشترین سهم انرژی مصرفی در سامانههای مختلف آبیاری و کشت متعلق به نهاده آب آبیاری و کودهای شیمیایی بود. همچنین، نتایج نشان داد که شاخص کارایی انرژی برای تیمارهای مختلف بین7/35-5/05 کیلوگرم برمگاژول بود. کارایی انرژی برای سامانههای آبیاری تحتفشار در روش نشا غیرگلخراب و برای سامانههای آبیاری غرقابی در روش نشا گلخراب بیشتر بود. همچنین، بهرهوری انرژی تیمارهای مختلف بین 0/24-0/1 کیلوگرم بر مگاژول بود. با توجه به نتایج مقایسه میانگین، بهرهوری انرژی تیمارهای نشا گلخراب و نشا غیرگلخراب با هم اختلاف معنیداری نداشته و بیشتر از تیمارهای خشکهبذری بود. مقادیر انرژی ویژه و خالص انرژی برای تیمارهای مختلف بهترتیب بین 10/2-4/29 مگاژول بر کیلوگرم و 213825-112785 مگاژول بر هکتار بود. تیمار نشا گلخراب برای تمام سامانه های آبیاری بیشترین پتانسیل گرمایش جهانی را داشت. در کشت برنج، بیشترین سهم در پتانسیل گرمایش جهانی مربوط به استفاده از کود نیتروژن، سوخت و ادوات و ماشین آلات بود. نتایج مقایسه میانگین پتانسیل گرمایش جهانی در واحد سطح، وزن، انرژی ورودی و انرژی خروجی نشان داد که سامانه های آبیاری تحتفشار با شیوه کشت نشا غیرگلخراب (به دلیل مصرف نهاده کمتر و عملکرد مشابه با کشت نشا گلخراب) میتوانند روش مناسبی برای کشت برنج و کاهش مصرف انرژی و پتانسیل گرمایش جهانی آن باشند.
[1] - Global warming potential
میثم رمضانی؛ شکوفه صالحی؛ عبدالمجید لیاقت؛ محمد علی غلامی سفیدکوهی
چکیده
منحنی نگهداری آب خاک (SWRC) در بسیاری از زمینهها، از جمله بررسی حرکت آب و املاح در محیطهای متخلخل غیراشباع کاربرد دارد. این منحنی از جمله مشخصههای مهم هیدرولیکی خاک میباشد که اندازهگیری مستقیم آن وقتگیر و هزینهبر است. در این پژوهش، یک روش بهینهسازی با هدف حداقل سازی مربعات خطا، به منظور تخمین پارامترهای معادله ونگنوختن ...
بیشتر
منحنی نگهداری آب خاک (SWRC) در بسیاری از زمینهها، از جمله بررسی حرکت آب و املاح در محیطهای متخلخل غیراشباع کاربرد دارد. این منحنی از جمله مشخصههای مهم هیدرولیکی خاک میباشد که اندازهگیری مستقیم آن وقتگیر و هزینهبر است. در این پژوهش، یک روش بهینهسازی با هدف حداقل سازی مربعات خطا، به منظور تخمین پارامترهای معادله ونگنوختن (α و m) با استفاده از دو نقطه اندازهگیری شده از منحنی نگهداری آب شامل رطوبت در نقطه ظرفیت زراعی و نقطه پژمردگی ارائه شده است. مزیتهای اصلی این روش، سهولت در کاربرد آن و عدم وابستگی آن به بانک داده میباشد. به منظور نشان دادن دقت روش پیشنهادی، سه بانک داده خاک، جمعاً شامل 156 نمونه، که از دو کشور ایران و بلژیک جمعآوری شده، مورد استفاده قرار گرفت. همچنین، از مدل رزتا نیز به منظور تخمین پارامترهای معادله ونگنوختن با استفاده از شش پارامتر ورودی شامل درصد شن، سیلت، رس، جرم مخصوص ظاهری و رطوبت اندازهگیری شده در ظرفیت زراعی و نقطه پژمردگی استفاده شد. مقادیر پارامترهای آماری MR، RMSE و AIC برای روش پیشنهادی به ترتیب برابر 0/00084- ، 0/031 و 8636- (cm3.cm-3) و برای مدل رزتا به ترتیب برابر 0/037- ، 0/051 و 7327- (cm3.cm-3) محاسبه شد. مقایسه این مقادیر نشان میدهد که روش پیشنهادی در این پژوهش بسیار کارا بوده و توانسته با دقت بسیار بیشتری نسبت به مدل رزتا، منحنی نگهداری آّب خاک را پیشبینی نماید.
حمیدرضا جوانی؛ حسن اوجاقلو؛ عبدالمجید لیاقت
چکیده
اندازهگیری مستقیم پارامترهای منحنی نگهداری آب خاک امری دشوار، حساس و پرهزینه میباشد. یکی از روشهای غیر مستقیم در تخمین منحنی مشخصه آب خاک، مدل نیمه فیزیکی Arya و Paris است که با استفاده از اطلاعات منحنی دانه بندی، منحنی نگهداری آب خاک را برآورد میکند. در مدل یاد شده از یک ضریب تجربی به نام پارامتر مقیاس α، به منظور تخمین ...
بیشتر
اندازهگیری مستقیم پارامترهای منحنی نگهداری آب خاک امری دشوار، حساس و پرهزینه میباشد. یکی از روشهای غیر مستقیم در تخمین منحنی مشخصه آب خاک، مدل نیمه فیزیکی Arya و Paris است که با استفاده از اطلاعات منحنی دانه بندی، منحنی نگهداری آب خاک را برآورد میکند. در مدل یاد شده از یک ضریب تجربی به نام پارامتر مقیاس α، به منظور تخمین اندازه منافذ با فرض کروی بودن ذرات خاک به شعاع استفاده میشود. در این پژوهش، از اطلاعات منحنی دانهبندی، منحنی نگهداری آب خاک، چگالی ظاهری و تخلخل 96 نمونه خاک، شامل چهار نوع بافت شنی، لوم شنی، شنی لوم و سیلتی لوم به منظور ارزیابی روشهای تخمین پارامتر مقیاس استفاده شد. پارامتر مقیاس بهدست آمده به روش خطی در بافتهای شنی و سیلتی لوم به ترتیب با مقادیر 1/34 و 1/25 و استفاده از مقدار ثابت پارامتر مقیاس توصیه شده توسط Arya و همکاران ، در نمونه خاکهای با بافت شن لومی و لوم شنی به ترتیب با مقادیر 1/37 و 1/46 نزدیکترین مقادیر را به مقادیر واقعی محاسبه شده ارائه دادند. نتایج بررسی تغییرات ضریب α در بافت و رطوبتهای مختلف نشان داد، رابطه معناداری بین میزان درصد شن و ضریب تجربی α وجود نداشته، درصورتی که با افزایش رطوبت مقدار ضریب فوق افزایش مییافت، بهطوری که ضریب همبستگی بین تغییرات α با مقادیر رطوبت خاک 0/45 بدست آمد که در سطح 95 درصد معنیدار میباشد.
آب موردنیاز، نیاز آبی ، پن من مانتیث
حسن اصولی؛ احمد کریمی؛ حسین شیرانی
چکیده
افزودن بقایای آلی به صورت بیوچار به خاک با هدف بهسازی آن، رهیافت جدیدی در مدیریت بقایای آلی است. در پژوهشهای قبلی، بیشترین تمرکز محققان به مقدار بیوچار اضافهشده به خاک بوده است. این تحقیق با هدف بررسی ویژگیهای بیوچارهای تهیهشده از منابع مختلف (کاه گندم، ورمی کمپوست و چوب درخت زردآلو) و اثرات مقادیر و اندازه ذرات آن بیوچارها ...
بیشتر
افزودن بقایای آلی به صورت بیوچار به خاک با هدف بهسازی آن، رهیافت جدیدی در مدیریت بقایای آلی است. در پژوهشهای قبلی، بیشترین تمرکز محققان به مقدار بیوچار اضافهشده به خاک بوده است. این تحقیق با هدف بررسی ویژگیهای بیوچارهای تهیهشده از منابع مختلف (کاه گندم، ورمی کمپوست و چوب درخت زردآلو) و اثرات مقادیر و اندازه ذرات آن بیوچارها بر عملکرد و کارایی مصرف آب (WUE) گندم انجام شد. در آزمایشی فاکتوریل با طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار، اثر سه بیوچار مذکور در مقادیر 0/5٪ (R1)، 1/5% (R2) و 3% (R3) وزنی با اندازه ذرات 0/5≥ (S1)، 1-0/5 (S2) و 2-1 (S3) میلیمتر در دو سال زراعی متوالی بررسی شد. بیوچارهای مورد مطالعه فقط در سال اول تا عمق 15-0 سانتیمتر به خاک اضافه شدند. در هر تکرار یک کرت شاهد هم در نظر گرفته شد. اثرات متقابل فاکتورهای آزمایش (بهجز اثر سال در مقدار بیوچار) بر عملکرد و کارایی مصرف آب معنیدار بود. مقایسه میانگین عملکرد و کارایی مصرف آب در هر نوع بیوچار نشان داد که در سال اول و دوم، تیمار بیوچار کاه گندم در مقدار R3و اندازه ذرات S2، بیشترین عملکرد به ترتیب 5200 و 6664 کیلوگرم در هکتار و کارایی مصرف آب به ترتیب 1/6 و 2/1 کیلوگرم بر مترمکعب را داشت. در سال اول، در تیمارهای بیوچار ورمی کمپوست، بیشترین عملکرد (4517 کیلوگرم در هکتار) و کارآیی مصرف آب (1/4 کیلوگرم در مترمکعب) در مقدار R2 با اندازه ذرات S3 مشاهده گردید. در همان سال، در بین تیمارهای بیوچار چوب درخت زردآلو، تیمار با مقدارR3 با اندازه ذرات S3بیشترین عملکرد (3871 کیلوگرم در هکتار) و کارایی مصرف آب (1/2 کیلوگرم بر مترمکعب) را داشت. در سال دوم، در تیمار بیوچار ورمی کمپوست، بیشترین عملکرد (6615 کیلوگرم در هکتار) و کارایی مصرف آب ( 2/04 کیلوگرم بر مترمکعب) در مقدار R3 با اندازه ذرات S2 و در بیوچار چوب درخت زردآلو، بیشترین عملکرد (5263 کیلوگرم در هکتار) و کارایی مصرف آب ( 1/6 کیلوگرم بر مترمکعب) در مقدار R2 با اندازه ذرات S3 آن بیوچار مشاهده شد. در بین تمام تیمارهای مورد مطالعه، بیشترین عملکرد و کارایی مصرف آب (در هر دو سال) در بیوچار گندم با مقدار R3و با اندازه ذرات بیوچار S2 مشاهده شد. نتایج نشان داد که علاوه بر نوع بیوچار، اثر متقابل مقدار و اندازه ذرات بیوچار، اثر تعیین کنندهای در افزایش میزان عملکرد و کارایی مصرف آب داشت.
محمد مدرس شیخ؛ محمدرضا رضایی؛ محمدعلی ناصری
چکیده
رودخانه کشف رود که از داخل شهرمشهد عبور می کند یک رودخانه فصلی بوده و به طور دائم مورد هجوم انواع فاضلاب های خانگی، تجاری، صنعتی وکشاورزی قرار می گیرد. در این تحقیق، برای بررسی رودخانه 5 ایستگاه در طول رودخانه انتخاب، و در بهار سال 1391 از آب رودخانه نمونه برداری شد. هم چنین از برخی محصولات کشاورزی و خاک آن ها نیز نمونه برداری و میزان فلزات ...
بیشتر
رودخانه کشف رود که از داخل شهرمشهد عبور می کند یک رودخانه فصلی بوده و به طور دائم مورد هجوم انواع فاضلاب های خانگی، تجاری، صنعتی وکشاورزی قرار می گیرد. در این تحقیق، برای بررسی رودخانه 5 ایستگاه در طول رودخانه انتخاب، و در بهار سال 1391 از آب رودخانه نمونه برداری شد. هم چنین از برخی محصولات کشاورزی و خاک آن ها نیز نمونه برداری و میزان فلزات سنگین درآن ها اندازه گیری شد. اختلاف میانگین غلظت هر فلز سنگین، در نمونه های آب با حداکثر مجاز آن برای مقاصد آشامیدن، آبیاری و حیات آبزیان به وسیله آزمون آزمون استیودنت (درسطح اطمینان ٩٥%)، مقایسه شد. نتایج نشان که برای فلز سرب اختلاف معنی داری در آب رودخانه و حداکثر مجاز برای مقاصد آشامیدن، کشاورزی و حیات آبزیان وجود دارد. در تمامی ایستگاه ها اختلاف معنی داری در سطح 95% برای کروم با حدکثر مجاز برای مقاصد آشامیدن، کشاورزی و حیات آبزیان بدست آمد. هم چنین میزان جیوه به طور معنی داری از حداکثر مجاز برای مقاصد آشامیدن در تمامی ایستگاه ها به جز ایستگاه 2(پرکند آباد) بالاتر بدست آمد. مقدار کروم در بذرگندم و برگ ذرت بسیار پایین تر از حد مجاز بدست آمد. همبستگی معنی داری در سطح 95% بین غلظت سرب در خاک، بذرگندم و برگ ذرت بدست نیامد(0/05P>)، در حالی که همبستگی معنی داری در سطح 95% بین غلظت کروم در خاک، بذرگندم و برگ ذرت بدست آمد) 0/05>P)، هم چنین همبستگی معنی داری بین غلظت جیوه در خاک، بذرگندم و برگ ذرت در سطح 95% وجود نداشت (0/05<P).
آب موردنیاز، نیاز آبی ، پن من مانتیث
مجید اسماعیلی؛ حمید مدنی؛ بهرام مجدنصیری؛ سعید چاوشی؛ نورعلی ساجدی
چکیده
به منظور بررسی اثر کمآبیاری در مرحله ی زایشی بر کارآیی مصرف آب و تحمل خشکی ارقام آفتابگردان، آزمایشی به صورت کرتهای خرد شده در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در منطقه براآن جنوبی در استان اصفهان در سال 1399 انجام شد. کرت اصلی شامل آبیاری سطحی در سه سطح بر اساس میزان تبخیر از تشتک تبخیرکلاس A شامل: بدون تنش کمآبی ...
بیشتر
به منظور بررسی اثر کمآبیاری در مرحله ی زایشی بر کارآیی مصرف آب و تحمل خشکی ارقام آفتابگردان، آزمایشی به صورت کرتهای خرد شده در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در منطقه براآن جنوبی در استان اصفهان در سال 1399 انجام شد. کرت اصلی شامل آبیاری سطحی در سه سطح بر اساس میزان تبخیر از تشتک تبخیرکلاس A شامل: بدون تنش کمآبی (90 میلیمتر تبخیر)، تنش کمآبی ملایم (120 میلیمتر تبخیر) و تنش کمآبی شدید (150 میلیمتر تبخیر) و کرت فرعی شامل پنج هیبرید جدید آفتابگردان روغنی به نامهای کیارا، اسکار، فانتازیا، های سان33 و شمس بود. عملکرد بیولوژیک، عملکرد اقتصادی، شاخص برداشت، کارآیی مصرف آب و شاخصهای مقاومت به خشکی اندازهگیری و محاسبه شد. نتایج نشان داد که بیشترین عملکرد بیولوژیک (13457 کیلوگرم در هکتار)، عملکرد اقتصادی (4854 کیلوگرم در هکتار)، و شاخص برداشت (43 %) در تیمار بدون تنش کم آبی و پس از آن در تیمار 120میلیمتر به دست آمد. در بین ارقام، رقم فانتازیا با عملکرد بیولوژیک معادل 12268 کیلوگرم در هکتار، عملکرد اقتصادی معادل 4081 کیلوگرم در هکتار و شاخص برداشت 43 % بیشترین مقادیر را به خود اختصاص داد. بیشترین کارآیی مصرف آب، در شرایط تنش کمآبی ملایم و تنش کمآبی شدید بهترتیب با 0/85 و 0/72 کیلوگرم در مترمکعب به دست آمد. در بین ارقام آفتابگردان بیشترین کارآیی مصرف آب متعلق به رقم هایسان 33 با 1/04 کیلوگرم در مترمکعب بود. رقم فانتازیا با 0/96 و رقم شمس با 0/84 کیلوگرم در مترمکعب در رتبه های بعد قرار گرفتند. همچنین کمترین مقادیر کارآیی مصرف آب مربوط به ارقام اسکار و کیارا به ترتیب با مقدار 0/81 و 0/75 کیلوگرم در مترمکعب بود. در مجموع، کمآبیاری در تیمار 120 میلیمتر تبخیر کمترین اثر منفی را بر عملکرد و شاخص برداشت داشت و از نظر کارآیی مصرف آب نیز مناسب بود. هم چنین رقم فانتازیا با دارا بودن بالاترین عملکرد، بیشترین تحمل خشکی و شاخص برداشت، از کارآیی مصرف آب مناسبی برخوردار بود.
سونیا زبردست؛ سیدحسن طباطبائی؛ بهزاد قربانی
چکیده
آبیاری جویچهای یکی از روشهای رایج آبیاری سطحی است که رفتار هیدرولیکی آن تحت تاثیر هیدروگراف جریان ورودی است. تخمین دقیق فاز پیشروی جریان، در طراحی، مدیریت و ارزیابی این نوع از سیستمهای آبیاری سطحی اهمیت فراوان دارد. لذا در این تحقیق فاز پیشروی در شش حالت مختلف هیدروگراف جریانهای ورودی پیوسته و کاهشی (کات-بک) به جویچه ...
بیشتر
آبیاری جویچهای یکی از روشهای رایج آبیاری سطحی است که رفتار هیدرولیکی آن تحت تاثیر هیدروگراف جریان ورودی است. تخمین دقیق فاز پیشروی جریان، در طراحی، مدیریت و ارزیابی این نوع از سیستمهای آبیاری سطحی اهمیت فراوان دارد. لذا در این تحقیق فاز پیشروی در شش حالت مختلف هیدروگراف جریانهای ورودی پیوسته و کاهشی (کات-بک) به جویچه با استفاده از مدلهای ریاضی آبیاری سطحی شبیهسازی شد. آزمایشهای صحرایی در مزارع پردیس ابوریحان واقع در جنوب شرق استان تهران انجام شد. دادههای جمعآوری شده در مزرعه شامل هیدروگراف جریان ورودی و خروجی، پیشروی، پسروی، سطح مقطع هندسی شیار، شیب مزرعه و عمق آب نفوذ یافته در طول شیارها میباشد. نتایج تحقیق نشان داد که کمترین مقدار جذر میانگین مربعات خطا (بطور میانگین 6/32) و بیشترین مقدار ضریب کارآیی مدل (بطور میانگین 0/95)، مربوط به هیدروگراف جریان کاهشی است که بعد از گذشت 60 درصد از زمان قطع جریان، دبی به 0/75 دبی اولیه کاهش داده شده و بیشترین مقدار جذر میانگین مربعات خطا (بطور میانگین 12/30) و کمترین مقدار ضریب کارآیی مدل (بطور میانگین 0/83)، مربوط به هیدروگراف جریان پیوستهای بود که با کاهش دبی در حد0/25 کل دبی تعریف شده بود. همچنین نتایج نشان داد که مدلهای هیدرودینامیک، اینرسی صفر و موج جنبشی برای شرایط مشابه این تحقیق در قسمت جریانهای کاهشی، برای کاهش جریان در هر طول یا در هر زمانی قابل کاربرد نیست. و انتخاب مدل ریاضی در جهت شبیهسازی پیشروی جریان آب در جویچه وابسته به مقدار جریان ورودی و زمان قطع جریان آب است.
امیر حسین یداللهی؛ مجتبی خوش روش؛ محمد علی غلامی سفیدکوهی
چکیده
هدف از این پژوهش تاثیر کمآبیاری تنظیمشده با آب مغناطیسی بر خصوصیات کمی و کیفی نخودفرنگی (Pisum sativum L.) میباشد. پژوهش حاضر در مزرعهای واقع در روستای آغوزبن شهرستان بابل استان مازندران انجام شد. آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار اجرا شد. تیمار شاهد شامل آبیاری کامل در تمام مراحل رشد گیاه ...
بیشتر
هدف از این پژوهش تاثیر کمآبیاری تنظیمشده با آب مغناطیسی بر خصوصیات کمی و کیفی نخودفرنگی (Pisum sativum L.) میباشد. پژوهش حاضر در مزرعهای واقع در روستای آغوزبن شهرستان بابل استان مازندران انجام شد. آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار اجرا شد. تیمار شاهد شامل آبیاری کامل در تمام مراحل رشد گیاه و با آب معمولی (غیر مغناطیسی) بود. فاکتور اصلی شامل نوع آب (آب غیر مغناطیسی (W1) و آب مغناطیسی (W2)) و فاکتور فرعی شامل سطح آبیاری (100% =I1)، (80%=I2) و (60%=I3) آب موردنیاز گیاه) بود. برای آبیاری از سیستم آبیاری قطرهای با لولههای تیپ استفاده شد. نتایج نشان داد که اثر نوع آب آبیاری و سطح آبیاری و همچنین اثر متقابل آنها بر پارامترهای غلاف در بوته، دانه در غلاف، عملکرد دانه و بهرهوری مصرف آب در سطح احتمال یک درصد معنیدار شد. بیشترین میزان غلاف در بوته، دانه در غلاف و عملکرد دانه در تیمار W2I1 بهترتیب به میزان 13/2 عدد، 7/5 عدد و 8/472 تن در هکتار و بیشترین میزان بهرهوری مصرف آب در تیمار W2I3 به میزان 3/7 کیلوگرم بر متر مکعب مشاهده شد. آبیاری با آب مغناطیسی بهطور متوسط باعث افزایش عملکرد دانه و بهرهوری مصرف آب بهترتیب بهمیزان 8/6% و 8/7% نسبت به تیمار آب غیرمغناطیسی شد. همچنین اثر نوع آب آبیاری و سطح آبیاری تاثیر معنیداری در سطح احتمال 1% بر روغن، عملکرد روغن، پروتئین، عملکرد پروتئین و زمان جوانهزنی داشت اما بر روی زمان رسیدن اثر معنیداری نداشت. افزایش 20% سطح آبیاری از I3 به I2 و از I2 به I1 در تیمار آب غیر مغناطیسی بهترتیب باعث افزایش 14/5% و 18% و در تیمار آب مغناطیسی باعث افزایش 14/2% و 13/6% عملکرد دانه شد. سریعترین زمان جوانهزنی نیز مربوط به تیمار W2I2 با 10/3 روز بعد از کاشت رخ داد. بهطور کلی میتوان نتیجه گرفت که آبیاری با آب مغناطیسی میتواند یک راهکار مناسب برای افزایش عملکرد، بهبود خصوصیات کیفی و افزایش بهرهوری مصرف آب گیاه نخودفرنگی باشد.
آب موردنیاز، نیاز آبی ، پن من مانتیث
مجید علی حوری
چکیده
با تنظیم صحیح برنامه آبیاری گیاهان بر اساس تعیین دقیق نیاز آبی هر گیاه، میتوان میزان مصرف آب و اتلاف آن را در کشاورزی کاهش داد. به منظور تعیین نیاز آبی و ضریب گیاهی درختان خرمای رقم برحی، سه لایسیمتر زهکشدار برای اندازهگیری تبخیر و تعرق درختان خرما در نظر گرفته شد. میزان تبخیر و تعرق نخل خرما با استفاده از رابطه بیلان آب در خاک ...
بیشتر
با تنظیم صحیح برنامه آبیاری گیاهان بر اساس تعیین دقیق نیاز آبی هر گیاه، میتوان میزان مصرف آب و اتلاف آن را در کشاورزی کاهش داد. به منظور تعیین نیاز آبی و ضریب گیاهی درختان خرمای رقم برحی، سه لایسیمتر زهکشدار برای اندازهگیری تبخیر و تعرق درختان خرما در نظر گرفته شد. میزان تبخیر و تعرق نخل خرما با استفاده از رابطه بیلان آب در خاک و میزان تبخیر و تعرق مرجع از روش پنمن-مانتیث تعیین شد. بر پایه نتایج، مقدار نیاز آبی نخل شش، هفت و هشت ساله خرما به ترتیب معادل 1493، 1613 و 1695 میلیمتر بود، در حالی که مقدار تبخیر و تعرق مرجع در سالهای مذکور به ترتیب معادل 2070، 1950 و 1945 میلیمتر برآورد شد. میزان افزایش سالانه نیاز آبی نخل خرما از سال ششم به هفتم رشد برابر 8% و از سال هفتم به هشتم رشد برابر 7/8% بود. مقدار ضریب گیاهی نخل شش ساله خرما، بین 0/54 تا 0/80 در نوسان بود. کمترین مقدار ضریب گیاهی در آبانماه و بیشترین مقدار آن در ماههای خرداد و تیر بود. اما مقدار ضریب گیاهی نخل هفت ساله خرما، از 0/62 تا 0/97 و نخل هشت ساله خرما از 0/47 تا 1/01 متغیر بود. کمترین مقدار ضریب گیاهی برای سالهای هفتم و هشتم رشد به ترتیب در ماههای آبان و آذر و بیشترین مقدار این ضریب برای سالهای مذکور در مردادماه بود.
یحیی پرویزی
چکیده
در این مطالعه به منظور شناسائی مهمترین عوامل هدررفت آب در مزرعه، عملکرد مدیریت فعلی سامانه آبیاری نواری در استان لرستان در مزارع گندم، چغندر، لوبیا و یونجه که کشتهای غالب در استان می باشد، در 16 مزرعه آزمایشی با مدیریت سنتی مورد بررسی قرار گرفت. مقایسه سه کمیت کمبود رطوبت مجاز (MAD)[1]، کمبود رطوبت خاک قبل از آبیاری(SMD)[2] و عمق آب نفوذ ...
بیشتر
در این مطالعه به منظور شناسائی مهمترین عوامل هدررفت آب در مزرعه، عملکرد مدیریت فعلی سامانه آبیاری نواری در استان لرستان در مزارع گندم، چغندر، لوبیا و یونجه که کشتهای غالب در استان می باشد، در 16 مزرعه آزمایشی با مدیریت سنتی مورد بررسی قرار گرفت. مقایسه سه کمیت کمبود رطوبت مجاز (MAD)[1]، کمبود رطوبت خاک قبل از آبیاری(SMD)[2] و عمق آب نفوذ یافته نشان داد که در اکثر موارد، کم آبیاری و یا آبیاری تنشی صورت گرفته است. از دلایل آن عدم تناسب اجزاء سیستم و کم بودن بیش از حد مجازرطوبت خاک قبل از آبیاری، میتواند باشد. این عوامل باعث افزایش بازدهی کاربرد و ذخیره آب شده است. طیف بازده کاربرد آب، تلفات نفوذ عمقی و تلفات پایاب به ترتیب از 10/5% تا 95/5%، 0/6% تا 83/5% و صفر تا 42/9 درصد در مزارع مورد آزمایش اندازهگیری شد. نمودارهای پیشروی و پسروی آب در نوارها تاثیر رطوبت اولیه خاک، شیب و ابعاد نوار بر زمان قطع جریان ورودی و یکنواختی توزیع آب در نوار را نشان میداد. پائین بودن شاخصهای یکنواختی توزیع در بیشتر مزارع، باعث افزایش تلفات خاک از راه فرونشست عمقی آن گردیده بود. تحلیل نتایج آزمایش بیانگر ضعف مدیریت فعلی آبیاری ناشی از زمان نامناسب آبیاری، نظام مالکیت اراضی (از نظر ابعاد مزارع)، عدم تناسب میزان آب موجود با آب مورد نیاز برای سطوح زیر کشت و ضعف برنامه ریزی آبیاری میباشد.
[1]. Management allowed defici
[2]. Soil moisture deficit
فرزانه قائمی زاده؛ امید بهمنی
چکیده
در مناطقی که تعادل تغذیه و تخلیه طبیعی آبخوان از بین میرود، افت شدید سطح آب زیرزمینی سبب تغییرات کمّی وکیفی منابع آب میگردد، بنابراین استفاده از طرحهای تغذیه مصنوعی به عنوان شیوه مطلوب مدیریتی ضروری به نظر میرسد. در این میان استفاده از منطق فازی به منظور تعیین مناطق مساعد تغذیه مصنوعی آبخوان میتواند نتایج مطلوبی را به ...
بیشتر
در مناطقی که تعادل تغذیه و تخلیه طبیعی آبخوان از بین میرود، افت شدید سطح آب زیرزمینی سبب تغییرات کمّی وکیفی منابع آب میگردد، بنابراین استفاده از طرحهای تغذیه مصنوعی به عنوان شیوه مطلوب مدیریتی ضروری به نظر میرسد. در این میان استفاده از منطق فازی به منظور تعیین مناطق مساعد تغذیه مصنوعی آبخوان میتواند نتایج مطلوبی را به همراه داشته باشد. در تحقیق حاضر با استفاده از ادغام الگوهای فازی در محیط سامانه اطلاعات جغرافیایی (GIS) امکان اجرای طرحهای تغذیه مصنوعی در محدوده آبخوان دشت نهاوند واقع در آبخوان استان همدان مورد بررسی قرار گرفت. بدین منظور از 7 لایه اطلاعاتی شامل ضخامت آبخوان، کیفیت آبخوان، کاربری اراضی، شیب عمومی حوزه آبریز، نفوذپذیری سطحی، تغذیه خالص و قابلیت انتقال استفاده شد. بررسی نقشههای محاسبه شده نشان داد که در مجموع 5/94 درصد اراضی (معادل 27/12 کیلومتر مربع از مساحت آبخوان) که به صورت پراکنده گسترده شدهاند، دارای رتبه خوب و خیلی خوب از نظر اجرای عملیات تغذیه آبخوان میباشند. در نهایت 17 نقطه در نواحی مذکور به عنوان نقاط عملی مورد استفاده در تغذیه آبخوان تعیین و پیشنهاد گردید.
آب موردنیاز، نیاز آبی ، پن من مانتیث
مهسا رحیمی پول؛ داود اکبری نودهی؛ رضا اسدی؛ علی باقری؛ فضل شیردل شهمیری
چکیده
با توجه به اهمیت کشت برنج، به ویژه در استان مازندران، ضروری است که برنامهریزی دقیقی برای استفاده بهینه از منابع آبی موجود در استان در بخش کشاورزی صورت گیرد تا تقاضای آب برای تولید برنج کاهش یابد. به این منظور، آزمایشی در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار با چهار تیمار (روی رقم طارم هاشمی) طی سال زراعی 1399 در معاونت موسسه تحقیقات ...
بیشتر
با توجه به اهمیت کشت برنج، به ویژه در استان مازندران، ضروری است که برنامهریزی دقیقی برای استفاده بهینه از منابع آبی موجود در استان در بخش کشاورزی صورت گیرد تا تقاضای آب برای تولید برنج کاهش یابد. به این منظور، آزمایشی در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار با چهار تیمار (روی رقم طارم هاشمی) طی سال زراعی 1399 در معاونت موسسه تحقیقات برنج کشور-در آمل اجرا شد. تیمارها شامل کشت رایج با آبیاری غرقابی (T1)، کشت رایج با آبیاری قطرهای (T2)، کشت نشایی در بستر گلخراب نشده با آبیاری قطرهای (T3) و کشت مستقیم بذر در بستر خشک با آبیاری قطرهای (T4) بود. نتایج حاصل از تجزیه واریانس دادهها نشان داد اثر روشهای کشت و آبیاری بر ارتفاع بوته، عملکرد، آب مصرفی، آب آبیاری، بهرهوری آب مصرفی و بهرهوری آب آبیاری موثر بوده و از نظر آماری در سطح %1 و %5 معنیدار بود. بیشترین و کمترین مقدار عملکرد بهترتیب متعلق به تیمارهای T1 و T4 با 4079 و 2876 کیلوگرم در هکتار بود. بیشترین بهرهوری آب مصرفی متعلق به تیمار T2 با 0/61 کیلوگرم در مترمکعب بود که با کشت رایج با آبیاری غرقابی (T1) اختلاف معنیداری نداشت. کمترین مقدار بهرهوری آب مصرفی نیز با 0/45 کیلوگرم در مترمکعب متعلق به تیمار T4 بود. بیشترین و کمترین مقدار بهرهوری آب آبیاری بهترتیب متعلق به تیمارهای T2 و T1 با 0/67 و 0/52 کیلوگرم در مترمکعب بود. بر اساس نتایج حاصل از این آزمایش، تیمار کشت رایج با آبیاری قطرهای کاهش عملکرد قابل توجهای نسبت به تیمار کشت رایج با آبیاری غرقابی نداشت و با صرفهجویی در مصرف آب میزان بهرهوری آب را افزایش داد؛ ازین رو تیمار کشت رایج با آبیاری قطرهای بهعنوان بهترین تیمار در این پژوهش شناخته شد.
آب موردنیاز، نیاز آبی ، پن من مانتیث
پروین ذوالفقاری؛ ابوطالب هزارجریبی؛ محمد اسماعیل اسدی؛ ابراهیم امیری
چکیده
برنج از محصولات مهم غذایی است که عموما بهصورت نشایی کشت شده و مصرف آب بالایی دارد. روش خشکهکاری برنج رویکردی نوین است که فرصت افزایش بهرهوری آب را فراهم نموده است. در این پژوهش، تغییر روش کاشت از نشایی به خشکهکاری و استفاده از روشهای آبیاری تحت فشار برای کشت برنج در پنج مزرعه کشت برنج در استان گلستان مطالعه شد. مزرعه کشت نشایی، ...
بیشتر
برنج از محصولات مهم غذایی است که عموما بهصورت نشایی کشت شده و مصرف آب بالایی دارد. روش خشکهکاری برنج رویکردی نوین است که فرصت افزایش بهرهوری آب را فراهم نموده است. در این پژوهش، تغییر روش کاشت از نشایی به خشکهکاری و استفاده از روشهای آبیاری تحت فشار برای کشت برنج در پنج مزرعه کشت برنج در استان گلستان مطالعه شد. مزرعه کشت نشایی، با روش آبیاری غرقابی به عنوان تیمار شاهد در نظر گرفته شد. در دیگر مزارع، برنج در بستر خشک کاشته شد و با روشهای قطرهای و بارانی آبیاری گردید. در مزرعه کشت نشایی یا روش آبیاری غرقابی، تمام پارامترهای مربوط به عملکرد و اجزای عملکرد، مقدار بیشتری را به خود اختصاص داد. مطالعه اقتصادی مراحل کاشت، داشت و برداشت در روش های مختلف آبیاری نشان داد که با تغییر روش کاشت و حذف مرحله گلخرابی میتوان 4000 تا 7000 مترمکعب صرفهجویی در مصرف آب داشت. روش آبیاری بارانی میانگین عملکرد بالاتری (4998 کیلوگرم در هکتار) نسبت به آبیاری قطرهای (4426 کیلوگرم در هکتار) نشان داد و قابلیت تولید 70 درصد عملکرد را با 61 درصد صرفهجویی آبی داشت که نتیجه قابل توجهی است. بالاترین و پایینترین نرخ بهرهوری فیزیکی و اقتصادی به ترتیب مربوط به آبیاری بارانی و آبیاری غرقابی به ترتیب 0/53 و 0/3کیلوگرم بر مترمکعب و141,791و 82,704 ریال بر مترمکعب بود که نشان دهنده بهرهوری بسیار پایین آب در مزارع کشت برنج استان و لزوم افزایش بهرهوری آب در شرایط اقلیمی فعلی کشور است.
فرهاد رجالی
چکیده
یکی از اثرات مفید همزیستی میکوریزی کاهش تاثیرات ناشی از تنش های محیطی در گیاهان میزبان می باشد. از مهمترین تنش های محیطی که نتیجه شرایط اقلیمی کشورمان می باشد کمبود آب و تنش خشکی است. در این شرایط آنچه که بیش از کمبود آب، رشد گیاهان را محدود می کند عدم جذب عناصر معدنی و به ویژه عناصر معدنی با تحرک اندک در خاک از جمله فسفر و روی می باشد. ...
بیشتر
یکی از اثرات مفید همزیستی میکوریزی کاهش تاثیرات ناشی از تنش های محیطی در گیاهان میزبان می باشد. از مهمترین تنش های محیطی که نتیجه شرایط اقلیمی کشورمان می باشد کمبود آب و تنش خشکی است. در این شرایط آنچه که بیش از کمبود آب، رشد گیاهان را محدود می کند عدم جذب عناصر معدنی و به ویژه عناصر معدنی با تحرک اندک در خاک از جمله فسفر و روی می باشد. قارچهای میکوریزی این توانایی را دارند که در شرایط تنش رطوبتی از طریق جذب بیشتر عناصر معدنی؛ قسمتی از کاهش رشد و عملکرد را در گیاهان میزبان جبران نمایند. به منظور بررسی توانایی قارچهای میکوریزی در کاهش اثرات تنش خشکی از طریق افزایش جذب عناصر معدنی، آزمون گلخانه ای با 10 تیمار قارچهای میکوریزی و 3 سطح رطوبتی 8 ، 16 و32 درصد وزنی با چهار تکرار برای هر تیمار به صورت فاکتوریل و در پایه طرحهای کاملا تصادفی به مرحله اجرا در آمد. شاخصهای اندازه گیری شده عبارت بودند از وزن خشک اندام هوایی، وزن خشک ریشه، درصد کلنیزاسیون ریشه و جذب عناصر معدنی فسفر، پتاسیم، روی، مس، آهن و منگنز. نتایج نشان داد که تیمارهای رطوبتی تاثیر معنی داری در سطح 1 درصد آماری در کلیه شاخصهای اندازه گیری شده داشتند. قارچهای میکوریزی نیز در صد کلونیزاسیون ریشه را در سطح 1 درصد آماری، وزن خشک اندام هوایی و جذب عناصر فسفر، روی و آهن را در سطح 5 درصد آماری افزایش دادند. از بین تیمارهای مختلف قارچی گونه های Glomus mosseae ,Glomus intraradices و Glomus etunicatumنسبت به سایر گونه ها از کارایی بیشتری بر خوردار بودند.
اقتصاد، ارزش آب
زهرا رستمیان؛ بهمن خسروی پور؛ منصور غنیان
چکیده
هدف این تحقیق کمّی شناسایی عوامل پیشبرنده و بازدارنده موجود در شکل گیری، فعالیت و توسعه تشکلهای آببران در شبکه های آبیاری استان خوزستان بود. روش پژوهش پیمایشی و از نوع توصیفی– همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی کارشناسان شرکتهای بهره برداری سازمان آب و برق استان خوزستان بود (200=N) که تعداد 130 نفر از آنان ...
بیشتر
هدف این تحقیق کمّی شناسایی عوامل پیشبرنده و بازدارنده موجود در شکل گیری، فعالیت و توسعه تشکلهای آببران در شبکه های آبیاری استان خوزستان بود. روش پژوهش پیمایشی و از نوع توصیفی– همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی کارشناسان شرکتهای بهره برداری سازمان آب و برق استان خوزستان بود (200=N) که تعداد 130 نفر از آنان (130=n) به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. ابزار تحقیق پرسشنامه محقق ساختهای بود که اعتبار(روایی) و پایایی آن توسط متخصصان ترویج و آموزش کشاورزی دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی خوزستان و استفاده از آزمون کرونباخ آلفا تأیید گردید. دادهها با استفاده از نرمافزار SPSS16 تحلیل شدند. بر پایه نتایج حاصل از تحلیل عاملی، عوامل پیشبرنده تشکل های آب بران در پنج گروه تولیدی، سرمایه اجتماعی، حقوقی، اقتصادی و اجرایی قرار گرفتند. عوامل مذکور در مجموع 68/6% از کل واریانس عوامل پیشبرنده در شکلگیری، فعالیت و توسعه تشکلهای آببران استان خوزستان را تبیین میکنند. در تحلیل عاملی، عوامل بازدارنده تشکل های آببران نیز پنج گروه حمایتی، حقوقی، مدیریتی، برون سازمانی و ترویجی شناسایی شدند که این پنج گروه عامل 47/3% کل واریانس عوامل بازدارنده در شکل گیری، فعالیت و توسعه تشکلهای آببران استان خوزستان را تبیین میکنند. با استناد به یافته ها، سهم عوامل پیشبرنده شکل گیری، فعالیت و توسعه تشکل های آببران استان خوزستان، بیشتر از عوامل بازدارنده میباشد.
آب موردنیاز، نیاز آبی ، پن من مانتیث
فرزانه گلستانی فر؛ عباس خاشعی سیوکی؛ سهراب محمودی
چکیده
برآورد مقادیر تبخیر و تعرق پتانسیل برای محاسبه ی نیاز آبی در راستای برنامهریزی کشاورزی برای محصولات مختلف، از اهمیت زیادی برخوردار است. بدین منظور در پژوهش حاضر، برای تعیین ضریب گیاهی و نیاز آبی کینوا به روش لایسیمتری، از سه لایسیمتر زهکشدار از جنس پلیاتیلن و کاملاً آببندی شده با قطر 60 سانتیمتر و ارتفاع 100 سانتیمتر ...
بیشتر
برآورد مقادیر تبخیر و تعرق پتانسیل برای محاسبه ی نیاز آبی در راستای برنامهریزی کشاورزی برای محصولات مختلف، از اهمیت زیادی برخوردار است. بدین منظور در پژوهش حاضر، برای تعیین ضریب گیاهی و نیاز آبی کینوا به روش لایسیمتری، از سه لایسیمتر زهکشدار از جنس پلیاتیلن و کاملاً آببندی شده با قطر 60 سانتیمتر و ارتفاع 100 سانتیمتر استفاده گردید. بذور کینوا رقم تیتیکاکا در تاریخ هفت اردیبهشت ماه سال 1399 با احتساب 60 بوته در مترمربع به عنوان تراکم مطلوب، کشت شد. میزان رطوبت خاک با دستگاه TDR و آب خروجی زهکش در هر لایسیمتر قبل از آبیاری اندازهگیری گردید. به منظور سنجش تبخیر و تعرق مرجع از معادلات پنمن- مانتیث، بلانی- کریدل (مبتنی بر درجه حرارت) و پریستلی-تیلور (مبتنی بر تشعشع) استفاده شد. نتایج نشان داد که مجموع میزان تبخیر و تعرق مرجع در طول فصل رشد به روش پنمن- مانتیث (ETo) 720 میلیمتر، به روش بلانی-کریدل،581 میلیمتر و به روش پریستلی- تیلور 754 میلیمتر بود و مجموع تبخیر و تعرق گیاه کینوا (ETc) با روش لایسیمتری، 553 میلیمتر محاسبه شد. همچنین مقدار ضریب گیاهی کینوا (Kc) در مرحله اول (دوره 21 روزه)، مرحله دوم (دوره 26 روزه)، مرحله سوم (دوره 38 روزه) و مرحله چهارم رشد کینوا (دوره 34 روزه) در روش پنمن- مانتیث به ترتیب برابر با 0/42، 0/66، 1/03 و 0/71، در روش بلانی- کریدل به ترتیب 0/54، 0/88، 1/28 و 0/82 و در روش پریستلی- تیلور به ترتیب 0/40، 0/62، 0/97 و 0/68 بود. نتایج نشان میدهد که روش پنمن- مانتیث به عنوان بهترین روش، میتواند ملاکی برای تعیین ضریب تبخیر و تعرق مرجع در منطقه قرار گیرد ولی روش بلانی- کریدل نیاز به واسنجی در منطقه دارد.
نوذر قهرمان؛ آذر صحراگرد
چکیده
طول دوره خیسی برگ (Leaf Wetness Duration) یک پارامتر هواشناسی تأثیرگذار در بیلان آبی گیاه است. وجود آب بر روی سطوح گیاهی ناشی از عوامل مختلف مانند بارندگی، شبنم و غیره نتیجه برهم کنشهای موجود بین جو و تاج پوشش گیاه است و تداوم خیسی برگ بستگی به خصوصیات برگ و تاج پوشش گیاه دارد. این متغیر به وسیله حسگرهای الکترونیکی موجود قابل اندازهگیری است ...
بیشتر
طول دوره خیسی برگ (Leaf Wetness Duration) یک پارامتر هواشناسی تأثیرگذار در بیلان آبی گیاه است. وجود آب بر روی سطوح گیاهی ناشی از عوامل مختلف مانند بارندگی، شبنم و غیره نتیجه برهم کنشهای موجود بین جو و تاج پوشش گیاه است و تداوم خیسی برگ بستگی به خصوصیات برگ و تاج پوشش گیاه دارد. این متغیر به وسیله حسگرهای الکترونیکی موجود قابل اندازهگیری است اما به این دلیل که اندازهگیری آن دشوار است روشهای مختلفی برای برآورد آن با استفاده از دادههای هواشناسی توسعه پیدا کرده است. از میان مدلهای مختلفی که برای برآورد LWD استفاده میشود مدلهای تجربی با وجود محدودیتها کاربرد گسترده ای دارند. هدف این مطالعه، مقایسه دو مدل تجربی بر مبنای کاربرد رطوبت نسبی در برآوردLWD در ایستگاه کشاورزی پالیز خورشید استان فارس است.سادهترین مدل تجربی تنها از رطوبت نسبی استفاده میکند زمانی که رطوبت نسبی از یک آستانه معین بیشتر شود خیسی رخ میدهد بر اساس مطالعات مختلف در شرایط مختلف و برای گیاهان مختلف آستانه 87% برای این منظور تعیین گردیده است. عموما مدلهای تجربی زمانی که آستانههای رطوبتی برای منطقه یا ایستگاه مورد نظر اصلاح و بهینه شوند، عملکرد بهتری دارند بنابراین این آستانه برای سایت مورد نظر اصلاح گردید و به عنوان آستانه بهینه معرفی شد. در این تحقیق مدل آستانه رطوبتی بهینه نسبت به مدل آستانه رطوبتی توسعه یافته و مدل آستانه رطوبتی در حالتیکه آستانه بهینه سازی نشده بود برای هر دو فصل گرم وسرد در ایستگاه مورد نظر نتایج بهتری ارائه داد.
طراحی آب، آبیاری تحت فشار، شبکه های آبیاری زهکشی
نادر حیدری
چکیده
گندم در کشور و حتی در جهان محصولی استراتژیک محسوب شده و سطح زیر کشت زیادی (تقریبا 50% اراضی تحت کشت کشور) را به خود اختصاص میدهد. هدف اصلی از این بررسی، مرور و تحلیلی بر وضعیت بهرهوری آب گندم کشور و مقایسه مقادیر آن با مقادیر جهانی بود. برای این منظور با گردآوری و مرور منابع علمی کشوری و بینالمللی مقادیر گزارش شده برای بهرهوری ...
بیشتر
گندم در کشور و حتی در جهان محصولی استراتژیک محسوب شده و سطح زیر کشت زیادی (تقریبا 50% اراضی تحت کشت کشور) را به خود اختصاص میدهد. هدف اصلی از این بررسی، مرور و تحلیلی بر وضعیت بهرهوری آب گندم کشور و مقایسه مقادیر آن با مقادیر جهانی بود. برای این منظور با گردآوری و مرور منابع علمی کشوری و بینالمللی مقادیر گزارش شده برای بهرهوری آب گندم (در سطوح کلان کشور، حوضه آبریز و استانی)، جمع بندیها، محاسبات، تجزیه و تحلیلها، و نتیجه گیری های لازم به عمل آمد. بر اساس نتایج، دامنه تغییرات بهرهوری آب گندم در سطح کشور و جهان بسیار وسیع بوده (به ترتیب 2/2-0/25 و 3/9-0/3 کیلوگرم بر مترمکعب) و بسته به شرایطی نظیر مناطق جغرافیایی، آب و خاک، سیستم های مختلف آبیاری، اقلیم و غیره تغییرات زیادی دارد. بهره وری آب گندم آبی کشور (در مقیاس ملی) برابر 0/87 کیلوگرم بر مترمکعب برآورد میگردد که در مقایسه با اعداد جهانی در دامنه متوسط قرار میگیرد. همچنین، بر اساس مقادیر بهره وری آب گزارش شده در مقیاس استانی، متوسط بهره وری آب گندم در کشور برابر 0/75 کیلوگرم بر مترمکعب بوده که مجدداً در مقایسه با اعداد جهانی در حد وسط (رو به پائین) قرار دارد. با مقایسه میانگین بهرهوری آب گندم در کشور (75/0 کیلوگرم بر مترمکعب و مقایسه آن با میانگین بهره وری آب گندم 10 کشور عمده تولیدکننده گندم جهان (0/93 کیلوگرم بر مترمکعب)، بهره وری آب گندم کشور حدود 25% کمتر از متوسط این کشورها میباشد. همچنین متوسط مقیاس ملی (برای کشور ایران) و جهانی این شاخص به ترتیب 0/93 و 1/1 کیلوگرم بر مترمکعب است. لذا مقدار شاخص بهره وری آب گندم کشور نسبت به متوسط جهانی خیلی وضعیت نامساعدی ندارد و فاصله نسبتا کمی (22%) برای افزایش آن تا حد متوسط جهانی وجود دارد. ولی فاصله آن تا کشورهای پیشرو و با مقادیر بالای بهرهوری آب گندم (صرفنظر از اهمیت و وسعت کشت گندم در آنها) (نظیر اکثر کشورهای اروپای غربی، آفریقای جنوبی، و مصر در خاورمیانه) ( که تقریبا 1/4 کیلوگرم بر مترمکعب است)، فاصله نسبتا زیاد (50% کمتر) است. نتیجهگیری این است که دامنه تغییرات بهره وری آب گندم در استانها و مناطق مختلف کشور زیاد است، همچنین امکان زیادی برای افزایش آن در مناطق مستعد حتی تا دو برابر مقدار فعلی وجود دارد، که با برنامه ریزیها و سرمایه گذاری های لازم درمیان مدت قابل حصول خواهد بود.
طراحی آب، آبیاری تحت فشار، شبکه های آبیاری زهکشی
مسعود پورغلام آمیجی؛ خالد احمدآلی؛ عبدالمجید لیاقت
چکیده
این پژوهش با هدف انتخاب ویژگیهای مهم برای مدلسازی هزینه سامانههای آبیاری تحتفشار با استفاده از دادههای 515 پروژه آبیاری قطرهای در چهار بخش شامل هزینه ایستگاه پمپاژ و سامانه کنترل مرکزی (TCP)، هزینه لوازم داخل مزرعه (TCF)، هزینه نصب و اجرای داخل مزرعه و ایستگاه پمپاژ (TCI) و هزینه کل (TCT) انجام شد. در مرحله اول بانک اطلاعاتی شامل ...
بیشتر
این پژوهش با هدف انتخاب ویژگیهای مهم برای مدلسازی هزینه سامانههای آبیاری تحتفشار با استفاده از دادههای 515 پروژه آبیاری قطرهای در چهار بخش شامل هزینه ایستگاه پمپاژ و سامانه کنترل مرکزی (TCP)، هزینه لوازم داخل مزرعه (TCF)، هزینه نصب و اجرای داخل مزرعه و ایستگاه پمپاژ (TCI) و هزینه کل (TCT) انجام شد. در مرحله اول بانک اطلاعاتی شامل 39 متغیر تأثیرگذار در هزینه بخشهای یادشده، تهیه و قیمت تمام پروژهها (1385 تا 1398) برای سال پایه 1400 بهروزرسانی شد. سپس انتخاب ویژگی با الگوریتمهای مختلف در محیط MATLAB و در دو بخش شامل (1) کل ویژگیها (ویژگیهای قبل از طراحی و ویژگیهای بعد از آن شامل 39 ویژگی) و (2) ویژگیهای قبل از مرحله طراحی (شامل 18 ویژگی) انجام شد. نتایج انتخاب ویژگی نشان داد که مقادیر RMSE و R2 برای بخش کل ویژگیها بهترتیب برابر با 0/007 و 0/92 و برای بخش ویژگیهای قبل از طرحی بهترتیب برابر 0/003 و 0/89 است. از بین الگوریتمهای مختلف برای انتخاب ویژگی، ماشین بردار پشتیبان (SVM) و الگوریتمهای بهینهسازی (Wrapper) بهترتیب عنوان بهترین یادگیرنده و روش انتخاب ویژگی شناسایی شدند. نتایج معیارهای ارزیابی نشان داد که دو الگوریتم LCA و FOA برآورد مناسبی را به دست دادند و معیار خطای آن در بخش کل ویژگیها بهترتیب 0/0020و 0/0018 و همبستگی آن 0/94 و 0/94 به دست آمد. در بخش ویژگیهای قبل از طراحی نیز این معیارها بهترتیب 0/0006 و 0/95 برای هر دو الگوریتم بود. در نهایت در بخش کل ویژگیها، 10 مورد از 39 ویژگی و در بخش ویژگیهای قبل از طراحی، 8 مورد از 18 ویژگی بهعنوان مؤثرترین ویژگیها انتخاب شد. نتایج انتخاب مؤثرترین ویژگیها که بر هزینه بخشهای مختلف سامانه آبیاری قطرهای اثرگذارند، میتواند مدلسازی هزینه سامانهها را سادهتر و سریعتر کرده و ضمن کاربرد در کارهای پژوهشی، در عمل نیز برآورد و مدیریت هزینهها را قبل از طراحی و اجرای این طرحها ممکن کند.
سمیه حجابی؛ جواد بذرافشان
چکیده
خشکسالی یک رخداد هواشناسی تکرارشونده و موقتی است که ناشی از کاهش بارندگی نسبت به میانگین بلندمدت آن میباشد. با توجه به اهمیت پیشبینی خشکسالی و نقش آن در مدیریت منابع آب، در این مطالعه به ارزیابی مهارت شش نوع مدل استوکاستیک (AR، MA، ARMA، ARIMA غیرفصلی، ARIMA فصلی و ARIMA مکثّر) در مدلسازی و پیشبینی سریهای زمانی شاخص بارندگی استاندارد ...
بیشتر
خشکسالی یک رخداد هواشناسی تکرارشونده و موقتی است که ناشی از کاهش بارندگی نسبت به میانگین بلندمدت آن میباشد. با توجه به اهمیت پیشبینی خشکسالی و نقش آن در مدیریت منابع آب، در این مطالعه به ارزیابی مهارت شش نوع مدل استوکاستیک (AR، MA، ARMA، ARIMA غیرفصلی، ARIMA فصلی و ARIMA مکثّر) در مدلسازی و پیشبینی سریهای زمانی شاخص بارندگی استاندارد شده (SPI) پرداخته شد. برای دستیابی به این هدف، از داده های بارندگی ماهانه ی 10 ایستگاه سینوپتیک با اقلیم های خیلی مرطوب تا فراخشک (دورهی آماری 2007-1973) استفاده شد. ابتدا از طریق انتقال احتمال تجمعی توزیع بهینه بارندگی به توزیع احتمال تجمعی نرمال استاندارد، مقادیر SPI در مقیاسهای زمانی 3، 6 و 12 ماهه محاسبه شد. سپس، در یک فرآیند چند مرحلهای (شناسایی، برآورد پارامتر و آزمون کفایت مدل) توسعه ی مدلها بر روی مقادیر SPI مربوط به دورهی 1973 تا 2000 صورت گرفت و از بین مدلهای داوطلب، مناسبترین مدل استوکاستیک برای هر یک از مقیاسهای زمانی تعیین شد. به منظور صحت سنجی مدل های منتخب، پس از انجام پیش بینی های یک تا دوازده گام به جلو مقادیر SPI برای دورهی 2001 تا 2007، به مقایسهی مقادیر و طبقات مشاهده شده و پیش بینی شده ی SPI پرداخته شد. نتایج ارزیابی دقت مدلها در پیشبینی مقادیر SPI در ایستگاههای منتخب نشان داد در پیش بینی یک گام به جلو، در مقیاس 3 ماهه، مدل استوکاستیک ایستگاه بوشهر (0/70=r و 0/66=RMSE) و در مقیاس 6 ماهه و 12 ماهه، مدل استوکاستیک ایستگاه همدان نوژه (مقیاس 6 ماهه: 0/84=r و 0/41=RMSE؛ مقیاس 12 ماهه: 0/93=r و 0/30=RMSE) دارای بیشترین دقت در مقایسه با مدل استوکاستیک سایر ایستگاهها میباشد. همچنین با افزایش مقیاس زمانی، خطای پیشبینی به میزان قابل توجهی کاهش مییابد و با افزایش گام زمانی دقت پیش بینی کاهش مییابد. نتایج ارزیابی دقت مدلها در پیشبینی طبقات SPI بر مبنای آمارهی کاپا (K) نشان داد حداکثر توافق طبقات مشاهده شده و پیش بینی شدهی یک گام به جلو در مورد SPI3، SPI6 و SPI12 به ترتیب مربوط به ایستگاه بوشهر (0/46=K)، ایستگاه گرگان (0/66=K) و ایستگاه زاهدان (0/81=K) میباشد. همچنین با افزایش مقیاس زمانی، میزان توافق طبقات مشاهده شده و پیش بینی شده افزایش مییابد و با افزایش گام زمانی میزان توافق طبقات مشاهده شده و پیش بینی شده کاهش مییابد.
آبهای نامتعارف، آلودگی،آب شور
مجتبی خوشروش؛ مسعود پورغلام آمیجی
چکیده
جستجوی راهکارهایی جهت کاهش مصرف و حفظ منابع آب از اهمیت بالایی برخوردار است. استفاده از آب مغناطیسی ممکن است در این مورد موثر باشد. در این پژوهش، تاثیر تنش آبی با استفاده از آب مغناطیسی بر عملکرد و اجزای عملکرد گیاه توتفرنگی بررسی شد. آزمایش بهصورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در سال 1400 و 1401 در شهرستان ...
بیشتر
جستجوی راهکارهایی جهت کاهش مصرف و حفظ منابع آب از اهمیت بالایی برخوردار است. استفاده از آب مغناطیسی ممکن است در این مورد موثر باشد. در این پژوهش، تاثیر تنش آبی با استفاده از آب مغناطیسی بر عملکرد و اجزای عملکرد گیاه توتفرنگی بررسی شد. آزمایش بهصورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در سال 1400 و 1401 در شهرستان نکا انجام شد. فاکتور اصلی شامل نوع آب آبیاری (آب غیرمغناطیسی (W1) و آب مغناطیسی (W2)) و فاکتور فرعی شامل سطح آبیاری در سه سطح (FI100 % آبیاری غرقابی =I1، FI80 % =I2، و FI60 % =I3) بود. نتایج نشان داد که اثر نوع آب آبیاری و سطح آبیاری بر تعداد میوه در هر بوته، طول، قطر و وزن میوه، زیستتوده، عملکرد بوته و بهرهوری آب در سطح احتمال یک درصد معنیدار شد. بهطور متوسط، طی دو سال کشت توتفرنگی با اعمال میدان مغناطیسی، تعداد میوه در هر بوته، طول، قطر و وزن میوه، زیستتوده، عملکرد بوته و بهرهوری آب بهترتیب 15/1%، 16/6%، 18%، 20/2%، 23%، 16/8% و 11/7% افزایش یافت. با کاهش مقدار آب آبیاری، خصوصیات ظاهری میوه توتفرنگی و عملکرد کم شد ولی بهرهوری مصرف آب افزایش یافت. بیشترین کاهش مربوط به تعداد میوه در هر بوته در سطح آبیاری 60% بود که نسبت به تیمار شاهد 42/7% کمتر بود. در نتیجه، با استفاده از فناوری آب مغناطیسی و کم آبیاری، مقدار عملکرد فرنگی بهبود یافت.
احمد علی کیخا؛ مهدیه مسنن مظفری؛ محمود صبوحی صابونی
چکیده
آب یکی از کمیابترین نهادههای مورد استفاده در تولید محصولات کشاورزی همه کشورها میباشد. در ایران که متوسط بارندگی آن 240 میلیمتر در سال بوده و دارای پراکنش نامناسب مکانی و زمانی است، این نهاده اهیمت بیشتری دارد. سیستان و بلوچستان یکی از استانهای خشک کشور میباشد که طی سالها با معضل کمبود آب مواجه بوده است. برای مقابله با ...
بیشتر
آب یکی از کمیابترین نهادههای مورد استفاده در تولید محصولات کشاورزی همه کشورها میباشد. در ایران که متوسط بارندگی آن 240 میلیمتر در سال بوده و دارای پراکنش نامناسب مکانی و زمانی است، این نهاده اهیمت بیشتری دارد. سیستان و بلوچستان یکی از استانهای خشک کشور میباشد که طی سالها با معضل کمبود آب مواجه بوده است. برای مقابله با مشکل نوسانات و کمبود آب در سیستان منابع ذخیره چاهنیمه از سالها قبل احداث گردیده تا با ذخیره آب، از بروز خسارت در فصول کمبود آب جلوگیری شود. هدف مطالعه حاضر مدلسازی مدیریت منابع آب چاه نیمه و استفاه از برنامهریزی آرمانی بهمنظور تعیین مقدار مصرف بهینه آب در بخشهای شرب، کشاورزی و محیطزیست و تحلیل حساسیت مدل با تغییر راندمان آبیاری میباشد. بدین منظور ماتریسی با ابعاد 142 در 154 از اهداف و محدودیتهای سیستمی و آرمانی ساخته شد. پس از آن این مدل با استفاده از برنامه ریزی آرمانی حل شد. نتایج نشان داد، که آب مورد نیاز بخشهای شرب و محیطزیست با توجه به دادههای تاریخی تأمین خواهند شد ولی مقداری از آب مورد نیاز بخش کشاورزی تأمین نخواهد شد. اگر در شش ماه اول سال آب مازاد در منابع ذخیره چاه نیمه، ذخیره شود در شش ماه دوم بخشهای مختلف با کمبود آب مواجه نخواهند شد، همچنین با افزایش راندمان آبیاری میتوان سطح زیرکشت را افزایش داد.
آب موردنیاز، نیاز آبی ، پن من مانتیث
عاطفه رودباری؛ علی باقری
چکیده
متأسفانه امکانات اندازهگیری برخی از پارامترهای آب و هوایی در بعضی از ایستگاههای هواشناسی وجود ندارد و آنها را باید برآورد کرد. در چنین مواردی، تشخیص درستی روشهای تخمین تبخیر- تعرق گیاه مرجع (ETo) با استفاده از دادههای آب و هوایی برآورد شده بسیار مهم است. بر این اساس، هدف از این مطالعه، ارزیابی عملکرد روش پنمن – مانتیث در برآورد ...
بیشتر
متأسفانه امکانات اندازهگیری برخی از پارامترهای آب و هوایی در بعضی از ایستگاههای هواشناسی وجود ندارد و آنها را باید برآورد کرد. در چنین مواردی، تشخیص درستی روشهای تخمین تبخیر- تعرق گیاه مرجع (ETo) با استفاده از دادههای آب و هوایی برآورد شده بسیار مهم است. بر این اساس، هدف از این مطالعه، ارزیابی عملکرد روش پنمن – مانتیث در برآورد ETo در استان مازندران است در زمانی که دادههای خورشیدی (Rs)، فشار بخار (ed) و رطوبت نسبی (RH) موجود نباشد. دادههای ایستگاههای سینوپتیک ساری، آمل و قائمشهر بهمنظور مقایسه با ET0 برآورد شده توسط روش پنمن– مانتیث با مجموعه دادههای کامل و محدود، مورد استفاده قرار گرفت. نتایج نشان داد هنگامیکه دادههای RH و ed موجود نباشند، برآورد آنها با استفاده از روش پنمن– مانتیث گزینه مناسبی برای به دست آوردن ETo در هر سه ایستگاه ساری، قائمشهر و آمل با RMSE کمتر از 0/3 میلیمتر در روز است. اما، در حالت فقدان داده Rs ، مقدار RMSE برای سه ایستگاه مزبور بیش از یک بود و درنتیجه برآورد ETo با استفاده از روش پنمن– مانتیث مناسب نیست. نتایج نشان داد که تابش خورشیدی مؤثرترین پارامتر برای برآورد تبخیر- تعرق بوده و تأثیر دادههای فشار بخار و رطوبت نسبی بر دقت برآورد ETo تقریباً به یکمیزان است.
عبدالحمید محبی؛ مجید علی حوری
چکیده
بحران کم آبی در مناطق مختلف کشور و کاهش کیفیت و شور شدن منابع خاک و آب موجب شده است تا سطح وسیعی از اراضی کشاورزی در معرض نابودی قرار گیرد. با توجه به این محدودیتها، افزایش تولید محصول به ازای واحد حجم آب مصرفی نیازمند برنامهریزی دقیقتر برای انتخاب روش مناسب آبیاری جهت استفاده بهینه از منابع آب موجود در بخش کشاورزی است. بدین منظور ...
بیشتر
بحران کم آبی در مناطق مختلف کشور و کاهش کیفیت و شور شدن منابع خاک و آب موجب شده است تا سطح وسیعی از اراضی کشاورزی در معرض نابودی قرار گیرد. با توجه به این محدودیتها، افزایش تولید محصول به ازای واحد حجم آب مصرفی نیازمند برنامهریزی دقیقتر برای انتخاب روش مناسب آبیاری جهت استفاده بهینه از منابع آب موجود در بخش کشاورزی است. بدین منظور این آزمایش طی چهار سال در ایستگاه تحقیقات کشاورزی حاجی آباد هرمزگان در قالب طرح آماری بلوکهای کامل تصادفی با چهار تیمار آبیاری شامل روش آبیاری سطحی و قطرهای با میزان آب معادل 75 و 100 درصد تبخیر تجمعی از تشت تبخیر کلاس A در سه تکرار انجام شد. نتایج نشان داد به رغم مصرف مقادیر متفاوت آب در تیمارهای آبیاری، اختلاف معنیداری در عملکرد میوه و صفات رویشی شامل تعداد برگ، تعداد برگچه، محیط تنه و سطح سایهانداز وجود نداشت. علت احتمالی این موضوع میتواند برآورد بیشتر نیاز آبی نخل در روش تشت تبخیر از نیاز واقعی آن باشد. اما بین مقدار بهرهوری آب در تیمارهای آبیاری اختلاف معنیداری در سطح احتمال یک درصد وجود داشت. بیشترین و کمترین مقدار بهرهوری آب به ترتیب از تیمار آبیاری قطرهای با میزان آب معادل 75% و تیمار آبیاری سطحی با میزان آب معادل 100% تبخیر تجمعی از تشت تبخیر کلاس A به دست آمد. بنابراین آبیاری با روش قطرهای و به عمق معادل 75% تبخیر تجمعی از تشت کلاس A برای آبیاری نخلستانها توصیه گردید.