کاظم کامرانی؛ عباس روزبهانی؛ سید مهدی هاشمی شاهدانی
چکیده
این پژوهش به بررسی تأثیر مدرنسازی شبکه تحویل و توزیع آب سطحی در کاهش برداشت از آب زیرزمینی پرداخته است. برای این منظور، علاوه بر شبیهسازی وضعیت موجود بهرهبرداری از کانال اصلی شبکه آبیاری رودشت در استان اصفهان، دو روش شامل بهرهبرداری دستی بهبود یافته و روش کنترل خودکار پیشبین توسعه داده شد و بهبود مدیریت تحویل و توزیع ...
بیشتر
این پژوهش به بررسی تأثیر مدرنسازی شبکه تحویل و توزیع آب سطحی در کاهش برداشت از آب زیرزمینی پرداخته است. برای این منظور، علاوه بر شبیهسازی وضعیت موجود بهرهبرداری از کانال اصلی شبکه آبیاری رودشت در استان اصفهان، دو روش شامل بهرهبرداری دستی بهبود یافته و روش کنترل خودکار پیشبین توسعه داده شد و بهبود مدیریت تحویل و توزیع آب در کانال بررسی گردید. روشهای مذکور تحت دو سناریوی بهرهبرداری، شامل دبی ورودی به کانال در شرایط نرمال و کمآبی، شبیهسازی شد. بهبود فرآیند تحویل و توزیع آب در کانال با استفاده از شاخصهای کفایت و پایداری تحویل و توزیع آب ارزیابی شد. در ادامه تحقیق، میزان آب سطحی جایگزین شده با آب زیرزمینی، بهواسطه بهبود فرآیند تحویل و توزیع آب در کانال اصلی توسط نقشههای مکانی شاخص کفایت و تحلیل آنها محاسبه گردید. نتایج به دست آمده در سناریوی شرایط نرمال حاکی از بهبود شاخص کفایت تحویل و توزیع آب به میزان 5%و 32% و بهبود شاخص پایداری تحویل و توزیع آب در کانال اصلی به میزان 7% و 21% به ترتیب برای روشهای دستی بهبود یافته و کنترل خودکار بود. همچنین، میزان بهبود مذکور در این سناریو سبب 3% و 25% کاهش برداشت از آبخوان بهترتیب برای روش دستی بهبود یافته و خودکار شد. در سناریوی کمآبی نیز شاخص کفایت 2% و 13% و شاخص پایداری 11% و 25% بهبود را به ترتیب برای روشهای دستی بهبود یافته و کنترل خودکار نشان داد. این بهبود، اثربخشی یک درصدی برای روش دستی بهبودیافته و اثربخشی نه درصدی برای روش خودکار در سناریوی کمآبی در کاهش برداشت از آبخوان را در پی داشت. همچنین، با توجه به نقشههای مکانی شاخص کفایت، روشکنترل خودکار، مخصوصا در حالت کم آبی با توزیع یکنواخت آب بین آبگیرها قادر است که آب را به مراتب عادلانه تر بین کشاورزان تقسیم کند.
محمد علی اسعدی؛ صادق خلیلیان؛ سید حبیب اله موسوی
چکیده
مطالعه حاضر به دنبال تعیین الگوی کشت بهینه محصولات زراعی شبکه آبیاری دشت قزوین با تأکید بر سیاست کمآبیاری و کاهش مصرف کود و سموم شیمیایی است. برای این منظور، از رهیافت برنامهریزی ریاضی مثبت (PMP) و حداکثر بینظمی (ME) استفاده شده است. نتایج گزینه اول (کمآبیاری پنج درصد در محصولات گندم، جو، ذرت علوفهای، ذرت دانهای و چغندرقند ...
بیشتر
مطالعه حاضر به دنبال تعیین الگوی کشت بهینه محصولات زراعی شبکه آبیاری دشت قزوین با تأکید بر سیاست کمآبیاری و کاهش مصرف کود و سموم شیمیایی است. برای این منظور، از رهیافت برنامهریزی ریاضی مثبت (PMP) و حداکثر بینظمی (ME) استفاده شده است. نتایج گزینه اول (کمآبیاری پنج درصد در محصولات گندم، جو، ذرت علوفهای، ذرت دانهای و چغندرقند در مرحله رسیدن و کمآبیاری پنج درصد در مرحله رشد رویشی برای یونجه توأم با کاهش پنج درصد کود و سموم شیمیایی) نشان داد که محصولات چغندرقند، یونجه، ذرت دانهای و ذرت علوفهای به دلیل بالا بودن بازده اقتصادی نسبت به دو محصول گندم و جو وارد الگوی کشت میشوند. همچنین اعمال این سیاست منجر به افزایش بازده ناخالص مزرعه (5/4 درصد ) و کاهش آب مصرفی (1/5 درصد) اراضی زراعی منطقه شد. در اثر اعمال گزینه دوم نیز الگوی کشت به سمت محصولاتی که صرفه اقتصادیبالاتری به ازای مصرف هر مترمکعب آب آبیاری دارند،پیش میرود، بهطوریکه اعمال این گزینه باعث افزایش بازده ناخالص مزرعه و کاهش آب مصرفی به ترتیب به میزان6/3 و 2/17 درصد شده است. دیگر نتایج تحقیق نشان داد که شاخصهای پایداری منابع آب، انواع کودو سموم شیمیایی در اثر اعمال سیاستهای مذکور در الگوی PMP، کمتر از وضعیت فعلی الگوی کشت منطقه است. شاخصهای مذکور مبین این واقعیت است که مصرف زیاد آب،کود و سموم شیمیایی مانع رسیدن به یک کشاورزی پایدار میگردد.