شناسنامه علمی شماره
مقاله پژوهشی
حمزه علی علیزاده؛ فریبرز عباسی
چکیده
بهینهسازی مصرف آب و کود،علاوه بر کاهش هزینههای تولید و حفظ منابع، باعث کاهش آلودگیهای زیستمحیطی ناشی از مصرف بیرویه این منابع می شود. در این مطالعه به منظور بهینهسازی مصرف آب و کود اوره ذرت دانهای رقم دابل کراس 370، آزمایشی به صورت فاکتوریل با طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی در چهار تکرار طی سالهای زراعی 87- 1386 و 89-1388روی ...
بیشتر
بهینهسازی مصرف آب و کود،علاوه بر کاهش هزینههای تولید و حفظ منابع، باعث کاهش آلودگیهای زیستمحیطی ناشی از مصرف بیرویه این منابع می شود. در این مطالعه به منظور بهینهسازی مصرف آب و کود اوره ذرت دانهای رقم دابل کراس 370، آزمایشی به صورت فاکتوریل با طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی در چهار تکرار طی سالهای زراعی 87- 1386 و 89-1388روی جویچههای انتها باز با طول 165 متر در مزرعه 400 هکتاری موسسه تحقیقات اصلاح و تهیه نهال و بذرکرج انجام شد. فاکتور اول شامل چهار سطح آب (W): 60%، 80%، 100%، و120% آبیاری کامل و فاکتور دوم شامل چهار سطح کود (N): شاهد بدون کود، 60%، 80% و 100% توصیه کودی به روش کودآبیاری بود. کود اوره در چهار تقسیط مساوی (قبل از کاشت، مرحله هفت برگی، مرحله ساقه رفتن و مرحله سنبلهدهی) به خاک داده شد. برای انتخاب بهترین ترکیب آب و کود، ابتدا توابع تولید عملکرد، هزینه و درآمد خالص بر حسب آب و کود مصرفی در شرایط محدودیت آب و محدودیت زمین با استفاده از آزمون رگرسیون چندگانه استخراج شد. سپس با استفاده از تابع هدف حداکثر درآمد خالص سطوح بهینه آب و کود محاسبه شد. نتایج آزمون رگرسیون چندگانه در سطح پنج درصد نشان داد که بهترین رابطه بین عملکرد ذرت دانهای و مقدار مصرف هر یک از نهادههای آب و کود تابع درجه دوم میباشد (مقدار R2=0.83 وME=15.53%). سطح بهینه کود مصرفی به عمق آب آبیاری وابسته است به طوری که با افزایش مقدار آب آبیاری، سطح بهینه کود مصرفی افزایش مییابد. نتایج بهینهسازی توابع تولید نشان داد که در شرایط محدودیت زمین، سطوح بهینه آب و کود اوره مصرفی برای دستیابی به حداکثر سود خالص به ترتیب 940 میلیمتر و 375 کیلوگرم در هکتار میباشد. لیکن در شرایط محدودیت آب، مصرف 774 میلیمتر (77 درصد آب مصرفی) و 357 کیلوگرم کود اوره در هکتار(90 درصد نیاز کودی) سطوح بهینه مصرف آب و کود میباشند.
مقاله پژوهشی
زهرا گلزاری؛ فرشید اشراقی؛ علی کرامت زاده
چکیده
قیمتگذاری آب یکی از مهمترین ابزارهای اقتصادی برای مدیریت تقاضای روز افزون آب در بخش کشاورزی است. در این راستا، هدف این مطالعه، تعیین ارزش اقتصادی آب کشاورزی از دید تقاضاکنندگان با استفاده از رهیافت تابع تولید در مزارع گندم شهرستان گرگان در سال زراعی 93-1392 میباشد. در این مطالعه، برای تعیین ارزش اقتصادی آب، توابع انعطافپذیر ...
بیشتر
قیمتگذاری آب یکی از مهمترین ابزارهای اقتصادی برای مدیریت تقاضای روز افزون آب در بخش کشاورزی است. در این راستا، هدف این مطالعه، تعیین ارزش اقتصادی آب کشاورزی از دید تقاضاکنندگان با استفاده از رهیافت تابع تولید در مزارع گندم شهرستان گرگان در سال زراعی 93-1392 میباشد. در این مطالعه، برای تعیین ارزش اقتصادی آب، توابع انعطافپذیر و انعطافناپذیر مورد استفاده قرار گرفت. پس از برآورد این توابع، به منظور انتخاب بهترین شکل تابع تولید گندم، از فرض های کلاسیک و آزمونهای اقتصاد سنجی استفاده شد، بر اساس نتایج، تابع کاب-داگلاس به عنوان تابع تولید برتر انتخاب و ارزش اقتصادی آب معادل 5/1564 ریال به ازای هر متر مکعب برآورد گردید. همچنین قدر مطلق کشش خود قیمتی تقاضای آب برای گندم 28/1 برآورد گردید و بزرگتر از یک بودن مقدار این کشش نشان میدهد که سیاستهای قیمتی میتوانند عامل مهمی در کنترل مصرف غیر بهینه این نهاده با ارزش باشند.
مقاله پژوهشی
حلیمه پیری؛ حسین انصاری؛ مهدی پارسا
چکیده
تنشهایآبیو شورییکیازمشکلاتتولیدفرآوردههای کشاورزیدربسیاریازنقاطدنیااست.در این تحقیق اثر سطوح مختلف شوری(دو، پنج و هشت دسی زیمنس بر متر)، سطوح مختلف آب آبیاری(120%، 100%، 75% و50 درصد نیاز آبی گیاه) و سه مرحله برداشت بر برخی پارامترهای کمی و کیفی گیاه سورگوم علوفهای در منطقه سیستان مورد بررسی قرار گرفت. آزمایش در قالب طرح فاکتوریل ...
بیشتر
تنشهایآبیو شورییکیازمشکلاتتولیدفرآوردههای کشاورزیدربسیاریازنقاطدنیااست.در این تحقیق اثر سطوح مختلف شوری(دو، پنج و هشت دسی زیمنس بر متر)، سطوح مختلف آب آبیاری(120%، 100%، 75% و50 درصد نیاز آبی گیاه) و سه مرحله برداشت بر برخی پارامترهای کمی و کیفی گیاه سورگوم علوفهای در منطقه سیستان مورد بررسی قرار گرفت. آزمایش در قالب طرح فاکتوریل اسپلیت پلات در زمان با 12 تیمار و سه تکرار در سه مرحله برداشت انجام گرفت. نتایج نشان داد با افزایش شوری و کاهش عمق آب آبیاری عملکرد و کارآیی علوفه تر و خشک کاهش مییابد اما بین تیمار آبیاری کامل 100% و 75 درصد نیاز آبی گیاه تفاوت معنیدار مشاهده نگردید. همچنین بین تیمارهای آب با شوری دو و پنج دسی زیمنس بر متر تفاوت معنیداری از نظر تولید علوفه مشاهده نشد. نتایج نشان داد که مقدار عملکرد علوفه تر و خشک در برداشت دوم بهتر از برداشت اول و سوم بود. با افزایش شوری و کاهش عمق آب آبیاری درصد پروتیئن گیاه کاهش و مقدار کربوهیدرات و پرولین افزایش یافت. بیشترین مقدار پروتئین (79/16 درصد) در برداشت دوم و شوری دو دسی زیمنس بر متر و بیشترین مقدار کربوهیدرات(79/10میلیگرم بر گرم وزن تر) و پرولین(42/0 میلی گرم بر گرم وزن تر) در برداشت سوم و با شوری هشت دسی زیمنس برمتر مشاهده شد. باافزایششوریآبآبیاریو همچنینباگذشتزماندرطولفصلرشد،شورینیمرخخاک افزایشیافتهوتوزیعشوریدرنیمرخخاک درتیمارهایبدونتنشآبیازیکنواختیبیشتریبرخوردار بود. بنابراین با توجه به نتایج به دست آمده می توان 25 درصد مصرف آب گیاه سورگوم را کاهش داد و با 75 درصد نیاز آبی گیاه و شوری پنج دسیزیمنس بر متر آبیاری انجام داد بدون آن که تأثیر معنی داری در میزان علوفه تولید شده داشته باشد و بهترین برداشت علوفه از نظر کیفیت برای مصرف دام نیز در چین دوم به دست آمد. اما با توجه به این که آزمایش در یک سال زراعی انجام گردیده است و در دراز مدت کاهش این مقدار آب و استفاده از آب شور می تواند باعث شورشدن خاک و تجمع املاح در خاک گردد، توصیه می شود، آزمایش در سالهای دیگر تکرار شود و نهایتا در مورد صرفه جویی و کاهش آب تصمیمگیری گردد.
مقاله پژوهشی
محمدعلی شاهرخ نیا؛ هدایت اله رحیمی
چکیده
گوجهفرنگی یکی از مهمترین محصولات کشاورزی استان فارس می باشد. تحقیقات قبلی نشان میدهد که میزان آب مصرفی گوجهفرنگی در سامانه های آبیاری موجود زیاد و بهرهوری آب کم است. به منظور تعیین میزان آب مورد نیاز گوجهفرنگی، در این تحقیق تاثیر مقادیر مختلف آب بر عملکرد و کارایی مصرف آب سه رقم گوجهفرنگی که با سامانه آبیاری قطرهای ...
بیشتر
گوجهفرنگی یکی از مهمترین محصولات کشاورزی استان فارس می باشد. تحقیقات قبلی نشان میدهد که میزان آب مصرفی گوجهفرنگی در سامانه های آبیاری موجود زیاد و بهرهوری آب کم است. به منظور تعیین میزان آب مورد نیاز گوجهفرنگی، در این تحقیق تاثیر مقادیر مختلف آب بر عملکرد و کارایی مصرف آب سه رقم گوجهفرنگی که با سامانه آبیاری قطرهای آبیاری می شدند بررسی گردید. آزمایش در یکی از مزارع شهرستان مرودشت که بافت خاک آن نسبتا سنگین بود انجام شد. مقادیر 60%، 80%، 100% و120 درصد نیاز آبی گوجهفرنگی بر اساس روش پنمن مانتیث محاسبه و به مزرعه داده شد. یک تیمار آبیاری با مدیریت کشاورز نیز اضافه گردید. با توجه به هزینهها و درآمدهای مزرعه، نسبت سود به هزینه و تفاوت درآمد و هزینه برآورد و بررسیهای اقتصادی انجام گردید. نتایج نشان داد که با افزایش میزان آب آبیاری میزان عملکرد افزایش و کارایی مصرف آب کاهش مییابد که این تغییرات فقط بین تیمارهای 60% و 120% نیاز آبی از نظر آماری معنیدار گردید. حجم آب آبیاری مورد استفاده در تیمارهای مختلف حدود 3900 تا 7800 مترمکعب در هکتار بود. بررسیهای اقتصادی نشان داد که تولید محصول گوجهفرنگی در شرایط مزرعه مورد آزمایش، با قیمت فروش محصول 2500 ریال، و ارزش آب صفر تا 6000 ریال، بترتیب دارای نسبت درآمد به هزینه 78/0 و 68/0 بوده که اقتصادی نیست. قیمت آب تاثیر زیادی بر نسبت درآمد به هزینه نداشته لیکن در صورت افزایش قیمت فروش، تولید محصول میتواند اقتصادی گردد.
مقاله پژوهشی
مصلحالدین رضایی
چکیده
افزایش شوری آب و کاهش منابع آبهای سطحی و زیرزمینی در مناطق مرکزی ایران لزوم بکارگیری مدیریتهای مناسب برای جلوگیری از کاهش عملکرد گیاهان در اثر شوری را میطلبد. استفاده از خاکپوشهای پلیاتیلن یکی از راهکارهای کاهش اثرات سوء شوری بر گیاهان میباشد. در این پژوهش، تاثیر ترکیب فاکتوریل چهار سطح شوری آب آبیاری دو، چهار، شش و هشت ...
بیشتر
افزایش شوری آب و کاهش منابع آبهای سطحی و زیرزمینی در مناطق مرکزی ایران لزوم بکارگیری مدیریتهای مناسب برای جلوگیری از کاهش عملکرد گیاهان در اثر شوری را میطلبد. استفاده از خاکپوشهای پلیاتیلن یکی از راهکارهای کاهش اثرات سوء شوری بر گیاهان میباشد. در این پژوهش، تاثیر ترکیب فاکتوریل چهار سطح شوری آب آبیاری دو، چهار، شش و هشت دسی زیمنس بر متر (dS m-1)و دو تیمار خاکپوش پلاستیکی شامل خاکپوش شفاف و مشکی و شاهد(بدون خاکپوش، زمین لخت)، در یک طرح بلوک کامل تصادفی در سه تکرار بر عملکرد میوه طالبی (رقم شاهآبادی) بررسی شد. نتایج تجزیه واریانس نشان داد که اثر شوری آب آبیاری بر عملکرد میوه، متوسط وزن یک میوه، عملکرد یک بوته، تعداد میوه برداشتی مرغوب و نامرغوب و عملکرد میوه مرغوب و نامرغوب (در حد احتمال یک درصد) و بر تعداد میوه در بوته (در حد احتمال پنج درصد) معنیدار شد.همچنین اثر خاکپوش بر عملکرد میوه و متوسط وزن میوه در متر مربع و عملکرد یک بوته (در سطح احتمال یک درصد) و بر تعداد میوه در متر مربع و تعداد میوه در بوته (در سطح احتمال پنج درصد) معنیدار شد ولی اثر متقابل شوری در خاکپوش معنیدار نشد. عملکرد میوه در تیمارهای شوری دو، چهار، شش و هشت دسی زیمنس بر متر بترتیب برابر با12/5، 01/4، 04/3 و 94/2 کیلوگرم در متر مربع بود که در حد احتمال یک درصد معنیدار شد. اختلاف عملکرد و خصوصیات اندازهگیری شده میوه بین تیمارهای خاکپوش پلاستیکی شفاف و مشکی معنیدار نشد ولی بین خاکپوشهای مشکی و شفاف معنیدار شد.عملکرد تیمار شاهد، خاکپوش مشکی و شفاف بترتیب برابر با 18/2، 47/4 و 69/4 کیلوگرم در متر مربع بود. در انتهای فصل رشد شوری اختلاف شوری خاک بین تیمارهای خاکپوش پلاستیکی با شاهد (در حد احتمال پنج درصد) معنیدار ولی بین تیمارهای خاکپوش مشکی و شفاف معنیدار نشد. عصاره اشباع خاک (ECe) در عمق 60-0 سانتیمتری خاک با افزایش شوری آب آبیاری افزایش داشت و از dS m-15/4 در شوری آب آبیاریdS m-12به dS m-111 در شوری آب آبیاریdS m-18 افزایش نشان داد. با افزایش شوری آب آبیاری اثر خاکپوش پلاستیکی بر کاهش شوری خاک بیشتر شد. رابطهYr=100- 7.1X(ECe-2.48) بین عملکرد نسبی (Yr) و ECeدر عمق 60-0 سانتمتری خاک بدست آمد، بنابراین طالبی گیاهی نسبتاً حساس به شوری میباشد و استفاده از خاکپوش پلاستیکی برای کاهش تنش شوری و زود رسی میوه توصیه میگردد.
مقاله پژوهشی
مصطفی یعقوب زاده؛ محسن احمدی؛ سعید برومند نسب؛ سید ابوالقاسم حقایقی مقدم
چکیده
تغییر اقلیم پدیدهای تأثیرگذار بر بسیاری از فرایندهای طبیعی از جمله چرخهی هیدرولوژی است. تبخیر-تعرق نیز به عنوان یکی از بخشهای چرخهی هیدرولوژی، دستخوش این تغییرات خواهد بود. به دلیل اهمیت تبخیر-تعرق در مدیریت منابع آب و برنامهریزی کشاورزی، تحقیق حاضر با هدف بررسی اثر تغییر اقلیم بر این فرآیند در دشت نیشابور انجام شد. بدین ...
بیشتر
تغییر اقلیم پدیدهای تأثیرگذار بر بسیاری از فرایندهای طبیعی از جمله چرخهی هیدرولوژی است. تبخیر-تعرق نیز به عنوان یکی از بخشهای چرخهی هیدرولوژی، دستخوش این تغییرات خواهد بود. به دلیل اهمیت تبخیر-تعرق در مدیریت منابع آب و برنامهریزی کشاورزی، تحقیق حاضر با هدف بررسی اثر تغییر اقلیم بر این فرآیند در دشت نیشابور انجام شد. بدین منظور با استفاده از مدل SWAP و اطلاعات هواشناسی و زراعی، تبخیر-تعرق برای پنج مزرعه در دشت نیشابور محاسبه شد. به منظور ارزیابی اثر تغییر اقلیم بر تبخیر-تعرق واقعی گیاهان در مزارع تحت آبیاری، از مدلهای اقلیمی HADCM3، ECHAM5OMو CGCM3T47 تحت سناریوهای انتشار حدی (A2 و B1) و توازنی (A1B) و در مزارع دیم از مدل HADCM3 و سناریوهای انتشار حدی (A2 و B1) در دو دورهی 2039-2020 و 2099-2080 استفاده گردید. نتایج این تحقیق نشان داد که تبخیر-تعرق مرجع روزانه در دوره 2099-2080 تحت سناریوی A2 بیشترین تفاوت را نسبت به تبخیر و تعرق دوره پایه (2011-1992) خواهد داشت. همچنین در هر سه سناریوی انتشار، مقادیر تبخیر-تعرق روزانه در دوره 2099-2080 نسبت به دوره 2039-2020 افزایش بیشتری خواهد یافت. در بین محصولات مورد تحقیق، گندم با حدود 12درصد تغییر نسبت به ذرت با 3 درصد تغییر، بیشترین تغییر تبخیر-تعرق را در دورههای آتی نسبت به دوره پایه در طی رشد نشان خواهد داد. ولی، میانگین کل تبخیر و تعرق دوره رشد ذرت (حدود 12 میلی متر بر روز) نسبت به محصولات دیگر بیشتر خواهد شد.
مقاله پژوهشی
آمنه میان آبادی؛ امین علیزاده؛ سیدحسین ثنایی نژاد؛ بیژن قهرمان؛ کامران داوری
چکیده
الگوریتم سبال ابزاری است که از آن برای تخمین توزیع مکانی تبخیر- تعرق واقعی با استفاده از تصاویر ماهوارهای از جمله مودیسو لندست استفاده میشود. اگرچه تصاویر لندست دارای توان تفکیک مکانی بالاتری نسبت به تصاویر مودیس هستند (30 متر در برابر 1000 متر)، اما توان تفکیک زمانی آنها نسبت به تصاویر مودیس کمتر است (هر 16 روز در برابر هر روز). ...
بیشتر
الگوریتم سبال ابزاری است که از آن برای تخمین توزیع مکانی تبخیر- تعرق واقعی با استفاده از تصاویر ماهوارهای از جمله مودیسو لندست استفاده میشود. اگرچه تصاویر لندست دارای توان تفکیک مکانی بالاتری نسبت به تصاویر مودیس هستند (30 متر در برابر 1000 متر)، اما توان تفکیک زمانی آنها نسبت به تصاویر مودیس کمتر است (هر 16 روز در برابر هر روز). از طرف دیگر، تصاویر هر روزه مودیس به دلیل مشکلاتی از قبیل ابرناکی ممکن است همیشه قابل استفاده نباشد و همچنین تفسیر تصاویر متعدد به شدت زمان بر است. در این مطالعه از بین تصاویر هر روزه مودیس تصاویری انتخاب شد که بتواند تغییرات ناگهانی جوی و بارشهای رخداده را پایش نموده تا بتوان با کاهش زمان مورد نیاز برای تفسیر تصاویر ماهوارهای بدون از دست دادن اطلاعات مفید تصاویر، به تخمینی بهتر از تبخیر-تعرق واقعی دست یافت. با توجه به اهمیت انتخاب پیکسل های سرد و گرم و به دلیل اینکه انتخاب این پیکسلها نیاز به مهارت زیادی دارد و زمانبر میباشد، در این مطالعه از الگوریتم انتخاب خودکار پیکسل سرد و گرم (بدون دخالت کاربر) با کمک تصاویر لندست استفاده شد. در نهایت برای تخمین تبخیر- تعرق سالانه از روی تصاویر روزانه، علاوه بر استفاده از روش درونیابی خطی بین تصاویر، از روش خطی- لگاریتمی نیز استفاده شد. تبخیر- تعرق به دست آمده از الگوریتم سبال با شرایط توصیف شده در بالا، با تبخیر- تعرق حاصل از معادله بیلان آب و خروجی مدل SWAT برای سه سال تر (1384-1383)، نرمال (1385-1384) و خشک (1387-1386) در حوضه نیشابور- رخ مقایسه شد. همچنین برای صحتسنجی نتایج از چارچوب بادیکو نیز استفاده شد. بر اساس نتایج به دست آمده، در مقایسه با مدل SWAT، روش خطی- لگاریتمی نتایج بهتری ارائه داد (RMSE، MBE و MAE برای روش خطی-لگاریتمی به ترتیب 4/20، 09/0 و 4/18 میلیمتر در سال و برای روش خطی به ترتیب 8/21، 4/2-، 8/20 میلیمتر در سال بود). نتایج همچنین نشان داد که انتخاب خودکار پیکسل سرد و گرم در الگوریتم سبال ، نتایج قابل قبولی برای تخمین تبخیر- تعرق واقعی در مقیاس زمانی سالانه و مقیاس مکانی کل حوضه به همراه دارد. اما در مقیاسهای کوچکتر مکانی (واحدهای پاسخ هیدرولوژیکی) و زمانی (ماهانه) نتایج الگوریتم سبال با خروجی مدل SWAT همبستگی خوبی ندارد. نتایج همچنین گواهی داد که با وارد کردن عمق آبیاری در منحنیهای بادیکو، تبخیر به دست آمده توسط الگوریتم سبال و مدل SWAT از چارچوب بادیکو تبعیت میکند.
مقاله پژوهشی
حیدرعلی کشکولی؛ مینا افشاری
چکیده
این پژوهش با هدف بررسی کارایی سه نوع پوشش مصنوعی PP450 مختلف از تولیدات سه کارگاه در خوزستان برای زهکشی خاکهای سه منطقه در استان شامل پروژه دهخدا، هندیجان و رامشیر (به ترتیب در مناطق شمال، جنوب و میانی استان) انجام شد. روش انجام تحقیق بصورت آزمایشگاهی، با استفاده از مدل فیزیکی نفوذسنج جریان موازی رو به بالا صورت گرفت. معیارهای اندازهگیری ...
بیشتر
این پژوهش با هدف بررسی کارایی سه نوع پوشش مصنوعی PP450 مختلف از تولیدات سه کارگاه در خوزستان برای زهکشی خاکهای سه منطقه در استان شامل پروژه دهخدا، هندیجان و رامشیر (به ترتیب در مناطق شمال، جنوب و میانی استان) انجام شد. روش انجام تحقیق بصورت آزمایشگاهی، با استفاده از مدل فیزیکی نفوذسنج جریان موازی رو به بالا صورت گرفت. معیارهای اندازهگیری برای تشخیص تناسب پوشش برای خاک ها مطابق معمول عبارت بودند از دبی ثابت پایا با زمان و با افزایش گرادیان، نسبت گرادیان GR)) برای تعیین آستانه حرکت ذرات خاک و استعداد گرفتگی و همچنین هدایت هیدرولیکی خاک-پوشش بود. بر مبنای نتایج بدست آمده، پوشش شماره 1 (با منافذ ریز) از نظر هر سه معیار برای خاک پروژه دهخدا مناسب تشخیص داده شد در صورتیکه برای خاک پروژه رامشیر با همین سه معیار پوشش شماره 3 (با منافذ درشت) مناسب ترین بود و پس از آن پوشش شماره 1 قرار داشت و پوشش شماره 2 (با منافذ متوسط) برای این نوع خاک کارایی فنی کمتری داشت. برای خاک پروژه هندیجان با توجه به دو معیار دبی ثابت پایا و نسبت گرادیان به ترتیب پوشش های شماره 3 و 2 مناسبتر بودند ولی با در نظر گرفتن پایین بودن هدایت هیدرولیکی پوشش برای این نوع خاک توصیه نمی شوند. در مجموع پوششهای شماره 3 و 1 برای خاک پروژه رامشیر مناسبترین پوشش بود و برای خاک پروژه دهخدا پوشش شماره 1 بهترین نتیجه را داد. پوشش شماره 3 با احتیاط برای خاک هندیجان توصیه میگردد هرچند نیاز به بررسی بیشتر دارد.
مقاله پژوهشی
مریم یوسفی؛ جابر سلطانی؛ محمد ابراهیم بنی حبیب؛ علی رحیمی خوب؛ عباس روزبهانی؛ الیاس سلطانی
چکیده
به علت فعالیتهای کشاورزی گسترده در سطح دشتها و استفاده از کودهای شیمیایی حاوی نیترات، مقادیر قابلتوجهی از این یون وارد سفرههای آب زیرزمینی میشود. از سوی دیگر، پساب تصفیهخانههای فاضلاب بهعنوان جایگزین یا مکمل منابع آب سطحی در شبکههای آبیاری و زهکشی مورداستفاده قرار میگیرد، لذا ارائه راهکارهایی بهمنظور کاهش ...
بیشتر
به علت فعالیتهای کشاورزی گسترده در سطح دشتها و استفاده از کودهای شیمیایی حاوی نیترات، مقادیر قابلتوجهی از این یون وارد سفرههای آب زیرزمینی میشود. از سوی دیگر، پساب تصفیهخانههای فاضلاب بهعنوان جایگزین یا مکمل منابع آب سطحی در شبکههای آبیاری و زهکشی مورداستفاده قرار میگیرد، لذا ارائه راهکارهایی بهمنظور کاهش و کنترل میزان نیتروژن ورودی به خاک و سفرههای آب زیرزمینی، مسئلهای مهم و حائز اهمیت است.در این پژوهش، توسعه و تدوین مدل بهینهسازی الگوی کشت با بهرهبرداری تلفیقی کمی- کیفی از منابع آب سطحی غیرمتعارف (پساب) و آب زیرزمینی با سه هدف حداکثرسازی سود حاصله از الگوی کشت، کاهش آبشویی نیتروژن و بهبود تغذیه آبخوان مدنظر قرارگرفت. مدل بهینهسازی سههدفه غیرخطی، بهمنظور مدیریت یکپارچه کمی- کیفی منابع آب آبیاری و پساب برای هفت سناریو (تک هدفه، دو هدفه و سه هدفه) در سال آبی 92-91 در شبکه آبیاری ورامین اجرا شد. همچنین اطلاعات ورودی موردنیاز مدل از دو طریق (انجام آزمایشات منطقهای و اخذ اطلاعات از دستگاههای مختلف) گردآوری شد. حل مدل تک هدفه با تابع هدف اول (سناریوی1: افزایش درآمدزایی)، حاکی از بهبود سود خالص منطقه به میزان 49 % نسبت به وضع موجود بود. در تابع هدف دوم (سناریوی 2: کاهش آبشویی نیتروژن)، کاهش میزان کود مصرفی به میزان 95 % و در تابع هدف سوم (سناریوی 3: افزایش تغذیه آبخوان)، افزایش تغذیه به میزان 120 % نسبت به وضع موجود حادث شد. حل مدل سه هدفه (سناریوی 7: ترکیب اهداف افزایش درآمدزایی، کاهش آبشویی نیتروژن و افزایش تغذیه آبخوان)، نشان داد که با کاهش 23 درصدی سطوح کشت، کاهش 71 درصدی از میزان کود ازته مصرفی و همچنین کاهش 13 درصدی از برداشت تلفیقی پساب و آب زیرزمینی، اهداف افزایش درآمدزایی به میزان 6%، افزایش تغذیه آبخوان به میزان 29 % و همچنین افزایش بهرهوری مصرف آب به میزان 22 % محقق شد. لذا این سناریو بهعنوان سناریوی برتر انتخاب شد. نتایج این پژوهش میتواند در استفاده بهینه منابع آب، افزایش درآمد کشاورزان و کاهش آبشویی نیتروژن در طرحهای شبکه آبیاری مورداستفاده قرار گیرد. البته به این نکته باید توجه شود که اصولا استفاده از پسابها و فاضلابها در آبیاری محصولات خوراکی کشاورزی توصیه نمیشود.
مقاله پژوهشی
مهدی ملک پور؛ حسین بابازاده؛ فریدون کاوه؛ نیازعلی ابراهیمی پاک
چکیده
بخش کشاورزی بزرگترین مصرف کننده آب شناخته شده است. با توجه به محدودیت منابع آب لازم است اصلاح بهرهوری آب در این بخش صورت گرفته و مفهوم بهرهوری آب در بخش کشاورزی در بین سیاستگذاران بخش آب و غذا در سطح وسیع و در حوضه آبریز دشت ها مورد توجه قرار گیرد. سنجش از دور ابزاری است که در دهههای اخیر در ارزیابی و مدیریت آب و خاک مورد استفاده ...
بیشتر
بخش کشاورزی بزرگترین مصرف کننده آب شناخته شده است. با توجه به محدودیت منابع آب لازم است اصلاح بهرهوری آب در این بخش صورت گرفته و مفهوم بهرهوری آب در بخش کشاورزی در بین سیاستگذاران بخش آب و غذا در سطح وسیع و در حوضه آبریز دشت ها مورد توجه قرار گیرد. سنجش از دور ابزاری است که در دهههای اخیر در ارزیابی و مدیریت آب و خاک مورد استفاده قرار گرفته است. در این تحقیق نیز از این ابزار برای برآورد بهرهوری آب استفاده شده است. مقادیر تبخیر و تعرق و ماده خشک تولیدی در دشت قزوین با استفاده از الگوریتم سبال و برای 5 تصویر گرفتهشده از ماهواره لندست 5 محاسبه شد. نتایج اجرای الگوریتم سبال در هر پنج تصویر با دادههای لایسیمتر زهکشدار موجود در منطقه مورد ارزیابی قرار گرفت که مقدار ضریب تبیین ( ) آنها 9948/0 و میانگین تفاضل مطلق آنها 446/0 میلیمتر بر روز به دست آمد. این نتیجه نشان از دقت مناسب روش سنجش از دور در تخمین تبخیر و تعرق در سطح دشت دارد. علاوه بر این، نتایج نشان داد که بهرهوری آب در سطح دشت از 18/0 تا 35/1 کیلوگرم بر مترمکعب متغیر است. میزان بهرهوری آب برای گندم در سطح دشت با تصاویر ماهوارهای لندست 5 به طور متوسط 73/0 کیلوگرم بر مترمکعب و از طریق لایسیمتر گندم، 85/0 کیلوگرم بر مترمکعب به دست آمد که همدیگر را تأیید میکنند.