علی کلاهدوزان؛ حامد نوذری؛ صفر معروفی
چکیده
در سالهای اخیر، تضاد منافع زیستمحیطی با معیشت کشاورزان به یکی از مهمترین مسائل حکمرانی محیطزیست و کشاورزی در حوضه آبریز زایندهرود تبدیل شده است. بنابراین، دستیابی به نقطه تعادل میان سود اقتصادی با استفاده از الگوی کشت بهینه و جلوگیری از برداشت بیرویه منابع آب زیرزمینی از اهمیت زیادی برای سیاستگذاران این حوزه برخوردار ...
بیشتر
در سالهای اخیر، تضاد منافع زیستمحیطی با معیشت کشاورزان به یکی از مهمترین مسائل حکمرانی محیطزیست و کشاورزی در حوضه آبریز زایندهرود تبدیل شده است. بنابراین، دستیابی به نقطه تعادل میان سود اقتصادی با استفاده از الگوی کشت بهینه و جلوگیری از برداشت بیرویه منابع آب زیرزمینی از اهمیت زیادی برای سیاستگذاران این حوزه برخوردار است. در این پژوهش، تابع محیطزیست با استفاده از محدودیت منابع آب و تابع اقتصادی با استفاده از سود اقتصادی محصولاتی که در دشت کوهپایه- سگزی کشت میگردد در بازه زمانی 1376 – 1390 مدلسازی گردید. تابع نش با استفاده از بهینهسازی غیرخطی مقید با توجه به محدودیت منابع آب در هر سال بهینه شد. پس از آن، الگوی کشت محصولات با روش تئوری بازیها و روش برنامهریزی خطی محاسبه شد. نتایج نشان داد که کاهش مصرف آب در روش تئوری بازیها 31% و برای روش برنامهریزی خطی 17% است. در این حالت، میزان کاهش سود برای این دو روش به ترتیب 17% و 4% نسبت به حالت مبنا است. نتایج نشان داد که افت سطح آب زیرزمینی برای هیدروگراف معرف دشت و روش برنامهریزی خطی به ترتیب برابر با 3/69 و 2/04 متر است. در حالی که در روش تئوری بازیهای بهینه شده با وزن تابع اقتصادی 0/5، تراز آب زیرزمینی دشت افزایش 7/45 متری دارد. با توجه به میزان کاهش مصرف آب، میزان کاهش سود و افزایش تراز آب زیرزمینی، روش تئوری بازیهای بهینه شده با وزن 0/5 نسبت به روش برنامهریزی خطی برتری دارد.
سعید حبیبی؛ مجتبی خوشروش؛ رسول نوری خواجه بلاغ
چکیده
آب، غذا و انرژی سه منبع اساسی برای حفظ زندگی و توسعه اقتصادی اجتماعی هستند و بهطور جداییناپذیری به هم مرتبط اند. هدف پژوهش حاضر بررسی شاخصهای بهرهوری آب، انرژی و پتانسیل گرمایش جهانی محصولات عمده زراعی یعنی گندم و کلزا در دو اقلیم متفاوت در دشت ساری (معتدل و مرطوب) و دشت شریفآباد (گرم و نیمه خشک) بود. برای بررسی این شاخصها ...
بیشتر
آب، غذا و انرژی سه منبع اساسی برای حفظ زندگی و توسعه اقتصادی اجتماعی هستند و بهطور جداییناپذیری به هم مرتبط اند. هدف پژوهش حاضر بررسی شاخصهای بهرهوری آب، انرژی و پتانسیل گرمایش جهانی محصولات عمده زراعی یعنی گندم و کلزا در دو اقلیم متفاوت در دشت ساری (معتدل و مرطوب) و دشت شریفآباد (گرم و نیمه خشک) بود. برای بررسی این شاخصها در محصول گندم و کلزا از دادههای مقطعی سال زراعی 1401-1400 استفاده شد. ابتدا تعداد نمونه بر اساس رابطه کوکران مشخص شد. سپس نمونهگیری بر اساس پرسشنامه طرحشده توسط خود محققان انجام گردید. تعداد 300 پرسشنامه تهیه شد و اطلاعات جمعآوریشده شامل مقدار مصرف نهادهها و مقدار تولید بود. نتایج نشان داد که میانگین بهرهوری فیزیکی آب در دشت ساری برای گندم و کلزا به ترتیب برابر با 1/13 و 0/67 کیلوگرم بر مترمکعب و در دشت شریفآباد بهترتیب 0/83 و 0/35 کیلوگرم بر مترمکعب بوده است. نیز، نتایج بهدستآمده برای شاخصهای انرژی نشان داد که بالاترین میزان انرژی ورودی در دشت ساری و شریفآباد برای محصول گندم بهترتیب برابر با 80618 و 71072 مگاژول در هکتار بوده است. همچنین نتایج نشان داد که بالاترین میزان انتشار گازهای گلخانهای در دشت ساری برای محصول گندم برابر با 2495 و در دشت شریفآباد برابر با 2299 کیلوگرم CO2 در هکتار به دست آمد که علت احتمالی این امر استفاده بیشازحد کود و سموم در دشت ساری است. نتایج کلی نشان داد که عملکرد محصول در مناطق مرطوب بیشتر از مناطق خشک و نیمهخشک نبوده و این شاخص به پارامترهای مختلفی از جمله مصرف آب و مدیریت زراعی بستگی دارد.
مصطفی یعقوب زاده؛ فرهاد آذرمی آتاجان؛ مهدی عربی آیسک؛ امیرحسین قدیریان
چکیده
استفاده صحیح و بهینه از منابع آب و مدیریت علمی آنها امری بسیار حیاتی بوده و ازاینرو انتخاب روش مناسب آبیاری میتواند در صرفهجویی آب در بخش کشاورزی کمک شایانی نماید. در این پژوهش تأثیر انتخاب روش آبیاری مناسب بر شبیهسازی عملکرد محصول چغندرقند با استفاده از مدل AquaCrop بررسی شد. بهاین منظور، تأثیر دو روش آبیاری قطرهای ...
بیشتر
استفاده صحیح و بهینه از منابع آب و مدیریت علمی آنها امری بسیار حیاتی بوده و ازاینرو انتخاب روش مناسب آبیاری میتواند در صرفهجویی آب در بخش کشاورزی کمک شایانی نماید. در این پژوهش تأثیر انتخاب روش آبیاری مناسب بر شبیهسازی عملکرد محصول چغندرقند با استفاده از مدل AquaCrop بررسی شد. بهاین منظور، تأثیر دو روش آبیاری قطرهای (تیپ) و شیاری و سه سطح آبیاری (50%، 75% و 100% نیاز آبی گیاه) بر عملکرد گیاه چغندرقند در منطقه سرایان-آیسک بررسی شد. این پژوهش بهصورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با چهار تکرار در سال زراعی 1401-1400 انجام شد. نتایج نشان داد که اثر روش آبیاری بر روی قطر برگ، طول برگ، وزن برگها، قطر غده، طول غده و وزن غده چغندرقند معنیدار بود. برای هر صفت، تأثیر آبیاری قطرهای نسبت به آبیاری شیاری افزایش معنیداری داشت و در نهایت برتری روش آبیاری قطرهای نسبت به شیاری مشاهده شد. سپس عملکرد دانه و بیوماس با استفاده از مدل AquaCrop شبیهسازی شد و مقادیر شبیهسازیشده با استفاده از دادههای مشاهداتی واسنجی و صحتسنجی شد. واسنجی با استفاده از تکرارهای دو سطح تنش 100% و 50% و صحتسنجی با استفاده از تعداد تکرار سطح تنش 75% و همچنین سطح تنش 100% در سال زراعی 1401 انجام شد. ضرایب انحراف جذر میانگین مربعات (RMSE)، NRMSE، RD و R2 حاصل از مقادیر واسنجی مدل نشان داد که مقادیر شبیهسازیشده و مقادیرصحتسنجی به یکدیگر نزدیک میباشند و این مقادیر در آبیاری قطرهای نسبت به آبیاری شیاری دقت بیشتری دارد. همچنین مقادیر صحتسنجی دو روش آبیاری نیز نشاندهنده توانایی مدل AquaCrop در شبیهسازی عملکرد دانه و زیتوده(بیوماس) است.
طاهره غلامی اسطلخی کوهی؛ مریم نوابیان؛ مهدی اسمعیلی ورکی
چکیده
برای کنترل سطح ایستابی هنگام برداشت محصول برنج و کشت گیاه دوم در اراضی شالیزاری، احداث سامانههای زهکشی اجتنابناپذیر است. یافتن بهترین گزینه طراحی زهکش از دیدگاه مسائل محیطی و اقتصادی اهمیت بسیاری دارد. پژوهش حاضر با هدف بررسی عملکرد زهکش روباز در کنترل سطح ایستابی در کشت گیاه برنج و گیاه دوم در اراضی شالیزاری انجام شد. در این راستا، ...
بیشتر
برای کنترل سطح ایستابی هنگام برداشت محصول برنج و کشت گیاه دوم در اراضی شالیزاری، احداث سامانههای زهکشی اجتنابناپذیر است. یافتن بهترین گزینه طراحی زهکش از دیدگاه مسائل محیطی و اقتصادی اهمیت بسیاری دارد. پژوهش حاضر با هدف بررسی عملکرد زهکش روباز در کنترل سطح ایستابی در کشت گیاه برنج و گیاه دوم در اراضی شالیزاری انجام شد. در این راستا، عملکرد زهکشهای روباز شامل بار آبی و شدت تخلیه آب به زهکش در دوره رشد گیاهان برنج و کشت دوم با استفاده از مدل HYDRUS-2D شبیهسازی شد. برای واسنجی و اعتبارسنجی مدل HYDRUS-2D، اطلاعات مورد نیاز از 130 هکتار از اراضی شالیزاری روستاهای نوده، جیرسر و نوپاشان در شهرستان صومعهسرا، در سال 1398 برداشت شد. پارامترهای بافت خاک، جرم مخصوص ظاهری و حقیقی، تخلخل و سرعت نفوذ اندازهگیری شدند. همچنین بار آبی بهصورت ماهانه در منطقه اندازهگیری شد. پس از اعتبارسنجی مدل HYDRUS-2D، گزینههای مختلف طراحی زهکش روباز شامل عمق و عرض کف در مدل اجرا و نتایج آن مورد مقایسه قرار گرفت. بررسی نتایج شبیهسازی نشان داد که مدل HYDRUS-2D دقت مناسبی در شبیهسازی روند تغییرات بار آبی دارد. شاخصهای ارزیابی مدل شامل R2، RMSE، nRMSE و MAE در مرحله واسنجی به ترتیب 0/98، 4/39 سانتیمتر، 1/6% و 3/55 سانتیمتر و در مرحله اعتبارسنجی به ترتیب 98/0، 4/33 سانتیمتر،1/67% و 3/37 سانتیمتر بهدست آمد. نتایج شبیهسازی نشان داد که زهکش روباز با عمق و عرض کف 200 و 170 سانتیمتر در طول دوره کشت برنج و کشت دوم به ترتیب با میزان تخلیه زهآب برابر 726440 و 169960 سانتیمتر مکعب بر واحد طول زهکش و ضریب عکسالعمل به ترتیب 0/293 و 0/583 در روز، دارای بالاترین عملکرد در کنترل سطح ایستابی بود. مقادیر ضرایب عکسالعمل نشان داد که زهکش روباز پتانسیل خوبی برای دستیابی به اهداف زهکشی شامل توسعه برداشت مکانیزه برنج و همچنین توسعه کشت دوم در منطقه نداشت.
پریسا شاهین رخسار؛ اصلان اگدرنژاد
چکیده
باوجود پرباران بودن استان گیلان، پراکنش نامناسب بارندگی در دوره رشد محصول و کمبود رطوبت در زمان نیاز، تأثیری منفی بر رشد محصولات مختلف ازجمله گلگاوزبان میگذارد. این پژوهش باهدف مدیریت آبیاری گل گاوزبان در مراحل مختلف رشد انجام شد. به این منظور، پانزده آزمایش مزرعهای با انتخاب سطوح بالا و پایین تیمارها شامل آبیاری(بدون آبیاری ...
بیشتر
باوجود پرباران بودن استان گیلان، پراکنش نامناسب بارندگی در دوره رشد محصول و کمبود رطوبت در زمان نیاز، تأثیری منفی بر رشد محصولات مختلف ازجمله گلگاوزبان میگذارد. این پژوهش باهدف مدیریت آبیاری گل گاوزبان در مراحل مختلف رشد انجام شد. به این منظور، پانزده آزمایش مزرعهای با انتخاب سطوح بالا و پایین تیمارها شامل آبیاری(بدون آبیاری (I1) و تأمین کامل نیاز آبی گیاه (I2))، دو مرحله رشد ساقه روی (D1)، ساقه روی و گلدهی (D2) ، و دو سال با بارش مختلف (ترسالی (Y1) و خشکسالی (Y2)) بر اساس 15 ترکیب بهدستآمده از طرح مرکب مرکزی در مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی گیلان واقع در رشت انجام شد. نتایج نشان داد که آبیاری بیشترین و مرحله رشد کمترین اثر را بر عملکرد و شاخصهای رشد گل گاوزبان داشتند. دوره خشکسالی سبب افزایش مقدار عملکرد دانه، عملکرد روغن و درصد روغن شد درحالیکه سایر پارامترها در شرایط ترسالی به حداکثر مقدار خود رسیدند. در شرایط تأمین آب آبیاری در زمان گلدهی و ساقهروی، وزن هزار دانه برابر با 18/9 گرم و مقادیر عملکرد گل خشک، عملکرد گل تر، عملکرد دانه و عملکرد اقتصادی نیز بهترتیب برابر با 468، 858، 486 و 983 کیلوگرم بر هکتار بهدست آمد. در شرایط تأمین آب آبیاری در زمان گلدهی، عملکرد روغن و درصد روغن بهترتیب برابر با 160 کیلوگرم در هکتار و 33/5% تعیین شد. با در نظر گرفتن سطوح بهینه برای همه پارامترها بر اساس درونیابی مقادیر عوامل در طرح مرکب مرکزی، اگر درصد و عملکرد روغن اهمیت کمتری نسبت به سایر پارامترها داشته باشد، تأمین 88% آب آبیاری در ترسالی و برای دوره گلدهی و ساقهروی لازم است. برای دستیابی به حداکثر عملکرد و درصد روغن، تأمین کامل نیاز آبیاری در خشکسالی و در دوره ساقهروی میبایست در نظر گرفته شود.
فرانک برادران هزاوه؛ حسین بابازاده؛ ابراهیم امیری؛ حسین ابراهیمی
چکیده
حبوبات بعد از گندم و برنج سهم عمدهای در رژیم غذایی در کشور دارند. رشد این گیاهان خیلی سریع بوده و تنش خشکی نقش مهمی در عملکرد آن دارد. هدف از این بررسی، ارزیابی مدل DSSAT در شبیهسازی رشد و عملکرد لوبیای چشم بلبلی در شرایط سطوح مختلف آب کاربردی است. بدین منظور، طرح آزمایشی اسپلیت پلات در قالب طرح بلوک کامل تصادفی با سه تکرار در شهرستان ...
بیشتر
حبوبات بعد از گندم و برنج سهم عمدهای در رژیم غذایی در کشور دارند. رشد این گیاهان خیلی سریع بوده و تنش خشکی نقش مهمی در عملکرد آن دارد. هدف از این بررسی، ارزیابی مدل DSSAT در شبیهسازی رشد و عملکرد لوبیای چشم بلبلی در شرایط سطوح مختلف آب کاربردی است. بدین منظور، طرح آزمایشی اسپلیت پلات در قالب طرح بلوک کامل تصادفی با سه تکرار در شهرستان کیاشهر و در دو سال 1396 و 1397 انجام شد. تیمارهای اصلی شامل آبیاری با سطوح کاربردی 40% ،60% ،80%، 100% و120% نیاز آبی گیاه و تیمار فرعی شامل آبیاری در مرحله رویشی، آبیاری در مرحله زایشی و آبیاری کامل بود. مقادیر شبیهسازی و اندازهگیری شده عملکرد دانه با استفاده از آمارههای ضریب تبیین، آزمون t، ریشه میانگین مربعات خطا (RMSE) و ریشه میانگین مربعات خطای نرمال شده(nRMSE)، ارزیابی شد. نتایج نشان داد که تفاوت عملکرد دانه برآورد شده با عملکرد مشاهده شده (RMSE = 92 و nRMSE = 12.62%) قابل قبول بود. در مورد زیستتوده نیز با توجه به شاخصهای آماری ارزیابی، تفاوت مزبور در حد خوبی تبیین گردید. (RMSE = 130 وnRMSE = 5.91%). با استفاده از عملکرد دانه اندازهگیری شده و اجزای بیلان آب شبیهسازی شده از مدل DSSAT، مقدار بهرهوری آب مبتنی بر تبخیر و تعرق (WPET) حدود 33% کمتر از بهرهوری مبتنی بر تعرق (WPT) محاسبه شد. با توجه به نتایج تحقیق، تیمار آبیاری در هر دو مرحله رویشی و زایشی برابر 100% نیاز آبی بیشترین میزان تعرق (383 میلیمتر) را داشت و به عنوان مدیریت بهینه آبیاری در مراحل رشد انتخاب شد.
سارا بلوک آذری؛ حسین بابازاده؛ نیازعلی ابراهیمی پاک؛ سیدحبیب موسوی جهرمی؛ هادی رمضانی اعتدالی
چکیده
در بهرهبرداری از آبهای با کیفیت پایین در مناطق خشک و نیمهخشک، مدیریت آبیاری برای افزایش بهرهوری مصرف آب ضروری میباشد. ﺗﻌﯿﯿﻦ ﺗﺎﺑﻊ تولید آب- ﺷﻮری- ﻋﻤﻠﮑﺮد ابزار مهمی برای مدیریت آبیاری است. در این پژوهش، توانایی مدل گیاهی AquaCrop در مدیریتهای مختلف آبیاری و در سطوح مختلف شوری برای غلات عمده دشت قزوین شامل گندم، جو و ذرت ...
بیشتر
در بهرهبرداری از آبهای با کیفیت پایین در مناطق خشک و نیمهخشک، مدیریت آبیاری برای افزایش بهرهوری مصرف آب ضروری میباشد. ﺗﻌﯿﯿﻦ ﺗﺎﺑﻊ تولید آب- ﺷﻮری- ﻋﻤﻠﮑﺮد ابزار مهمی برای مدیریت آبیاری است. در این پژوهش، توانایی مدل گیاهی AquaCrop در مدیریتهای مختلف آبیاری و در سطوح مختلف شوری برای غلات عمده دشت قزوین شامل گندم، جو و ذرت ارزیابی شد. نتایج بررسی، ضریب تبیین را برای عملکرد گندم، جو و ذرت به ترتیب 0/97، 0/86 و 0/91 نشان داد. بنابراین مدل مزبور در شرایط شوری و کمآبیاری با تقریب خوبی میتواند عملکرد را ارزیابی نماید. برای تعیین توابع تولید بهینه هر محصول نتایج مدل گیاهی با سه مدل رگرسیون ﺧﻄﯽ، غیرخطی و همچنین شبکه عصبی مصنوعی مقایسه گردید. ﻧﺘﺎﯾﺞ ﻧﺸﺎن داد ﮐﻪ مدل شبکه عصبی توانست عملکرد را نسبت به مدل AquaCrop با همبستگی بالا (0/99) برآورد نماید. در صورتی که این مقادیر در تابع خطی برای گیاه گندم و جو و ذرت به ترتیب0/98، 0/95، 0/78 و در تابع نمایی 0/92، 0/86 و 0/81 بود. همچنین، خطای محاسبه شده در روش شبکه عصبی برای گیاه گندم، جو، ذرت به ترتیب 40/16، 62/09 و 87/08 کیلوگرم بود که این میزان به ترتیب در مقایسه با مدل خطی 75%، 70% و 95% و نسبت به مدل نمایی 90%، 85% و 93% کاهش داشت. بهترین شبکه آموزش دیده برای تعیین تابع تولید آب- شوری برای جو و گندم پنج نرون و برای ذرت هفت نرون در ساختار شبکهی تک لایه معرفی گردید. تحلیل حساسیت به کار رفته برای گیاهان گندم وجو نشان داد که مدلهای رگرسیون خطی، نمایی و شبکه عصبی نسبت به پارامتر مقدار آب آبیاری و میزان شوری آب و خاک حساسیت کم دارند و تنها حساسیت گیاه ذرت نسبت به پارامتر شوری خاک در محدوده متوسط قرار گرفت.
فرزین پرچمی عراقی؛ عدنان صادقی لاری
چکیده
از آنجا که نتایج شبیهسازیهای زراعی-هیدرولوژیکی با درجات مختلفی از عدم قطعیت همراه است، لذا ارزیابی عدم قطعیت آنها حایز اهمیت است. تحلیل عدم قطعیت نتایج مدلهای زراعی-هیدرولوژیکی میتواند اطلاعات مفیدی در خصوص درجه اطمینان از نتایج مدل فراهم آورد. در این بررسی، تحلیل عدم قطعیت کاربرد توزیعی مدل SWAP برای یک مزرعه نیشکر با زهکشی ...
بیشتر
از آنجا که نتایج شبیهسازیهای زراعی-هیدرولوژیکی با درجات مختلفی از عدم قطعیت همراه است، لذا ارزیابی عدم قطعیت آنها حایز اهمیت است. تحلیل عدم قطعیت نتایج مدلهای زراعی-هیدرولوژیکی میتواند اطلاعات مفیدی در خصوص درجه اطمینان از نتایج مدل فراهم آورد. در این بررسی، تحلیل عدم قطعیت کاربرد توزیعی مدل SWAP برای یک مزرعه نیشکر با زهکشی زیرزمینی کنترل شده (واقع در کشت و صنعت نیشکر شعیبیه، خوزستان) با استفاده از یک روش ترکیبی حاصل از تلفیق روش برآورد عدم قطعیت درستنمایی تعمیم یافته (GLUE) با گونه یکپارچهسازی شده الگوریتم بهینهسازی رفتار جمعی اجزا (UPSO) انجام شد. نتایج حاکی از تغییرپذیری قابل توجه مقادیر رفتاری پارامترهای واسنجی و ضرورت ارزیابی عدم قطعیت شبیهسازیهای مدل SWAP بود. وجود ضرایب همبستگی قوی بین مجموعه پارامترهای رفتاری، مبین ضرورت واسنجی همزمان پارامترهای مختلف مدل بهازای دادههای اندازهگیری شده معیار متنوع بود. محدودههای عدم قطعیت پیشبینی 95 درصد (95PPU) محاسباتی برای شبیهسازیهای هیدرولوژیکی (رطوبت خاک، نوسانات سطح ایستابی و جریان زهآب خروجی از زهکش زیرزمینی)، انتقال املاح (نیمرخ غلظت املاح آب خاک و شوری زهآب) و بیوفیزیکی (شاخص سطح برگ، عملکرد نی و عملکرد ساکارز) بهترتیب، بین 80-73%، 58-45% و 100-75% از کل دادههای اندازهگـیری شـده (مشتمل بر هردو مجموعه دادههای واسنجی و صحتسنجی) را با r-factor (نسبت متوسط ضخامت محدوده 95PPU به انحراف معیار داده مشاهداتی متناظر آن) بین 0/83 تا 0/98، 1/43 تا 1/96 و 0/75 تا 1/11 در بر گرفتند. میزان ضخامت محدوده 95PPU محاسباتی برای شبیهسازیهای بیوفیزیکی در طول دوره شبیهسازی دارای روندی افزایشی بود.
محمد امین خندان بارانی؛ پیمان افراسیاب؛ مهدی اکبری؛ معصومه دلبری
چکیده
در این تحقیق وضعیت موجود بهرهوری آب برای تولید گندم و امکان بکارگیری راهکارهای افـزایش بهـرهوری آب در شـرایط مختلف دسترسی به آب در شبکه آبیاری سد سیستان، تعیین و تجزیه و تحلیل شد. بدین منظور با در نظـر گـرفتن وضـعیت موجـود بهرهبرداری از منابع آب، مقادیر مختلف آب آبیاری و بهرهگیری از اطلاعـات مزرعهای، مدل شبیهسازی ...
بیشتر
در این تحقیق وضعیت موجود بهرهوری آب برای تولید گندم و امکان بکارگیری راهکارهای افـزایش بهـرهوری آب در شـرایط مختلف دسترسی به آب در شبکه آبیاری سد سیستان، تعیین و تجزیه و تحلیل شد. بدین منظور با در نظـر گـرفتن وضـعیت موجـود بهرهبرداری از منابع آب، مقادیر مختلف آب آبیاری و بهرهگیری از اطلاعـات مزرعهای، مدل شبیهسازی SWAP، واسنجی و صحتسنجی شد. برای تعیین برنامه آبیاری (زمان و عمق)، از توابع تولید آب کاربردی برای محصول گندم استفاده شد. نتایج اندازهگیریهای مزرعهای در سال زراعی 1396-1395 در شبکه آبیاری مطالعه شده نشان داد که در شرایط موجود، کشاورزان منطقه بهطور میانگین محصول گندم را در چهار نوبت آبیاری میکنند و متوسط عملکـرد محصول حـدود 1450 کیلـوگرم در هکتار و بهرهوری آب حدود 41/0 کیلوگرم بر مترمکعب است. این نتایج نشان میدهد که از آب قابل دسترس به شـکل مناسـبی بهـرهبـرداری نمـیشود و باید با راهکارهای کاربردی برای بهبود بهرهوری آب اقدام شود. نتایج صحتسنجی و واسنجی مدل SWAPنیز نشاندهنده صحت بالای مدل در منطقه مطالعه بود. نتایج سناریوهای مختلف مدیریتی حذف تعدادی از نوبتهای آبیاری نسبت به شرایط موجود نشان داد که اگرچه در بهرهوری آب تفاوت فاحشی مشاهده نشد اما عملکرد محصول حدود 37 % کاهش یافت. نتایج ارزیابی سناریوهای کاهش عمق و دور آبیاری (استفاده از 640 میلیمتر آب در کل فصل و آبیاری به میزان 40 میلیمتر در هر نوبت)، نشان داد که در صورت تأمین مطمئن و به موقع آب و اجرای آبیاری در نوبتهای بیشتر میتوان بهرهوری آب را نسبت به سناریوی مبنا به مقدار 30 % و عملکرد محصول را تا دو برابر شرایط موجود افزایش داد. در این سناریوها وجود رطوبت مناسب در عمق ریشه گیاه باعث افزایش محصول شده و مقدار نفوذ عمقی به شدت کاهش یافت چون میزان آب کاربردی کشاورزان بهعلل مختلف بیش از اندازه است، از اینرو، توصیه میشود شـیوههـای بهبـود مدیریت آبیاری و مدیریت زراعی با توجه به آب قابل دسترس در شبکه آبیاری به کشاورزان آموزش داده شود تا آنها خود به توزیع آب، متناسب با نیاز واقعی گیاه و آبیــاری در زمــان مناســب و بــه میــزان کفایت روی آورند.