سمیه صدر
چکیده
این پژوهش به منظور بررسی کیفی آب زیرزمینی بخشهایی از شمال و مرکز استان کرمان انجام شد و از محدوده هشت شهرستان (کرمان، زرند، بم، بردسیر، جیرفت، بافت، فاریاب و رفسنجان) تعداد 534 نمونه آب از منابع آب زیرزمینی برداشت گردید و غلظت یونهای Na+، Ca+2، Mg+2، Cl-، SO4-2، HCO3-2 تعیین شد. همچنین شاخصهایی مانند کل مواد جامد محلول (TDS)، نسبت جذب سدیم (SAR)، شاخص ...
بیشتر
این پژوهش به منظور بررسی کیفی آب زیرزمینی بخشهایی از شمال و مرکز استان کرمان انجام شد و از محدوده هشت شهرستان (کرمان، زرند، بم، بردسیر، جیرفت، بافت، فاریاب و رفسنجان) تعداد 534 نمونه آب از منابع آب زیرزمینی برداشت گردید و غلظت یونهای Na+، Ca+2، Mg+2، Cl-، SO4-2، HCO3-2 تعیین شد. همچنین شاخصهایی مانند کل مواد جامد محلول (TDS)، نسبت جذب سدیم (SAR)، شاخص نفوذپذیری (PI)، بیکربنات سدیم باقیمانده (RSBC)، هدایت الکتریکی (EC)، پتانسیل شوری (PS)، خطر منیزیم (MH)، سختی آب (TH)، درصد سدیم محلول در آب (SSP) تعیین و ارزیابی شد. برای رسم نمودارهای بررسی و مقایسه خصوصیات آب از نرمافزار AqQA استفاده گردید. بر اساس نتایج، بیش از 37% از منابع مورد مطالعه از نظر شوری در ردیف آبهای نامناسب (شوری بالاتر از dS/m 2) قرار داشت. شهرستانهای زرند و رفسنجان از نظر شاخصهای کیفیت آب زیرزمینی در شرایط نامطلوبی قرار داشت چرا که شاخصهای EC، SAR، PS، TH، SSP و MH در یکی یا هر دوی این شهرستانها در شرایط بحرانی بود، ولی از نظر استاندارهای آب کشاورزی، اغلب دیگر مناطق مطالعه شده دارای آب با کیفیت مناسبی بود. تیپ ترکیبی آب زیرزمینی در تمامی مناطق Ca-Mg-SO4-Cl بهدست آمد، به طوری که در شهرستانهای شمالیتر استان مانند رفسنجان، زرند، بردسیر و همچنین شهرستانهای بم و کرمان آنیون غالب آب کلر بود در حالی که در مناطق فاریاب، بافت و جیرفت وضعیت آنیونهای غالب آب کمی به سمت سولفاته شدن پیش میرود. در منابع آب مورد مطالعه در اغلب شهرستانها Na+>Mg2+>Ca2+ است و آنیون غالب کلر را دارند و بیکربنات کمی نسبت به سایر آنیونها در نمونههای آب مشاهده گردید. همچنین بر اساس نتایج، رخساره غالب آب در تمامی مناطق Na-Cl و Mg-Cl بود، لذا لازم است آبها با مدیریت صحیح مورد استفاده قرار گیرند و متناسب با شرایط شیمیایی آنها گیاه مناسب انتخاب شود.
هوشنگ قمرنیا؛ سجاد امیری؛ مهتاب نکوکیش
چکیده
قسمتی از نیاز آبی گیاهان توسط آب زیرزمینی کمعمق با کیفیت مطلوب قابل تأمین است. در این تحقیق سهم آب زیرزمینی کمعمق و شور در تبخیر تعرق گیاه رزماری در قالب طرح کاملاً تصادفی بهصورت فاکتوریل با سه تکرار در دو سال زراعی 1396 و 1397 توسط لایسیمترهائی به قطر 2/1 متر تعیین شد. تیمارهای اعمالشده شامل آب زیرزمینی با سطوح شوری 1، 2 و 4 دسی زیمنس ...
بیشتر
قسمتی از نیاز آبی گیاهان توسط آب زیرزمینی کمعمق با کیفیت مطلوب قابل تأمین است. در این تحقیق سهم آب زیرزمینی کمعمق و شور در تبخیر تعرق گیاه رزماری در قالب طرح کاملاً تصادفی بهصورت فاکتوریل با سه تکرار در دو سال زراعی 1396 و 1397 توسط لایسیمترهائی به قطر 2/1 متر تعیین شد. تیمارهای اعمالشده شامل آب زیرزمینی با سطوح شوری 1، 2 و 4 دسی زیمنس بر متر در عمق ثابت 8/0 متر بود. نتایج نشان داد که کل آب مورد نیاز گیاه رزماری معادل 597 میلیمتر بود و از کل آب مورد نیاز گیاه به ترتیب مقادیر321 میلیمتر (54%)،260 میلیمتر (44%) و201 میلیمتر (34%) از طریق آب زیرزمینی با کیفیتهای 1، 2 و 4 دسی زیمنس برمتر تأمین گردید. سهم آب زیرزمینی برابر 4/9 ، 3/9 و 3 میلیمتر در روز به ترتیب متعلق به تیمارهای آب زیرزمینی با شوری 1، 2 و 4 دسی زیمنس بر متر بود. اثرات شوری آب زیرزمینی بر عملکرد و پارامترهای گیاه رزماری در سطح 5% معنیدار بود که نشاندهنده مقاوم بودن این گیاه به شوری بود. با استفاده گیاه رزماری از آب زیرزمینی با کیفیتهای مختلف، در میزان آب سطحی برای آبیاری صرفهجوئی شده و مساحت بیشتری از اراضی قابلیت کشت آبی می یابد و همچنین تولید محصول و امکان شغل بیشتر برای کشاورزان فراهم خواهد شد.
علی مختاران؛ عبدالعلی ناصری؛ حیدرعلی کشکولی
چکیده
در شرایط جدید زهکشی در مرکز و جنوب غرب استان خوزستان، با کاهش عمق کارگذاری زهکشها و زهکشی کنترل شده، مطالعه دینامیک منطقه اختلاط آب شور و شیرین در بالای سفره آب زیرزمینی، شناخت مشخصات این منطقه و تاثیر آن بر دبی و شوری زهآب اهمیت دارد. در این پژوهش هفت گروه پیزومتر در فواصل مختلف از جمع کننده زهآب نصب شد. هرگروه شامل ...
بیشتر
در شرایط جدید زهکشی در مرکز و جنوب غرب استان خوزستان، با کاهش عمق کارگذاری زهکشها و زهکشی کنترل شده، مطالعه دینامیک منطقه اختلاط آب شور و شیرین در بالای سفره آب زیرزمینی، شناخت مشخصات این منطقه و تاثیر آن بر دبی و شوری زهآب اهمیت دارد. در این پژوهش هفت گروه پیزومتر در فواصل مختلف از جمع کننده زهآب نصب شد. هرگروه شامل هشت پیزومتر کارگذاری شده در اعماق مختلف سطح خاک (8/0تا 5 متری) بود. این تحقیق در دو مزرعهR9-11 شرکت کشت و صنعت دعبل خزاعی با عمق متوسط زهکشی دو متر و فواصل لاترالهای 65 متری و مزرعهR8-7 شرکت کشت و صنعت سلمان فارسی با عمق متوسط زهکشی 4/1متر و فواصل لاترالهای 42 متری انجام شد. تراز سطح آب در پیزومترها، شوری آب در لایههای مختلف خاک و دبی و شوری زهآب در سه دوره آبیاری سنگین کشت نیشکر(فروردین تا مهرماه سالهای 1393،1392و1396) بهصورت روزانه پایش شد. نتایج نشان داد که با شروع آبیاری سنگین، بار هیدرولیکی افزایش یافته و اختلاف بارهیدرولیکی بین لایههای پایین(چهار وپنج متری) نسبت به لایههای سطحی، جریان عمودی و هجوم آب شور بهسمت بالا را برقرار میسازد. کاهش عمق کارگذاری زهکشها تا60 سانتیمتر از مزرعهR9-11نسبت به مزرعه R8-7و فاصله گرفتن ازجمعکننده تا 400 متر در هر مزرعه که کاهش عمق کارگذاری زهکشها تا 40 سانتیمتر را بههمراه داشت، باعث افزایش بار هیدرولیکی به میزان متوسط12-8 سانتیمتر، افزایش ضخامت منطقه اختلاط تا یک متر و کاهش خط میانگین شوری در ناحیه اختلاط به میزان هشت درصد بود. در این تحقیق مشخص شد که شوری زهآب تحت تاثیر شوری آب آبیاری و شوری آب زیرزمینی بوده و تفاوت درعمق زهکشی، موقعیت لایه محدودکننده و وجود عدسیهای ماسهای بر این شوری موثر است. با کاهش عمق زهکشی، دبی زهآب بهشدت کاهش یافت. بهطوریکه میانگین زهآب از هر لاترال در مزرعهR9-11، 10 میلیمتر در روز و در مزرعهR8-7به 3/3 میلیمتر در روز بود. نتایج این پژوهش نشان داد که با افزایش ضخامت منطقه اختلاط آب شور و شیرین ناشی از کاهش بهینه عمق زهکشی، بهدلیل استفاده گیاه از این منطقه، حجم آب مصرفی در هر دور آبیاری کاهش مییابد و میتواند عاملی موثر در جهت حفاظت منابع خاک و آب باشد.
علیرضا کرباسی؛ تکتم محتشمی؛ امین علیزاده؛ زهرا مقیمی
چکیده
کشاورزی در مناطق خشک و نیمهخشک بیشتر به استحصال آبهای زیرزمینی وابسته است. بهرهبرداری از ذخایر آب زیرزمینی در دشت زاوه- تربتحیدریه بیشتر از پتانسیل تجدیدپذیر آبخوان بوده و لایههای آب زیرزمینی در این منطقه دارای کسری مخزن است. به همین منظور، در این پژوهش با استفاده از اطلاعات بهدستآمده از مصاحبه با کشاورزان در این دشت ...
بیشتر
کشاورزی در مناطق خشک و نیمهخشک بیشتر به استحصال آبهای زیرزمینی وابسته است. بهرهبرداری از ذخایر آب زیرزمینی در دشت زاوه- تربتحیدریه بیشتر از پتانسیل تجدیدپذیر آبخوان بوده و لایههای آب زیرزمینی در این منطقه دارای کسری مخزن است. به همین منظور، در این پژوهش با استفاده از اطلاعات بهدستآمده از مصاحبه با کشاورزان در این دشت (که از طریق نمونهگیری خوشهای دومرحلهای در سال 95-1394 انتخابشده بودند) و بهکارگیری مدل توبیت (Tobit model)به روش دومرحلهای هکمن به بررسی عوامل مؤثر بر اضافه برداشت از منابع آب زیرزمینی پرداخته شد. نتایج الگوی دومرحلهای هکمن در مورد اضافه برداشت آب نشان داد که در مرحله اول متغیرهای توضیحی نوع کشت غالب، مالکیت شخصی و مالکیت سهمبری چاه آب با اثر نهایی 35/0، 43/0 و 41/0، رابطه مستقیم؛ و متغیرهای عمق چاه، نوع کانال انتقال آب و کشت محصولات کمآب رابطه معکوسی با اضافه برداشت داشتند. در مرحله دوم نتایج نشان داد که رابطه متغیرهای فاصله مزرعه تا چاه، درآمد سالیانه کشاورز و نوع کشت غالب با میزان اضافه برداشت، رابطه ای مستقیم و معنیدار در سطح پنج درصد بود. بر این اساس، توجه بیشتر به عوامل فنی مؤثر در بهرهبرداری و مدیریت آب به همراه افزایش آگاهی کشاورزان در جهت مشارکت در اصلاح الگوی کشت، گامی مؤثر درزمینه کاهش اضافه برداشت از منابع آب زیرزمینی بوده و پیشنهاد میشود.