حسین بدیع برزین؛ محمود هاشمی تبار؛ سید مهدی حسینی
چکیده
از آنجا که بخش کشاورزی بزرگترین مصرف کننده آب است، ارائه شیوههای مدیریت منابع آب و تدوین سیاستهای صحیح در این بخش به منظور افزایش بهرهوری این نهاده ضروری به نظر میرسد.در مطالعه حاضر، تحلیل اقتصادی اثرات سهمیهبندی و قیمتی آب آبیاری بر الگوی کشت و مدیریت تقاضای آب در دشت سیستان با استفاده از مدل برنامهریزی ریاضی مثبت ...
بیشتر
از آنجا که بخش کشاورزی بزرگترین مصرف کننده آب است، ارائه شیوههای مدیریت منابع آب و تدوین سیاستهای صحیح در این بخش به منظور افزایش بهرهوری این نهاده ضروری به نظر میرسد.در مطالعه حاضر، تحلیل اقتصادی اثرات سهمیهبندی و قیمتی آب آبیاری بر الگوی کشت و مدیریت تقاضای آب در دشت سیستان با استفاده از مدل برنامهریزی ریاضی مثبت (PMP)[1]در سال زراعی 95-1394 مورد بررسی قرار گرفت. برای تحقق این هدف، در این مطالعه یک سامانه مدلسازی اقتصادی شامل مدل تولید محصولات کشاورزی منطقهای (SWAP)[2] به کار رفت و برای حل این سامانه مدلسازی از نرمافزار کاربردی GAMSنسخه 1/24 استفاده شد. نتایج نشان داد که اعمال سیاستهای قیمتگذاری و سهمیهبندی آب آبیاری منجر به کاهش مجموع سطح زیرکشت محصولات منتخب و کاهش بازده ناخالص کشاورزان دشت سیستان میشود. این در حالی است که سیاستهای مذکور به ترتیب منجر به صرفهجویی 594/4 تا 456/24 و 123/7 تا 484/29 میلیون مترمکعب آب مصرفی در الگوی کشت منطقه میشود. کاهش مجموع سطح زیرکشت محصولات منتخب زراعی تحت سناریوهای مختلف سیاست سهمیهبندی آب آبیاری، به خصوص محصولات با صرفه اقتصادی بالاتر مانند هندوانه، خربزه و پیاز میزان مجموع بازده ناخالص کشاورزان سیستانی از 1425694 به 1292677 میلیون ریال میرسد که کاهش میزان سود ناخالصی معادل با 17/2 تا 33/9 درصد را در الگوی زراعی منطقه به همراه دارد. بدین ترتیب اعمال سیاست سهمیهبندی آب آبیاری با توجه به صرفهجویی حدود 30 میلیون مترمکعب آب در دسترس کشاورزان، در مقایسه با سیاست قیمتگذاری آب راهکار مناسبتری برای حفظ و صیانت از منابع آب موجود در دشت سیستان است.
[1]- Positive Mathematical Programming
[2]- State Wide Agricultural Production
محمد نوروزیان؛ سید مهدی حسینی؛ احمد اکبری
چکیده
درشرایط فعلی که کشور بامحدودیت منابعآب مواجهاست،تدوینراهکارهای اصلاحیبا قابلیتعملیاتی، اهمیت حیاتیوبنیادیدارد. در مطالعه حاضر با استفاده از شاخصهای مزیت نسبی (یعنی شاخص هزینه منابع داخلی(DRC)، شاخص نسبت هزینه به منفعت اجتماعی(SCB) و شاخص سود خالص اجتماعی(NSP)) رتبهبندی محصولات زراعی و انطباق تولیدات با محدودیت منابع آب و الگوی ...
بیشتر
درشرایط فعلی که کشور بامحدودیت منابعآب مواجهاست،تدوینراهکارهای اصلاحیبا قابلیتعملیاتی، اهمیت حیاتیوبنیادیدارد. در مطالعه حاضر با استفاده از شاخصهای مزیت نسبی (یعنی شاخص هزینه منابع داخلی(DRC)، شاخص نسبت هزینه به منفعت اجتماعی(SCB) و شاخص سود خالص اجتماعی(NSP)) رتبهبندی محصولات زراعی و انطباق تولیدات با محدودیت منابع آب و الگوی کشت فعلی با الگوهای مزیت نسبی در شهرستان کاشمر مورد بررسی قرارگرفت و سپس، با تغییر میزان هزینه مصرف نهاده آب در سطوح 15%، 35% و 60% به تحلیل حساسیت این نهاده پرداخته شد. دادههای زراعی و بازرگانی مورد نیاز به ترتیب از بانک هزینه تولید وزارت جهاد کشاورزی و آمار موجود در گمرگ در سال زراعی 96-1395 جمعآوری گردید. پس از تعیین مقادیر بهینه شاخصها نتایج نشان داد که زعفران، انگور و انار در دو نرخ ارز بازار آزاد و تعادلی دارای مزیت نسبی هستند. گندم و جو آبی در نرخ ارز بازار آزاد فاقد مزیت نسبی بوده اما در نرخ ارز تعادلی دارای مزیت نسبی میباشند. همچنین، نتیجه تحلیل حساسیت نهاده آب نشان داد که مزیت نسبی و رتبهبندی محصولات در سه سناریو (15%، 35% و 60%) متغیر است. نهایتا، به منظور تناسب مزیت نسبی محصولات با شرایط منطقه، اجرای طرحهای تحقیقی و ترویجی و افزایش حمایت از آنها پیشنهاد شد.