آبهای نامتعارف، آلودگی،آب شور
مجتبی خوشروش؛ مسعود پورغلام آمیجی
چکیده
جستجوی راهکارهایی جهت کاهش مصرف و حفظ منابع آب از اهمیت بالایی برخوردار است. استفاده از آب مغناطیسی ممکن است در این مورد موثر باشد. در این پژوهش، تاثیر تنش آبی با استفاده از آب مغناطیسی بر عملکرد و اجزای عملکرد گیاه توتفرنگی بررسی شد. آزمایش بهصورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در سال 1400 و 1401 در شهرستان ...
بیشتر
جستجوی راهکارهایی جهت کاهش مصرف و حفظ منابع آب از اهمیت بالایی برخوردار است. استفاده از آب مغناطیسی ممکن است در این مورد موثر باشد. در این پژوهش، تاثیر تنش آبی با استفاده از آب مغناطیسی بر عملکرد و اجزای عملکرد گیاه توتفرنگی بررسی شد. آزمایش بهصورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در سال 1400 و 1401 در شهرستان نکا انجام شد. فاکتور اصلی شامل نوع آب آبیاری (آب غیرمغناطیسی (W1) و آب مغناطیسی (W2)) و فاکتور فرعی شامل سطح آبیاری در سه سطح (FI100 % آبیاری غرقابی =I1، FI80 % =I2، و FI60 % =I3) بود. نتایج نشان داد که اثر نوع آب آبیاری و سطح آبیاری بر تعداد میوه در هر بوته، طول، قطر و وزن میوه، زیستتوده، عملکرد بوته و بهرهوری آب در سطح احتمال یک درصد معنیدار شد. بهطور متوسط، طی دو سال کشت توتفرنگی با اعمال میدان مغناطیسی، تعداد میوه در هر بوته، طول، قطر و وزن میوه، زیستتوده، عملکرد بوته و بهرهوری آب بهترتیب 15/1%، 16/6%، 18%، 20/2%، 23%، 16/8% و 11/7% افزایش یافت. با کاهش مقدار آب آبیاری، خصوصیات ظاهری میوه توتفرنگی و عملکرد کم شد ولی بهرهوری مصرف آب افزایش یافت. بیشترین کاهش مربوط به تعداد میوه در هر بوته در سطح آبیاری 60% بود که نسبت به تیمار شاهد 42/7% کمتر بود. در نتیجه، با استفاده از فناوری آب مغناطیسی و کم آبیاری، مقدار عملکرد فرنگی بهبود یافت.
امیر حسین یداللهی؛ مجتبی خوش روش؛ محمد علی غلامی سفیدکوهی
چکیده
هدف از این پژوهش تاثیر کمآبیاری تنظیمشده با آب مغناطیسی بر خصوصیات کمی و کیفی نخودفرنگی (Pisum sativum L.) میباشد. پژوهش حاضر در مزرعهای واقع در روستای آغوزبن شهرستان بابل استان مازندران انجام شد. آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار اجرا شد. تیمار شاهد شامل آبیاری کامل در تمام مراحل رشد گیاه ...
بیشتر
هدف از این پژوهش تاثیر کمآبیاری تنظیمشده با آب مغناطیسی بر خصوصیات کمی و کیفی نخودفرنگی (Pisum sativum L.) میباشد. پژوهش حاضر در مزرعهای واقع در روستای آغوزبن شهرستان بابل استان مازندران انجام شد. آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار اجرا شد. تیمار شاهد شامل آبیاری کامل در تمام مراحل رشد گیاه و با آب معمولی (غیر مغناطیسی) بود. فاکتور اصلی شامل نوع آب (آب غیر مغناطیسی (W1) و آب مغناطیسی (W2)) و فاکتور فرعی شامل سطح آبیاری (100% =I1)، (80%=I2) و (60%=I3) آب موردنیاز گیاه) بود. برای آبیاری از سیستم آبیاری قطرهای با لولههای تیپ استفاده شد. نتایج نشان داد که اثر نوع آب آبیاری و سطح آبیاری و همچنین اثر متقابل آنها بر پارامترهای غلاف در بوته، دانه در غلاف، عملکرد دانه و بهرهوری مصرف آب در سطح احتمال یک درصد معنیدار شد. بیشترین میزان غلاف در بوته، دانه در غلاف و عملکرد دانه در تیمار W2I1 بهترتیب به میزان 13/2 عدد، 7/5 عدد و 8/472 تن در هکتار و بیشترین میزان بهرهوری مصرف آب در تیمار W2I3 به میزان 3/7 کیلوگرم بر متر مکعب مشاهده شد. آبیاری با آب مغناطیسی بهطور متوسط باعث افزایش عملکرد دانه و بهرهوری مصرف آب بهترتیب بهمیزان 8/6% و 8/7% نسبت به تیمار آب غیرمغناطیسی شد. همچنین اثر نوع آب آبیاری و سطح آبیاری تاثیر معنیداری در سطح احتمال 1% بر روغن، عملکرد روغن، پروتئین، عملکرد پروتئین و زمان جوانهزنی داشت اما بر روی زمان رسیدن اثر معنیداری نداشت. افزایش 20% سطح آبیاری از I3 به I2 و از I2 به I1 در تیمار آب غیر مغناطیسی بهترتیب باعث افزایش 14/5% و 18% و در تیمار آب مغناطیسی باعث افزایش 14/2% و 13/6% عملکرد دانه شد. سریعترین زمان جوانهزنی نیز مربوط به تیمار W2I2 با 10/3 روز بعد از کاشت رخ داد. بهطور کلی میتوان نتیجه گرفت که آبیاری با آب مغناطیسی میتواند یک راهکار مناسب برای افزایش عملکرد، بهبود خصوصیات کیفی و افزایش بهرهوری مصرف آب گیاه نخودفرنگی باشد.
آب موردنیاز، نیاز آبی ، پن من مانتیث
نوراله جلالی کوتنایی؛ علی شاهنظری؛ میرخالق ضیاء تباراحمدی؛ مجتبی خوش روش؛ مجتبی رضایی
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثرات مدیریت آبیاری بر روی مقدار آب مورد نیاز مزرعه برنج و ضریبگیاهی در کشت اول دو رقم هاشمی و کوهسار در شرایط مزرعه در شهرستان محمودآباد در استان مازندران بود. آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در دو سال زراعی 96-1395 و 97-1396 انجامشد. مقدار آب مورد نیاز مزرعه (از نشاءکاری تا برداشت) و ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثرات مدیریت آبیاری بر روی مقدار آب مورد نیاز مزرعه برنج و ضریبگیاهی در کشت اول دو رقم هاشمی و کوهسار در شرایط مزرعه در شهرستان محمودآباد در استان مازندران بود. آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در دو سال زراعی 96-1395 و 97-1396 انجامشد. مقدار آب مورد نیاز مزرعه (از نشاءکاری تا برداشت) و ضریبگیاهی این دو رقم در دو سامانه کشت سنتی غرقابی و مدیریت کشت فشرده برنج مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که در کشت نخست، مقدار میانگین دوساله آب مورد نیاز مزرعه برای رقم های کوهسار و هاشمی در سامانهی مدیریت کشت فشردهی برنج به ترتیب 534 و 556 و برای سامانهی سنتی غرقابی 623 و 632 میلیمتر بود. مقدار آب مورد نیاز مزرعه در کشت سنتی غرقابی نیز به میزان 13/1% در سامانهی مدیریت کشت فشردهی برنج کاهش یافت. مقادیر ضریبگیاهی بر پایهی تبخیر- تعرق مرجع از روش تشتک تبخیر برای فازهای سهگانهی رویشی، زایشی و رسیدن، برای سامانهی سنتی غرقاب در کشت اول برای رقم کوهسار به ترتیب از راست به چپ برابر با (1/14-1/129 -0/92) و هاشمی (1/18-1/32-0/92) بهدست آمد. طبق نتایج بهدست آمده میتوان دریافت که بهکارگیری سامانهی کشت فشردهی برنج باعث صرفهجویی قابل ملاحظهای در مصرف آب شالیزار میشود. لذا با توجه به کمبود آب در کشور، میتوان از این روش به عنوان یکی از راهکارهای سازگاری با کمآبی در مناطق برنجخیز بهره برد.
طراحی آب، آبیاری تحت فشار، شبکه های آبیاری زهکشی
فرشته بتوخته؛ مجتبی خوش روش؛ حسین دهقانی سانیج
چکیده
نفوذ آب به خاک یکی از مهمترین فرآیندهای فیزیکی خاک است که نقش مهمی در مدیریت خاک دارد. اهداف این پژوهش، بررسی توانایی مدلهای متداول نفوذ مانند کوستیاکوف، کوستیاکوف لوییز، هورتون، SCS و فیلیپ برای تخمین میزان نفوذ، بررسی سرعت نفوذ و پتانسیل ایجاد رواناب در بارندگیهای طولانیمدت در دو کاربری اراضی (مرتع و زراعی) و سه بافت خاک (لوم، ...
بیشتر
نفوذ آب به خاک یکی از مهمترین فرآیندهای فیزیکی خاک است که نقش مهمی در مدیریت خاک دارد. اهداف این پژوهش، بررسی توانایی مدلهای متداول نفوذ مانند کوستیاکوف، کوستیاکوف لوییز، هورتون، SCS و فیلیپ برای تخمین میزان نفوذ، بررسی سرعت نفوذ و پتانسیل ایجاد رواناب در بارندگیهای طولانیمدت در دو کاربری اراضی (مرتع و زراعی) و سه بافت خاک (لوم، کلی لوم و لوم رس سیلتی) مختلف است. برای تخمین پارامترهای مدل و یافتن مدل مناسب برای این منطقه، این مدلها به دادههای نفوذ اندازهگیری شده برازش داده شد و پس از برآورد پارامترها با استفاده از معادلات سرعت نفوذ، هر یک از مدلها سرعت نفوذ برای زمانهای 2، 4 و 24 ساعت محاسبه شد. برای این منظور دادههای حاصل از آزمایشهای نفوذپذیری به روش استوانههای مضاعف در 16 نقطه از مناطق مختلف منطقه جمعآوری گردید. پارامترهای مدلهای یادشده به روش حداقل مجموع مربعات خطا تعیین گردید. با استفاده از آمارههای ضریب تبیین (R2)، کارایی نش ساتکلیف (NSE)، جذر میانگین مربعات خطا (RMSE) و میانگین خطا (ME)، صحت و دقت برازشها ارزیابی شد. مقایسه میانگین آمارههای ارزیابی با استفاده از روش توکی نشان داد که نحوه برآورد نفوذ تجمعی در مدل کوستیاکوف لوییز در مقایسه با سایر مدلها، از روند پایدارتری برخوردار بوده و در اکثر کلاسهای بافتی خاک و کاربریهای موردبررسی حائز رتبه نخست ارزیابی بود. مقایسه میانگین نشان داد که علیرغم وجود اختلاف بین مدلها در برآورد نفوذ تجمعی، اختلاف بین مدلها در برآورد سرعت نفوذ معنیدار نبوده و در یک گروه قرار گرفتند. فارغ از نوع مدل مورداستفاده، بافت خاک و کاربری اراضی دو عامل اساسی تأثیرگذار بر سرعت نفوذ نهایی آب به خاک هستند که در کاربری مرتع به دلیل ساختمان خوب و پایداری خاک سرعت نفوذ نسبت به کاربری زراعی بیشتر و پتانسیل ایجاد رواناب کمتر است. طبق نتایج سرعت نفوذ با زمان در کاربری زراعی دارای تغییرات قابلتوجه ای است؛ بهنحویکه سرعت نفوذ در این کاربری در ابتدا بالا بود و با افزایش زمان از 2 به 24 ساعت، بهشدت افت نمود. از این رو، در راستای کاهش اثرات اقدامات کشاورزی بر تضعیف کیفیت خاک و بهمنظور افزایش سرعت نفوذ آب به خاک در بارندگیهای طولانیمدت و کاهش رواناب؛ اقدامات مدیریتی ازجمله گسترش کشاورزی حفاظتی و عملیات زراعی بیخاکورزی و کم خاکورزی نقش بسیار مؤثری خواهد داشت.
مسعود پورغلام آمیجی؛ عبدالمجید لیاقت؛ آرزو نازی قمشلو؛ مجتبی خوش روش
چکیده
مشکل شوری خاک در برخی از شالیزارهای نواحی حاشیه دریای خزر به دلیل همجواری با دریا و قرارگیری در مناطق کمارتفاع با سطح ایستابی کمعمق و شور به چشم میخورد. همچنین، با توجه به اینکه برنج یکی از مهمترین گیاهان راهبردی برای اقتصاد کشور و مردم این منطقه محسوب میشود، بررسی امکان تولید برنج در حضور سطح ایستابی کمعمق و شور امری ضروری ...
بیشتر
مشکل شوری خاک در برخی از شالیزارهای نواحی حاشیه دریای خزر به دلیل همجواری با دریا و قرارگیری در مناطق کمارتفاع با سطح ایستابی کمعمق و شور به چشم میخورد. همچنین، با توجه به اینکه برنج یکی از مهمترین گیاهان راهبردی برای اقتصاد کشور و مردم این منطقه محسوب میشود، بررسی امکان تولید برنج در حضور سطح ایستابی کمعمق و شور امری ضروری است. این پژوهش در سال 1396 در مرکز تحقیقات آب و هواشناسی پردیس کشاورزی و منابع طبیعی کرج-دانشگاه تهران در یک مدل فیزیکی (لایسیمتر بزرگ) انجام گرفت. پژوهش حاضر در لایسیمتر فلزی عایق تحت دو تیمار اصلی با سطح ایستابی کمعمق و غیرشور (FSG) و در حضور سطح ایستابی کمعمق و شور (SSG) به انجام رسید. شوری آب آبیاری برابر dS/m 94/0برای هر دو تیمار بوده و شوری آب زیرزمینی کمعمق در عمق 40 سانتیمتری از سطح خاک برای تیمار SSGبهصورت تغذیه مصنوعی از پایین در dS/m20 تنظیم گردید. نتایج پروفیل شوری خاک در تیمار SSGحاکی از اختلاط کم آب شور و شیرین در منطقه بینابینی (از زیر سخت لایه یعنی عمق 30 تا 40 سانتیمتری از سطح خاک) و تاثیر ناچیز شوری بر منطقه ریشه بود. دلیل این امر وجود دائمی لایه آب در شالیزار و جریان رو به پایین آب میباشد که میتواند از جریان رو به بالای آب شور و صعود مویینگی جلوگیری کند. این مساله باعث شد تا عملکرد برنج تحت تاثیر قرار نگیرد و دچار افت نشود. نتایج حاصل از مقایسه میانگین پارامترهای عملکرد نیز همین امر را تصدیق میکند و نشان میدهد که شوری آب زیرزمینی کمعمق بر پارامترهای سطح برگ (LAI)، طول ریشه (RL)، ارتفاع بوته (PL)، پایداری غشا (MSI) و کلروفیل (SPAD)، محتوای آب نسبی (RWC) و زیستتوده (BIO) در دو تیمار اثر قابل توجهی نداشته و باعث شده که اختلاف ناچیزی بین پارامترهای عملکرد حاصل شود. اختلاف پارامترهای عملکرد تیمار شاهد نسبت به شوری، از حدود 1% تا 12 % بوده است. ضمن اینکه عملکرد دانه و بیولوژیک در تیمار SSG نسبت به FSG بهترتیب 2/3% و 5/4 % کاهش یافته است. بنابراین با توجه به آبشویی قابلتوجه خاک بعد از کشت، کاهش ناچیز محصول و تحلیل حرکت آب و املاح در خاک، میتوان تولید برنج را در این نوع اراضی مدنظر قرار داد. همچنین با استفاده مفید و کارآمد از اراضی دارای مشکلات شوری آب زیرزمینی کمعمق میتوان از فشار روی منابع آب و خاک متعارف کاست.
زهرا باقری خلیلی؛ محمد علی غلامی سفیدکوهی؛ مجتبی خوش روش؛ جمال عباس پلنگی
چکیده
نیترات از گستردهترین آلایندههای آبهای زیرزمینی و سطحی است که مقدار بیشازحد آن در منابع آبی بر سلامت انسان و دام تأثیرمیگذارد. در میان روشهای مختلف حذف نیترات، روش جذب سطحی، به علت سادگی، بهصرفه بودن ازلحاظ اقتصادی و کارایی مورد توجه است. در پژوهش حاضر اثر متغیرهای pH (چهار، شش و هشت)، نرخ جریان (8، 11 و 16 میلیلیتر بر ...
بیشتر
نیترات از گستردهترین آلایندههای آبهای زیرزمینی و سطحی است که مقدار بیشازحد آن در منابع آبی بر سلامت انسان و دام تأثیرمیگذارد. در میان روشهای مختلف حذف نیترات، روش جذب سطحی، به علت سادگی، بهصرفه بودن ازلحاظ اقتصادی و کارایی مورد توجه است. در پژوهش حاضر اثر متغیرهای pH (چهار، شش و هشت)، نرخ جریان (8، 11 و 16 میلیلیتر بر دقیقه)، ارتفاع بستر (40، 50 و 60 سانتیمتر) و قطر ستون (45، 57 و 67 میلیمتر) در حذف نیترات از محلولهای آبی با استفاده از ستونهای زئولیت اصلاحشده بررسی شد. برای تعیین سطح ویژه و قطر خلل و فرج از آنالیز BETاستفاده شد. مورفولوژی و ساختار کانی زئولیت مورد مطالعه با استفاده از آنالیزهای تعیین پراش پرتو ایکس (XRD)، اسپکتروسکوپی اشعه ایکس انرژی متفرق (EDS) و عکسبرداری میکروسکوپی الکترونی روبشی (SEM) موردبررسی و شناسایی قرار گرفت. برای اصلاح سطح زئولیتها، از محلول هگزادسیلتریمتیلآمونیوم برماید به غلظت 25 میلیمولار استفاده شد. زهآب کشاورزی با غلطت 80 میلیگرم در لیتر نیترات، بهصورت مصنوعی با حل کردن نمک پتاسیم نیترات در آب مقطر در آزمایشگاه تهیه شد. نتایج آنالیزها نشان داد که نمونه زئولیت از نوع کلینوپتیلولایت بهترتیب با سطح ویژه و میانگین قطر خلل و فرج 984/11 مترمربع در گرم و 295/15 نانومتر است. یافتهها نشان داد که تغییرات pH، نرخ جریان، ارتفاع بستر و قطر ستون بر شاخصهای مختلف منحنی رخنه اثر معنیدار (در سطح پنج درصد) دارد. حداکثر مقدار جذب در6=pH رخ داد، در حالیکه حداکثر راندمان جذب (24/65 درصد) در 8=pH حاصل شد. کاهش نرخ جریان باعث افزایش راندمان حذف نیترات شد، اما بیشترین مقدار جذب (2/0 میلیگرم بر گرم) در نرخ جریان 11 میلیلیتر در دقیقه رخ داد. بیشترین مقدار جذب و راندمان حذف بهترتیب در ارتفاع بستر 60 سانتیمتر و قطر ستون 67 میلیمتر رخ داد.
سجاد عظیمی؛ مجتبی خوش روش؛ عبداله درزی نفت چالی؛ میثم عابدین پور
چکیده
دشت کاشمر در نواحی خشک کشور قرار دارد و وقوع خشکسالیهای متوالی اخیر نیز باعث شده که مدیریت مصرف آب مورد توجه جدی قرار گیرد. در این پژوهش، تاثیر چهار مقدار پلیمر سوپرجاذب A200(صفر (S0)، 1/0%(S1)، 2/0% (S2)و 3/0 (S3)درصد وزنی)، چهار مقدار ورمیکمپوست (صفر(V0)، 7 (V1)، 10 (V2) و 15 (V3)تن در هکتار) و سه میزان آبیاری (60% (W1)، 80% (W2) و 100 (W3)درصد نیاز آبی) بر کارایی مصرف ...
بیشتر
دشت کاشمر در نواحی خشک کشور قرار دارد و وقوع خشکسالیهای متوالی اخیر نیز باعث شده که مدیریت مصرف آب مورد توجه جدی قرار گیرد. در این پژوهش، تاثیر چهار مقدار پلیمر سوپرجاذب A200(صفر (S0)، 1/0%(S1)، 2/0% (S2)و 3/0 (S3)درصد وزنی)، چهار مقدار ورمیکمپوست (صفر(V0)، 7 (V1)، 10 (V2) و 15 (V3)تن در هکتار) و سه میزان آبیاری (60% (W1)، 80% (W2) و 100 (W3)درصد نیاز آبی) بر کارایی مصرف آب (آب آبیاری و بارندگی) و کارایی مصرف آب آبیاری گندم رقم الوند در مزرعه پژوهشی مرکز آموزش عالی کاشمر مورد بررسی قرار گرفت. آزمایش بهصورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی و بهصورت گلدانی در تعداد 144 عدد گلدان انجام شد. نتایج نشان داد که بیشترین میزان کارایی مصرف آب و کارایی مصرف آب آبیاری در تیمار S3V3W3 بهترتیب بهمیزان 49/1 کیلوگرم بر مترمکعب در هکتار و 26/2 کیلوگرم بر مترمکعب در هکتار و کمترین میزان کارایی مصرف آب و کارایی مصرف آب آبیاری نیز در تیمار S0V0W1بهترتیب بهمیزان 03/1 کیلوگرم بر مترمکعب در هکتار و 56/1 کیلوگرم بر مترمکعب در هکتار بهدست آمد. کاربرد سوپرجاذب و ورمیکمپوست سبب افزایش کارایی مصرف آب و کارایی مصرف آب آبیاری گندم شد. در شرایط این آزمایش، با توجهبه تجزیه واریانس، کاربرد ترکیب سوپرجاذب و ورمیکمپوست معنیدار نیست؛ بنابراین، کاربرد ترکیب مقادیر سوپرجاذب و ورمیکمپوست توصیه نمیشود. همچنین، در کاربرد سوپرجاذب و ورمیکمپوست به صورت جداگانه، با توجه به مقایسه میانگینها در سطح پنج درصد معنیداری، بهترین مقدار برای حصول حداکثر کارایی مصرف آب و کارایی مصرف آب آبیاری، 2/0 درصد وزنی سوپرجاذب یا 10 تن در هکتار ورمیکمپوست است. با استفاده از حداکثر سوپرجاذب و ورمیکمپوست (S3V3) با افزایش نیاز آبی از 60% به 80% و از 80 به 100، مقدار کارایی مصرف آب آبیاری بهترتیب 5/6 % و 7/19 % افزایش یافت.
سیده طیبه حسینی؛ مجتبی خوش روش؛ میرخالق ضیاتبار احمدی؛ علی قدمی فیروزآبادی
چکیده
مدلهای گیاهی در شبیهسازی عملکرد محصول با سناریوهای مختلف کم آبیاری و شوری مناسب میباشند. در این پژوهش، مدل AquaCrop برای شبیهسازی عملکرد دانه و زیست توده گیاه سویا، تحت تاثیر سطوح مختلف شوری و کم آبیاری در سالهای 9113 و 1390 در شهرستان گرگان مورد بررسی قرار گرفت. مدل با استفاده از دادههای سال 1390 واسنجی و با دادههای سال 1391 ...
بیشتر
مدلهای گیاهی در شبیهسازی عملکرد محصول با سناریوهای مختلف کم آبیاری و شوری مناسب میباشند. در این پژوهش، مدل AquaCrop برای شبیهسازی عملکرد دانه و زیست توده گیاه سویا، تحت تاثیر سطوح مختلف شوری و کم آبیاری در سالهای 9113 و 1390 در شهرستان گرگان مورد بررسی قرار گرفت. مدل با استفاده از دادههای سال 1390 واسنجی و با دادههای سال 1391 صحتسنجی شد. آزمایش شامل سه سطح آب آبیاری به میزان 100%، 75% و 55% نیاز گیاه و سه سطح شوری 7/0، 5 و 10 دسی زیمنس بر متر بود. شاخصهای آماری RMSE، Eو d برای صحتسنجی مدل به ترتیب، برای عملکرد دانه برابر با 225/0 تن بر هکتار، 88/0 و 97/0 و برای زیست توده برابر با 718/0 تن بر هکتار، 77/0 و 95/0 بهدست آمد. نتایج نشان داد که با کاهش مقدار آب آبیاری و افزایش سطح شوری، عملکرد گیاه سویا کاهش مییابد. آنالیز حساسیت نشان داد مدل AquaCrop نسبت به ضریب کاهش تاج پوشش گیاهی در زمان پیری و ماکزیمم پوشش گیاهی حساستر از سایر پارامترها است.
سیده طیبه حسینی؛ مجتبی خوش روش؛ میرخالق ضیاتبار احمدی
چکیده
تغییر اقلیم باعث تغییراتی در الگوهای بارش و دما و مقدار آنها میشود و این تغییرات میتواند عملکرد گیاهان راتحتتاثیرقراردهد. در این پژوهش با استفاده از مدل AquaCropبه شبیهسازی مقدار عملکرد دانه و زیست توده گیاه سویا تحت اقلیم آینده، در تیمارهای مختلف آبیاری و تاریخهای کشت مختلف بهعنوان یک راهکار سازگاری، پرداخته شد. به ...
بیشتر
تغییر اقلیم باعث تغییراتی در الگوهای بارش و دما و مقدار آنها میشود و این تغییرات میتواند عملکرد گیاهان راتحتتاثیرقراردهد. در این پژوهش با استفاده از مدل AquaCropبه شبیهسازی مقدار عملکرد دانه و زیست توده گیاه سویا تحت اقلیم آینده، در تیمارهای مختلف آبیاری و تاریخهای کشت مختلف بهعنوان یک راهکار سازگاری، پرداخته شد. به این منظور، از دادههای تولیدی بارش، دمای کمینه، دمای بیشینه و ساعت آفتابی مدل ریز مقیاس نمایی آماری LARS-WG با استفاده از مدل گردش عمومی جو HADCM3 و تحت سناریوهای انتشار A2 و B1، در دورههای 2038-2011، 2066-2039 و 2094-2067 استفاده شد. مدل AquaCrop قبل از استفاده، توسط دادههای مزرعهای جمعآوری شده در منطقه، واسنجی و صحتسنجی شد. سپس مقادیر عملکرد دانه و زیست توده در دورههای آتی، برای شش تاریخ کشت مختلف و برای تیمارهای 100%، 75% و 55% نیاز آبی گیاه، شبیهسازی شد. با توجه به نتایج، تحت سناریوهای انتشارA2و B1در تاریخ کشت 27 خرداد، برای دوره 2038-2011 نسبت به دوره پایه، مقادیر زیست توده و عملکرد دانه شبیهسازی شده بهترتیب بین 5 تا 5/11 درصد و 3/8 تا 7/13 درصد کاهش، برای دوره 2066-2039 بین 6/18 تا 24 درصد و 16 تا 4/24 درصد افزایش و برای دوره 2094-2067 بین 9 تا 8/21 درصد و 2/7 تا 2/21 درصد افزایش نشان داد. همچنین با انتخاب تاریخ کشت 30 خرداد، بیشترین افزایش برای مقادیر زیست توده و عملکرد دانه برای دورههای 2038-2011، 2066-2039 و 2094-2067، تحت سناریوهای A2 و B1شبیهسازی شد. این نتایج برای برنامهریزی آینده آبیاری در شهرستان گرگان مفید خواهد بود.