محمد حسین بناکار؛ سید علی محمد چراغی؛ مهدی کریمی زارچی؛ محمدحسن رحیمیان
چکیده
با توجه به کمبود منابع آب متعارف و افزایش شوری منابع آب و خاک، استفاده از گیاهان شورپسند برای تولید علوفه و امنیت غذایی از اهمیت ویژهای برخوردار است. بهمنظور مقایسه عملکرد علوفه برخی گونههای شورپسند در روشهای مختلف آبیاری (قطرهای، بابلر، جویچهای)، پژوهشی در مزرعه تحقیقاتی مرکز ملی تحقیقات شوری واقع در شهرستان صدوق ...
بیشتر
با توجه به کمبود منابع آب متعارف و افزایش شوری منابع آب و خاک، استفاده از گیاهان شورپسند برای تولید علوفه و امنیت غذایی از اهمیت ویژهای برخوردار است. بهمنظور مقایسه عملکرد علوفه برخی گونههای شورپسند در روشهای مختلف آبیاری (قطرهای، بابلر، جویچهای)، پژوهشی در مزرعه تحقیقاتی مرکز ملی تحقیقات شوری واقع در شهرستان صدوق استان یزد طی سه سال متوالی انجام شد. این آزمایش به صورت اسپلیت پلات در قالب طرح بلوک تصادفی در سه تکرار انجام شد، بطوریکه سیستمهای مختلف آبیاری در پلاتهای اصلی و گونههای گیاهی شورپسند (Atriplex halimus، A. lentiformis، A. canesence، A. nummulariaو Kochia indica) در پلاتهای فرعی قرار گرفتند. آبیاری با آب شور dS.m-114 انجام گردید و پس از اینکه گیاهان به رشد کافی رسیدند، هر سه تا چهار ماه یک بار برداشت شده، عملکرد و اجزاء عملکرد علوفه و نیز کارآیی مصرف آب در روشهای مختلف آبیاری اندازهگیری شد. صرف نظر از روش آبیاری، گونه A. canesenceو سپس A.halimusبه ترتیب با تولید 48/7 و 28/3 تن در هکتار علوفه خشک، بیشترین میزان علوفه را در بین گونههای مورد مطالعه تولید کردند که اختلاف آنها با یکدیگر و با سایر گونهها در سطح پنج درصد معنیدار بود. در روش آبیاری جویچهای، بیشترین و کمترین مقدار کارآیی مصرف آب به ترتیب متعلق به گونههای A. canesenceو K. indicaبود. در روشهای آبیاری بابلر و قطرهای نیز گونه A. canesenceبیشترین مقدار کارآیی مصرف آب را داشت. بر اساس نتایج، بالاترین مقدار کارآیی مصرف آب (kg/m326/2) از گونه A. canesenceدر آبیاری به روش بابلر و پایینترین مقدار (kg/m3 07/0) از گونه K. indicaدر آبیاری به روش قطرهای به دست آمد. بنابراین، با در نظر گرفتن صرفه اقتصادی و سهولت بهرهبرداری از سامانه آبیاری، بر اساس نتایج این تحقیق، گونه A. canesenceبا عملکرد علوفه خشک 73/7 تن در هکتار با آبیاری به روش جویچهای و 81/8 تن در هکتار با آبیاری به روش بابلر به عنوان گونه برتر برای تولید علوفه در شرایط شور توصیه میشود. تکرار آزمایش با تعیین آب مورد نیاز هر گیاه بر اساس تبخیر و تعرق یا تغییرات رطوبت خاک به نتیجهگیری کمک خواهد کرد.
فرزین پرچمی عراقی؛ فاطمه سمیع پور؛ عدنان صادقی لاری
چکیده
بهدلیل تغییرات زمانی سریع تراز آب زیرزمینی کمعمق و اجزای بیلان آب و نیز بهلحاظ وسعت قابل توجه (حدود 20 هکتار) هر قطعه از مزارع نیشکر با زهکشی زیرزمینی در استان خوزستان، شبیهسازی واقعبینانه فرآیندهای زراعی-هیدرولوژیکی حاکم بر این مزارع چالشبرانگیز است. در پژوهش حاضر، از طریق کاربرد نسخه تصحیح شدهای از مدل SWAPو گونه ...
بیشتر
بهدلیل تغییرات زمانی سریع تراز آب زیرزمینی کمعمق و اجزای بیلان آب و نیز بهلحاظ وسعت قابل توجه (حدود 20 هکتار) هر قطعه از مزارع نیشکر با زهکشی زیرزمینی در استان خوزستان، شبیهسازی واقعبینانه فرآیندهای زراعی-هیدرولوژیکی حاکم بر این مزارع چالشبرانگیز است. در پژوهش حاضر، از طریق کاربرد نسخه تصحیح شدهای از مدل SWAPو گونه بهبود یافتهای از الگوریتم بهینهسازی رفتار جمعی اجزای یکپارچه (UPSO)، یک طرح مدلسازی زراعی-هیدرولوژیکی توزیعی با قابلیت واسنجی زیرروزانه با امکان شبیهسازی زهکشی زیرزمینی کنترل شده ساخته شد. طرح مدلسازی مزبور در یکی از مزارع کشت و صنعت نیشکر امام خمینی (ره) با مدیریت زهکشی کنترل شده (کنترل سطح ایستابی در عمق 90 سانتیمتر) و کشت اول نیشکر (رقم CP48-103) طی دوره شبیهسازی 28/4/1389 تا 20/9/1390 (بهمدت 481 روز) بهکاربرده شد. نتایج واسنجی و صحتیابی مدل مزبور حاکی از قابلیت تعمیمپذیری مناسب مدل در شبیهسازی رطوبت خاک، عمق سطح ایستابی و جریان زهآب خروجی (با آماره ضریب راندمان مدل، EF، بهترتیب، برابر با 829/0، 922/0 و 857/0 طی مرحله واسنجی و آماره EF بهترتیب، برابر با 877/0، 781/0 و 712/0 طی مرحله صحتیابی)، شبیهسازی نیمرخ غلظت املاح آب خاک و شوری زهآب خروجی از سیستم زهکش زیرزمینی )با آمارهریشه میانگین خطای نرمال شده، NRMSE، بهترتیب، برابر با 124/0 و 079/0 در مرحله واسنجی و آماره NRMSE بهترتیب، برابر با 152/0 و 072/0 طی مرحله صحتیابی) و شبیهسازی شاخص سطح برگ، عملکرد نی و عملکرد ساکارز (با آماره EFبهترتیب، برابر با 997/0، 993/0 و 988/0 در مرحله واسنجی) بود. بر اساس اجزای بیلان املاح شبیهسازی شده طی دوره مطالعاتی، حدود 10/30 تن نمک بر هکتار از طریق آبیاری به مزرعه مطالعاتی وارد و حدود 25/46 تن نمک بر هکتار از طریق سیستمهای زهکشی سطحی و زیرزمینی به بدنههای آبی پذیرنده تخلیه شد.
ناصر صداقتی؛ سید جواد حسینی فرد؛ محمدرضا نیکویی دستجردی
چکیده
برداشت بیرویه از منابع آب کشاورزی در استان کرمان، باعث شده تا سطح آب زیرزمینی در این مناطق سالانه بهطور متوسط حدود یک متر افت داشته باشد. افت سطح آبهای زیرزمینی علاوه بر کاهش منابع آبی، شورشدن تدریجی آنها را نیز سبب شده است. بنابراین، باید با انجام پژوهشهای کاربردی علاوه بر افزایش بهرهوری مصرف آب، بهدنبال راهکارهای جدیدی ...
بیشتر
برداشت بیرویه از منابع آب کشاورزی در استان کرمان، باعث شده تا سطح آب زیرزمینی در این مناطق سالانه بهطور متوسط حدود یک متر افت داشته باشد. افت سطح آبهای زیرزمینی علاوه بر کاهش منابع آبی، شورشدن تدریجی آنها را نیز سبب شده است. بنابراین، باید با انجام پژوهشهای کاربردی علاوه بر افزایش بهرهوری مصرف آب، بهدنبال راهکارهای جدیدی در راستای استفاده از آبهای شور بود.براین اساس، پژوهشی در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی اجرا شد که شامل دو نوع آب آبیاری (آبشور معمولی و مغناطیسی با شوری dS/m 7/18) و دو میزان آب آبیاری (85 و 100 درصد نیاز آبی درخت پسته) بود. تیمارها با یک تیمار مخلوط آبشور و شیرین به عنوان شاهد (با شوری dS/m 5/6) مقایسه شد. دور آبیاری هر 30 روز یکبار (منطبق با دور آبیاری قطعه آزمایشی قبل از انجام پژوهش)، در نظر گرفته شد. نتایج نشان داد که بین میانگین صفات رویشی و کمی و کیفی محصول در تیمارهای مختلف آبشور در هر دو حالت آب مغناطیسی و معمولی، در اغلب موارد تفاوت معنیداری (P<0.05) وجود نداشت. در موارد خاصی هم که تفاوت معنیدار شد، روند مشخصی مشاهده نشد. از سویی، تیمار مخلوط آبشور و شیرین (شاهد)، نسبت به تیمارهای آبشور معمولی و مغناطیسی، در تمام موارد وضعیت بهتری داشت و این تفاوت از نظر آماری معنیدار (P<0.05) بود. درمجموع، استفاده از آبشور در هردو حالت معمولی و مغناطیسی، نسبت به تیمار شاهد، باعث کاهشی در حدود 20 سانتیمتر مربع در سطح برگ، کاهش 10 درصدی تشکیل جوانه زایشی، کاهش رشد طولی و قطری شاخهها بهترتیب بهمیزان پنج سانتیمتر و 5/1 میلیمتر، کاهش 5/0 کیلوگرم پسته خشک در هر درخت، افزایش هفت درصد پوکی، کاهش 10 درصدی خندانی و افزایش 5/1 واحدی در انس پسته شد. ضمن اینکه استفاده از آب شور باعث کاهش 120 گرمی میزان محصول خشک تولیدی به ازای هر مترمکعب آب مصرفی (بهرهوری مصرف آب) شد. مغناطیسیکردن آب هیچگونه تأثیری بر بهبود وضعیت شیمیایی خاک ازنظر شوری و نسبت جذبی سدیم نداشت. در تمام تیمارهای آبشور در هر دو حالت آب معمولی و مغناطیسی، سرعت نفوذ نهایی آب در خاک در انتهای سال دوم آزمایش، تا 6/31 درصد کاهش یافت، درحالیکه در تیمار شاهد تغییری نکرد. کاهش نفوذپذیری در تیمارهای آبشور با میزان آب مصرفی 100 درصد نیاز آبی نسبت به تیمارهای با میزان آب 85 درصد، شدیدتر بود. به نظر میرسد با افزایش میزان آب آبیاری، سدیم بیشتری وارد خاک شده و نهایتاً سرعت نفوذ بیشتر کاهشیافته است. این نتایج نشان داد که دستگاههای مغناطیسیکننده آب مورد استفاده در این پژوهش هیچگونه تأثیر مثبتی در کاهش اثرات منفی آبشور بر درختان پسته و خاک نداشتند. چنین به نظر می رسد که اثر آب مغناطیسی بر گیاهان چندساله، نیاز به بررسیهای طولانیتر (5 تا 10 ساله) داشته باشد.
محمد آقاپورصباغی؛ سیمین مسیحی
چکیده
که استان خوزستان یکی از قطبهای کشاورزی ایران بشمار میرود، تولید و عرضه مواد غذایی ایجاب مینماید تا از حداکثر با توجه به اینپتانسیلهای آبی و خاکی استفاده شود. زهآبهای تولید شده در بخش کشاورزی با توجه به حجم زیاد و غیر متمرکز بودن آنها مهمترینمنابع آب برگشتی به رودخانه کارون هستند. این منابع دارای سموم و عناصر مغذی(نیترات، فسفر) بوده ...
بیشتر
که استان خوزستان یکی از قطبهای کشاورزی ایران بشمار میرود، تولید و عرضه مواد غذایی ایجاب مینماید تا از حداکثر با توجه به اینپتانسیلهای آبی و خاکی استفاده شود. زهآبهای تولید شده در بخش کشاورزی با توجه به حجم زیاد و غیر متمرکز بودن آنها مهمترینمنابع آب برگشتی به رودخانه کارون هستند. این منابع دارای سموم و عناصر مغذی(نیترات، فسفر) بوده و از آلودگی بالایی برخوردار می-باشند. هدف از انجام این تحقیق، برآورد میزان تمایل به پرداخت کشاورزان برای کاهش آلودگی آب رودخانه کارون بود که در قالبروش هکمن و با استفاده از اطلاعات مربوط به 120 کشاورز در شهرستان ملاثانی در سال 1391 مورد بررسی قرار گرفت. نتایج تحقیقنشان داد که 85 درصد کشاورزان حاضر به پرداخت مبلغی برای کاهش آلودگی آب در رودخانه کارون بودند همچنین متغیرهای سن،قیمت پیشنهادی، اعضای خانواده، علت آلودگی رودخانه، اثر منفی و معنیدار و متغیرهای درآمد، تحصیلات و دیدگاه کشاورزان، میزانخسارت، مالکیت زمین، مقدار زمین، اثر مثبت و معنیدار روی تمایل به پرداخت افراد داشتند. میانگین تمایل به پرداخت کشاورزان برایکاهش آلودگی آب 188000 ریال ( 13 دلار) 2 در سال برآورد شد.
سینا فلاح؛ مهدی قبادی نیا؛ محسن شکرگزار؛ شجاع قربانی دشتکی
چکیده
افزایش مصرف آب ناشی از افزایش جمعیت، باعث کاهش کیفی و کمی آبهای قابل استحصال شده است. با توجه به این وضعیت، شناخت منابع مناسب کمی و کیفی برای داشتن کشاورزی پایدار امری ضروری و اجتنابناپذیر به نظر میرسد. در این تحقیق تغییرات سطح آب زیرزمینی دشت داراب برای یک دوره 18 ساله (89-1372) و تغییرات کیفی برای سالهای 89-1387 مورد ...
بیشتر
افزایش مصرف آب ناشی از افزایش جمعیت، باعث کاهش کیفی و کمی آبهای قابل استحصال شده است. با توجه به این وضعیت، شناخت منابع مناسب کمی و کیفی برای داشتن کشاورزی پایدار امری ضروری و اجتنابناپذیر به نظر میرسد. در این تحقیق تغییرات سطح آب زیرزمینی دشت داراب برای یک دوره 18 ساله (89-1372) و تغییرات کیفی برای سالهای 89-1387 مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاصل از اندازهگیری سطح آب در 39 چاه پیزومتری بیانگر آن است که متوسط افت آب زیرزمینی در دشت داراب، برای مدت مورد مطالعه برابر 23/27 متر بوده است. همچنین بررسی کیفیت آب نشان دهنده افزایش سالانه هدایت الکتریکی، pH و نیترات در این مناطق میباشد. بهطور کلی بیلان آب، روند کاهش سطح آب زیرزمینی، افزایش شوری و pH آبهای دشت داراب، بیانگر خطر ناپایداری منابع آب زیرزمینی این منطقه میباشد.
شیما زنگویی نسب؛ حجت امامی؛ علیرضا آستارایی؛ علیرضا یاری
چکیده
تنش خشکی یکی از مهمترین عوامل محدود کننده رشد گیاهان در مناطق خشک و نیمه خشک جهان، مانند ایران است. با کاربرد پلیمرهای سوپرجاذب، میتوان آب حاصل از بارندگیهای پراکنده این مناطق را حفظ کرد و با بهبود شرایط فیزیکی خاک، تنشهای رطوبتی را کاهش داد. به منظور ارزیابی تأثیر پلیمر سوپرجاذب استاکوزورب[1] بر دور آبیاری، رشد و نمو گیاه ...
بیشتر
تنش خشکی یکی از مهمترین عوامل محدود کننده رشد گیاهان در مناطق خشک و نیمه خشک جهان، مانند ایران است. با کاربرد پلیمرهای سوپرجاذب، میتوان آب حاصل از بارندگیهای پراکنده این مناطق را حفظ کرد و با بهبود شرایط فیزیکی خاک، تنشهای رطوبتی را کاهش داد. به منظور ارزیابی تأثیر پلیمر سوپرجاذب استاکوزورب[1] بر دور آبیاری، رشد و نمو گیاه آتریپلکس (Atriplex) و برخی خصوصیات فیزیکی خاک، پژوهشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی در سه تکرار انجام شد و اثر دو فاکتور سوپرجاذب با مقادیر 0، 1/0، 2/0، 3/0 و 4/0 درصد و دور آبیاری (روزانه، هر سه روز یکبار و هر پنج روز یکبار) بررسی شد. نتایج نشان داد که استفاده از پلیمر تأثیر مثبت و معنیداری در سطح پنج درصد بر شاخصهای ارتفاع گیاه، وزن تر و خشک اندام هوایی، وزن تر و خشک ریشه و طول ریشه داشت. در تمام شاخصهای رشدی گیاه، بیشترین مقدار مربوط به تیمار 4/0 درصد پلیمر در دور آبیاری سه روز بود. علاوه بر این، کاربرد پلیمر استاکوزورب باعث بهبود برخی از خصوصیات فیزیکی خاک شد، به طوریکه در نتیجه استفاده از آن در سطح پنج درصد رطوبت اشباع خاک و رطوبت قابل استفاده گیاه به طور معنیداری افزایش، ولی جرم مخصوص ظاهری و هدایت الکتریکی کاهش یافت (p < 0.05). با توجه به مشکل تأمین آب برای گیاهان مناطق خشک و نیمه خشک، استفاده از 3/0 درصد وزنی سوپرجاذب همراه با دور آبیاری سه روز یکبار میتواند به عنوان یک روش موفقیت آمیز برای حفظ رطوبت و افزایش رشد و نمو گیاه آتریپلکس توصیه شود.
[1]. Stockosorb
محمدحسن رحیمیان؛ سمانه پورمحمدی
چکیده
روش توازن انرژی سطحی برای زمین (سبال) یکی ازراههای برآورد تبخیر- تعرق واقعی است که امروزه در بسیاری از نقاط دنیا از جمله ایران مورد استفاده قرار میگیرد. نظر به اینکه دشت آزادگان در استان خوزستان یکی از مناطقی است که بدلیل مدیریت غیراصولی زمین و آب،توپوگرافی،اقلیم و شرایط هیدرولوژیکی دچار مشکلاتی نظیر شوری و ماندابی است، ...
بیشتر
روش توازن انرژی سطحی برای زمین (سبال) یکی ازراههای برآورد تبخیر- تعرق واقعی است که امروزه در بسیاری از نقاط دنیا از جمله ایران مورد استفاده قرار میگیرد. نظر به اینکه دشت آزادگان در استان خوزستان یکی از مناطقی است که بدلیل مدیریت غیراصولی زمین و آب،توپوگرافی،اقلیم و شرایط هیدرولوژیکی دچار مشکلاتی نظیر شوری و ماندابی است، لذا برآوردتبخیر- تعرق گیاه در شرایط واقعی (تحت تنشهای مذکور) و توصیه آن در منطقه میتواند از آبیاریهای بیرویه و بروز مسائل حادتر در آینده جلوگیری نماید. به همین منظور در تحقیق حاضر پس از تهیه تصاویر ماهوارهای مودیس، اقدام به محاسبه تبخیر- تعرق واقعی گندم در طول فصل زراعی 1387 – 1386 گردیده است. نتایج این تحقیق که به صورت نقشههای تبخیر - تعرق روزانه و فصلی ارائه گردیده، حاکی از آن است که تبخیر- تعرق واقعی گندم در منطقه مطالعاتی بین 214 تا 440 میلیمتر است و بدلیل قرار گرفتن تحت تنشهای محیطی مختلفاز جمله شوری خاک، شوری آب زیرزمینی و بالا بودن سطح ایستابیکمتر از مقادیری است که تحت عنوان تبخیر- تعرق استاندارد گندم در منطقه توسط روابط تجربی بدست میآید(580 میلیمتر) و توصیه میشود. نتایج این تحقیق همچنین بر ضرورت توجه به نیاز آبی گیاه در شرایط طبیعی حاکم بر مزارع تاکید داشته و آنرا عاملی برای غلبه بر مشکلات ناشی از آبیاریهای بیرویه و غیراصولی میداند.
فرهاد دهقانی؛ رسول راهنمایی؛ محمد جعفر ملکوتی؛ سعید سعادت
چکیده
کلسیم و منیزیم دو عنصر ضروری برای رشد گیاهان و از عناصر اصلی در تمام سامانههای طبیعی هستند. نسبت کلسیم به منیزیم یکی از پارامترهای مهم در ارزیابی کیفیت آبهای آبیاری است. کاهش این نسبت به مقادیر کوچکتر از یک، بویژه در شرایط شور، بر ویژگیهای فیزیکی و شیمیایی خاک اثر منفی داشته و با بر هم زدن توازن تغذیهای، باعث کاهش عملکرد گیاهان ...
بیشتر
کلسیم و منیزیم دو عنصر ضروری برای رشد گیاهان و از عناصر اصلی در تمام سامانههای طبیعی هستند. نسبت کلسیم به منیزیم یکی از پارامترهای مهم در ارزیابی کیفیت آبهای آبیاری است. کاهش این نسبت به مقادیر کوچکتر از یک، بویژه در شرایط شور، بر ویژگیهای فیزیکی و شیمیایی خاک اثر منفی داشته و با بر هم زدن توازن تغذیهای، باعث کاهش عملکرد گیاهان میشود. خشکسالیهای مکرر و بهره برداری زیاد از منابع آبهای زیرزمینی موجب افت شدید سطح آب و کیفیت آن، از جمله افزایش شدید شوری و در برخی موارد افزایش نسبی غلظت یون منیزیم شده است. به منظور بررسی پراکنش و تغییرات این نسبت در آبهای آبیاری مناطق مختلف کشور، نتایج تجزیه بیش از 6200 نمونه از آبهای آبیاری 11 استان کشور مورد بررسی قرار گرفت. بررسی این دادهها نشان داد که حدود 55 درصد از آبهای مورد بررسی، دارای نسبت کلسیم به منیزیم کوچکتر از یک میباشند. همچنین، دادهها نشان داد که افزایش شوری با غلظت یونهای کلسیم و منیزیم همبستگی دارد، لیکن با نسبت آنها رابطهای ندارد. روابط همبستگی بین دادهها نیز نشان داد که بیشترین همبستگی بین شوری و غلظت سدیم ( R2= 0.87) مشاهده میشود و 60 درصد از تغییرات غلظت Ca و Mg در آب آبیاری را میتوان با بررسی تغیرات شوری پیش بینی نمود، ولی بین شوری و نسبت Ca/Mg همبستگی مشاهده نشد. کاربرد این گونه آبها بتدریج موجب افزایش منیزیم تبادلی و در نتیجه کاهش کیفیت (تخریب خاکدانه ها و کاهش نفوذپذیری) خاکها و مشکلات تغذیهای گیاهان میشود. از این نظر، ارزیابی دقیقتر این آبها و بررسی اثر آنها روی خاک و گیاهان از نظر اقتصادی و دارای اهمیت بسزایی است.