مقاله پژوهشی
محسن سیلسپور
چکیده
در این پژوهش، تحمل به شوری پنج رقم سورگوم (اسپیدفید، کیمیا، پیام، سپیده و پگاه) در پنج سطح شوری آب آیباری (آب غیر شور، و شوری 4، 8، 12 و 16 دسیزیمنس بر متر) در گلخانه مطالعه شد. طرح آماری آزمایش بلوکهای کامل تصادفی بهصورت فاکتوریل با 25 تیمار و چهار تکرار بود. صفات مورد مطالعه ارتفاع بوته، سطح برگ، وزن خشک ریشه و اندام هوایی، نسبت وزن ...
بیشتر
در این پژوهش، تحمل به شوری پنج رقم سورگوم (اسپیدفید، کیمیا، پیام، سپیده و پگاه) در پنج سطح شوری آب آیباری (آب غیر شور، و شوری 4، 8، 12 و 16 دسیزیمنس بر متر) در گلخانه مطالعه شد. طرح آماری آزمایش بلوکهای کامل تصادفی بهصورت فاکتوریل با 25 تیمار و چهار تکرار بود. صفات مورد مطالعه ارتفاع بوته، سطح برگ، وزن خشک ریشه و اندام هوایی، نسبت وزن خشک ریشه به اندام هوایی، شاخص کلروفیل برگ، غلظت سدیم، کلر و پتاسیم در برگ و ریشه بود. اثر رقم و اثر تنش شوری بر میانگین کلیه صفات اندازهگیری شده معنیدار بود (P<0.01). در شوری های 4، 8، 12 و 16 دسیزیمنس بر متر، وزن خشک اندام هوایی بهترتیب 16/2%، 35/1%، 55/7% و 69/4% نسبت به شاهد (5/72 گرم در بوته)، وزن خشک ربشه بهترتیب 26/6%، 53%، 72% و 82% کاهش وزن نسبت به تیمار شاهد (پنج گرم در بوته) و سطح برگ بوته بهترتیب 29/4%، 58/3%، 75/5%، 86/3% کاهش نسبت به تیمار شاهد (360 سانتیمتر مربع) نشان داد. بین غلظت کلر و سدیم برگ با وزن خشک اندامهوایی همبستگی منفی وجود داشت. از ضریب حساسیت به تنش فیشر و مورر برای ارزیابی حساسیت به شوری ارقام بر اساس وزن خشک اندام هوایی استفاده شد. بر اساس ضریب حساسیت به تنش شوری، رقم اسپیدفید کمترین ضریب حساسیت به شوری (0/73) و رقم پگاه بیشترین ضریب حساسیت به شوری (1/21) را دارا بود. رگرسیون بین سطوح مختلف شوری با وزن خشک اندام هوایی برای هر رقم تعیین شد. بر این اساس، وزن خشک اندام هوایی ارقام اسپیدفید، کیمیا، پیام، سپیده و پگاه در شوری های 13/89، 12/95، 9/73، 9/62 و9/50 دسیزیمنس بر متر، 50% کاهش یافت. بر اساس نتایج، رقم اسپیدفید از تحمل به شوری بیشتری نسبت به دیگر ارقام برخوردار بود و برای کشت در شرایط آب و خاک شور توصیه میگردد.
مقاله پژوهشی
علی مرشدی؛ حسین جعفری؛ اژدر عُنّابی میلانی
چکیده
این پژوهش با هدف برآورد تبخیر- تعرق واقعی گیاه گندم با استفاده از الگوریتم سبال و مقایسه آن با دادههای اندازهگیری شده از لایسیمتر، در دو منطقه مطالعاتی تبریز و کرج در سه سال زراعی (1396 تا پایان سال زراعی 1399) اجرا شد. مقدار تبخیر- تعرق واقعی گندم در طول دوره رشد به دو روش الف: استفاده از ماهواره لندست 8 در قالب الگوریتم توازن انرژی برای ...
بیشتر
این پژوهش با هدف برآورد تبخیر- تعرق واقعی گیاه گندم با استفاده از الگوریتم سبال و مقایسه آن با دادههای اندازهگیری شده از لایسیمتر، در دو منطقه مطالعاتی تبریز و کرج در سه سال زراعی (1396 تا پایان سال زراعی 1399) اجرا شد. مقدار تبخیر- تعرق واقعی گندم در طول دوره رشد به دو روش الف: استفاده از ماهواره لندست 8 در قالب الگوریتم توازن انرژی برای سطح (سبال، SEBAL) و ب: استفاده از لایسیمتر زهکشدار، محاسبه و یافتهها مقایسه شدند. با توجه به اینکه الگوریتم سبال، تبخیر- تعرق گیاهان را در شرایط واقعی و لایسیمترها تبخیر- تعرق را در شرایط پتانسیل (بدون تنش رطوبتی و دارای پوشش کامل در سطح زمین) ارائه میدهند، برای جلوگیری از بروز خطا، در روش استفاده از فناوری سنجش از دور، از تبخیر- تعرق واقعی در پیکسلهایی استفاده شد که که دارای شرایط رطوبتی مشابه یا نزدیک به شرایط استاندارد در لایسیمتر بودند (طبق تعریف پیکسل سرد در الگوریتم سبال). همبستگی مقدار تبخیر- تعرق واقعی بدست آمده از الگوریتم سبال و لایسیمتر، نسبت مناسبی داشت بهطوریکه در منطقههای مطالعاتی کرج و تبریز ضریب تبیین (R2) به ترتیب 0/73 و 0/65 بدست آمد. افزون بر این، مقایسه دادههای تبخیر- تعرق واقعی گندم نسبت به لایسیمتر با استفاده از پارامترهای آماری دیگر مانند NRMSE، RMSE، MAE و MBE نشان داد که در دو منطقه مزبور، نتایج به نسبت خوب بود، ولی مقدار تبخیر- تعرق واقعی برآورد شده توسط سبال در بیشتر موارد، بیش از مقدار تبخیر- تعرق اندازهگیری شده توسط لایسیمتر بود. در مجموع، با توجه به مزایای بیشتری که الگوریتم سبال دارد، پیشنهاد میشود برای سطح وسیع از این فناوری برای برآورد تبخیر- تعرق واقعی گیاه گندم استفاده شود.
مقاله پژوهشی
پریسا شاهین رخسار؛ اصلان اگدرنژاد
چکیده
باوجود پرباران بودن استان گیلان، پراکنش نامناسب بارندگی در دوره رشد محصول و کمبود رطوبت در زمان نیاز، تأثیری منفی بر رشد محصولات مختلف ازجمله گلگاوزبان میگذارد. این پژوهش باهدف مدیریت آبیاری گل گاوزبان در مراحل مختلف رشد انجام شد. به این منظور، پانزده آزمایش مزرعهای با انتخاب سطوح بالا و پایین تیمارها شامل آبیاری(بدون آبیاری ...
بیشتر
باوجود پرباران بودن استان گیلان، پراکنش نامناسب بارندگی در دوره رشد محصول و کمبود رطوبت در زمان نیاز، تأثیری منفی بر رشد محصولات مختلف ازجمله گلگاوزبان میگذارد. این پژوهش باهدف مدیریت آبیاری گل گاوزبان در مراحل مختلف رشد انجام شد. به این منظور، پانزده آزمایش مزرعهای با انتخاب سطوح بالا و پایین تیمارها شامل آبیاری(بدون آبیاری (I1) و تأمین کامل نیاز آبی گیاه (I2))، دو مرحله رشد ساقه روی (D1)، ساقه روی و گلدهی (D2) ، و دو سال با بارش مختلف (ترسالی (Y1) و خشکسالی (Y2)) بر اساس 15 ترکیب بهدستآمده از طرح مرکب مرکزی در مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی گیلان واقع در رشت انجام شد. نتایج نشان داد که آبیاری بیشترین و مرحله رشد کمترین اثر را بر عملکرد و شاخصهای رشد گل گاوزبان داشتند. دوره خشکسالی سبب افزایش مقدار عملکرد دانه، عملکرد روغن و درصد روغن شد درحالیکه سایر پارامترها در شرایط ترسالی به حداکثر مقدار خود رسیدند. در شرایط تأمین آب آبیاری در زمان گلدهی و ساقهروی، وزن هزار دانه برابر با 18/9 گرم و مقادیر عملکرد گل خشک، عملکرد گل تر، عملکرد دانه و عملکرد اقتصادی نیز بهترتیب برابر با 468، 858، 486 و 983 کیلوگرم بر هکتار بهدست آمد. در شرایط تأمین آب آبیاری در زمان گلدهی، عملکرد روغن و درصد روغن بهترتیب برابر با 160 کیلوگرم در هکتار و 33/5% تعیین شد. با در نظر گرفتن سطوح بهینه برای همه پارامترها بر اساس درونیابی مقادیر عوامل در طرح مرکب مرکزی، اگر درصد و عملکرد روغن اهمیت کمتری نسبت به سایر پارامترها داشته باشد، تأمین 88% آب آبیاری در ترسالی و برای دوره گلدهی و ساقهروی لازم است. برای دستیابی به حداکثر عملکرد و درصد روغن، تأمین کامل نیاز آبیاری در خشکسالی و در دوره ساقهروی میبایست در نظر گرفته شود.
مقاله پژوهشی
مرجان نوروزی؛ الهام چاوشی؛ مهدی قاجار سپانلو
چکیده
این آزمایش برای بررسی اثر تنش شوری آب آبیاری بر ویژگیهای مورفولوژیکی و فیزیولوژیکی گیاه سورگوم( رقم اسپیدفید) در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در ستونهای خاک در مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان مازندران به اجرا در آمد. آزمایش در 15ستون خاک طی 56 روز انجام شد. تیمارهای شوری شامل آب چاه (شاهد) (dSm-1 99/0S1=)، مخلوط ...
بیشتر
این آزمایش برای بررسی اثر تنش شوری آب آبیاری بر ویژگیهای مورفولوژیکی و فیزیولوژیکی گیاه سورگوم( رقم اسپیدفید) در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در ستونهای خاک در مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان مازندران به اجرا در آمد. آزمایش در 15ستون خاک طی 56 روز انجام شد. تیمارهای شوری شامل آب چاه (شاهد) (dSm-1 99/0S1=)، مخلوط آب دریا و آب چاه با نسبتهای 4/1 (dSm-1 7/4S2=)، 4/2 (dSm-1 1/8S3=)، 4/3 (dSm-1 7/13S4=) و آب دریا (dSm-1 9/15S5=) بود. اندازهگیریها شامل وزن خشک و تر اندام هوایی، دانه و ریشه، قطر و ارتفاع ساقه اصلی، شاخص سطح برگ، مساحت برگ، شاخص برداشت، عملکرد بیولوژیک و شاخصهای مقاومت گیاه سورگوم بود. بر اساس. نتایج، شوری آب و خاک بر تمامی صفات اندازهگیری شده، اثر معنیدار داشت. افزایش شوری آب آبیاری از سطح شاهد (S1) تا تیمار S5، باعث کاهش معنیدار تمام صفات اندازهگیریشده به غیر از شاخص برداشت و نسبت وزن خشک ریشه به وزن خشک ساقه، شد. همچنین، نتایج نشان داد کهS1 بهترین سطح شوری برای رسیدن به بیشینه وزن خشک در بوته گیاه سورگوم (معادل 218 گرم)، بود. در مورد شاخصهای مقاومت و نیز تیمار S1 نسبت بالاتری از سایر تیمارها داشت و مقدار آن به ترتیب 67/6 و 4/1 بود. در تیمار S3، کاهش وزن خشک اندام هوایی در مقایسه با تیمار شاهد 5/23% بود، اما در این مورد بین تیمارهای S3 و S4 تفاوت معنیداری در مقایسه با تیمار شاهد مشاهده نشد. همچنین عملکرد نسبی سورگوم (عملکرد هر تیمار درمقایسه با شاهد) تا شوری عصاره اشباع خاک نزدیک به 65/3 دسیزیمنس بر متر کاهشی نداشت و به عنوان حد آستانه تحمل این گیاه در نظر گرفته شد. اما بعد از افزایش شوری، عملکرد گیاه کاهش یافت و در شوری حدود 15 دسی زیمنس بر متر به نصف رسید. شیب خط کاهش عملکرد سورگوم برابر 3% بر دسی زیمنس بر متر محاسبه شد.
مقاله پژوهشی
رضا سعیدی
چکیده
در این پژوهش، اثر تنش شوری بر مقدار اجزاءِ تبخیر-تعرق ذرت (در مراحل اولیه، توسعه، میانی و پایانی رشد) و در مقیاس مینیلایسیمتر بررسی شد. تیمارهای شوری از طریق آب دارای هدایت الکتریکی (S0) 0/5، (S1) 2/1، (S2) 3/5 و (S3) 5/7 دسی زیمنس بر متر اِعمال شد. آزمایش بهصورت فاکتوریل و در قالب طرح کاملاً تصادفی انجام شد. در کل دوره رشد، از تیمار S0 تا S3، مقادیر ...
بیشتر
در این پژوهش، اثر تنش شوری بر مقدار اجزاءِ تبخیر-تعرق ذرت (در مراحل اولیه، توسعه، میانی و پایانی رشد) و در مقیاس مینیلایسیمتر بررسی شد. تیمارهای شوری از طریق آب دارای هدایت الکتریکی (S0) 0/5، (S1) 2/1، (S2) 3/5 و (S3) 5/7 دسی زیمنس بر متر اِعمال شد. آزمایش بهصورت فاکتوریل و در قالب طرح کاملاً تصادفی انجام شد. در کل دوره رشد، از تیمار S0 تا S3، مقادیر تبخیر- تعرق در محدوده (420 -320)، تعرق(285-124) و تبخیر (196-135) میلیمتر اندازهگیری شد. بهطوریکه در اثر شوری، سهم تعرق گیاه (T/ETc) 29% کاهش و سهم تبخیر (E/ETc) به همان نسبت افزایش یافت. در مراحل مختلف رشد ذرت نیز واکنشهای مذکور مشاهده شد. از تیمار S0 تا S3، مقادیر تبخیر-تعرق، تعرق و تبخیر به ترتیب در محدوده 79-72، 19-10 و 61-62 میلیمتر (در مرحله اولیه)، 202-150، 150-71 و 51-79 میلیمتر (در مرحله توسعه)، 124-84، 110-39 و 14-45 میلیمتر (در مرحله میانی) و 15-14، 6-4 و 9-10 میلیمتر (در مرحله پایانی رشد) اندازهگیری شد. بیشترین تا کمترین سهم تعرق گیاه به ترتیب متعلق به مراحل توسعه، میانی، اولیه و پایانی رشد بود و در مورد سهم تبخیر، مربوط به مراحل اولیه، توسعه، میانی و پایانی رشد بود. در اثر تنش شوری، مقدار عملکرد زیستتوده خشک ذرت کاهش یافت و مقدار آن در تیمارهای S0، S1، S2 و S3 به ترتیب برابر با 12942، 12168، 10872 و 8928 کیلوگرم بر هکتار اندازهگیری شد. از سوی دیگر، ضرایب تنش تبخیر-تعرق (KS)، تعرق (KS-T) و تبخیر (KS-E) به ترتیب در بازه 1-0/76، 1-0/43 و 1-1/45 محاسبه شد. با استفاده از ضرایب مذکور میتوان در شرایط تنش شوری، مقادیر واقعی تبخیر-تعرق، تعرق و تبخیر را (نسبت به شرایط استاندارد منطقه) برآورد نمود. نیز، با هر دسی زیمنس بر متر افزایش شوری آب، مقادیر تبخیر-تعرق نسبی و تعرق نسبی به ترتیب 4/7% و 11/1% کاهش و مقدار تبخیر نسبی 9% افزایش داشت. و جزءِ تعرق نسبت به تبخیر-تعرق، با شیب بیشتری کاهش یافت.
مقاله پژوهشی
علی پهلوانی؛ حامد ابراهیمیان؛ فریبرز عباسی
چکیده
سامانه های آبیاری سطحی بهصورت گسترده ای در مناطق مختلف دنیا بهخصوص در مناطق خشک و نیمهخشک استفاده میشود، اما، مدیریت نامناسب آنها منجر به تلفات زیاد آب و کاهش بهره وری آب شده است. هدف این پژوهش بررسی تأثیر محل استقرار مالچ پلاستیکی در آبیاری جویچه ای روی توزیع و حفظ رطوبت خاک و بهره وری آب در تولید ذرت علوفه ...
بیشتر
سامانه های آبیاری سطحی بهصورت گسترده ای در مناطق مختلف دنیا بهخصوص در مناطق خشک و نیمهخشک استفاده میشود، اما، مدیریت نامناسب آنها منجر به تلفات زیاد آب و کاهش بهره وری آب شده است. هدف این پژوهش بررسی تأثیر محل استقرار مالچ پلاستیکی در آبیاری جویچه ای روی توزیع و حفظ رطوبت خاک و بهره وری آب در تولید ذرت علوفه ای بود. آزمایش در مزرعه ای در سال 1397 در کرج انجام شد. چهار تیمار مختلف از نظر محل استقرار مالچ در سطح خاک شامل مالچ روی پشته (R)، مالچ کف جویچه (F)، مالچ روی پشته و کف جویچه (FR) و تیمار بدون مالچ یا شاهد (C) در نظر گرفته شد. نمونهبرداری از خاک بهمنظور اندازه گیری مقدار رطوبت یک روز قبل و سه روز پس از آبیاری با دور پنج روز و در تاریخ های مشخص به ترتیب در مراحل هشت برگی، ساقه رفتن و سنبله زدن از چهار نقطه (از اعماق 25-0 و 50-25 سانتیمتری از زیر پشته ها و جویچه ها) برای همه تیمارها انجام شد. میانگین درصد رطوبت حجمی خاک در طول فصل رشد به ترتیب برابر با 24/8، 23/8، 18/0 و 17/1 برای تیمارهای FR، F، R و C بود. نتایج نشان داد که مالچ پلاستیکی با کاهش تبخیر از سطح خاک تأثیر بسزایی روی حفظ رطوبت خاک داشت و تیمارهایی که دارای مالچ پلاستیکی در کف جویچه بودند (F و FR) دارای بالاترین مقدار رطوبت خاک در مقایسه با دیگر تیمارها بودند. بهره وری آب بر اساس ماده خشک تولیدی برای تیمارهای، F، FR، R و C به ترتیب برابر با 4/5، 4/4، 3/6 و 3/0 کیلوگرم بر مترمکعب و بر اساس وزن تر ماده تولیدی برای تیمارهای FR، F، R و C به ترتیب برابر با 7/6، 7/4، 5/7 و 4/7 کیلوگرم بر مترمکعب بدست آمد. بر پایه نتایج، استفاده از مالچ پلاستیکی در کف جویچه برای کاهش تلفات آب و افزایش بهره وری آب در آبیاری جویچه ای توصیه میشود. همچنین پیشنهاد میشود با توجه به نقش مالچ در حفظ رطوبت خاک در صورت استفاده از مالچ میتوان از تکنیک کم آبیای نیز بهره برد. بررسی جنبههای اقتصادی کاربرد مالچ هم در تحقیقات بعدی باید مورد توجه باشد.
مقاله پژوهشی
معصومه یداللهپور عربی؛ شهرام یوسفی فر؛ محمدعلی کاظم بیگی
چکیده
در ایران آب و زمین دو عامل مهم تولید به شمار میرفت و آب آبیاری تابع نوع مالکیت زمین بود. با توجه به تفاوتهایی که در موقعیت جغرافیایی و اجتماعی فلات ایران وجود داشت، وضعیت مالکیت آب و زمین در نواحی مختلف تغییراتی به خود میدید. شرایط اقلیمی، اجتماعی و راهبردی ولایت مازندران بر الگوی مالکیت آب و زمین تأثیرگذار بود و به آنها ویژگیهایی ...
بیشتر
در ایران آب و زمین دو عامل مهم تولید به شمار میرفت و آب آبیاری تابع نوع مالکیت زمین بود. با توجه به تفاوتهایی که در موقعیت جغرافیایی و اجتماعی فلات ایران وجود داشت، وضعیت مالکیت آب و زمین در نواحی مختلف تغییراتی به خود میدید. شرایط اقلیمی، اجتماعی و راهبردی ولایت مازندران بر الگوی مالکیت آب و زمین تأثیرگذار بود و به آنها ویژگیهایی میبخشید. در این پژوهش بر آنیم به این پرسشها پاسخ دهیم: سازههای آبی مازندران توسط چه نهادهایی ساخته شد؟ وضعیت مالکیت آنها چگونه بود؟ نظام تولید و مالکیت زمین در مالکیت آب و وضعیت آبیاری مازندران چه تأثیراتی داشت؟. یافتههای پژوهش حاضر نشان داد، موضوع حق مالکیت آب در این منطقه با نظام زمینداری و رابطه بین مالک و زارع در ارتباط مستقیم قرار داشت و این حقوق نیز تحت نظارت شرع و عرف جامعه ایران دوره قاجار بود. مالکیت رودخانههای مهم مازندران بهصورت خالصه (دولتی) بود و میرابی آن ابوابجمعی بسیاری از قرای خالصه بود. اقلیم و حاصلخیزی خاک نیز از یک سو در نوع کشت محصول مهم بود و از سوی دیگر در ایجاد سازههای آبی توسط مردم منطقه مانند آببندانها و قنات عامل اصلی به شمار میرفت. دولت بیشتر در هنگام توزیع آب و بستن سد بر منابع آبی و مؤسسات نظارت میکرد و از حق بهره مالکانه یا حق خالصه برخوردار میگردید. این موضوع به روش تاریخی بررسی میشود و دادههای آن از مستندات کتابخانهای و آرشیوی فراهم آمده و از روش تبیین در توصیف و تحلیل موضوع بهره گرفته است.