آبهای نامتعارف، آلودگی،آب شور
فهیمه کریم پور؛ مجتبی خوشروش؛ محمد علی غلامی سفیدکوهی؛ وحید اکبرپور
چکیده
بخش کشاورزی بیشترین مصرفکننده آب شیرین در جهان است. ازاینرو یافتن جایگزین مناسب برای آب شیرین مورد استفاده در کشاورزی میتواند راهگشای مشکلات مرتبط با بحران آب در آینده باشد. کاربرد آب شور با استفاده از راهکارهای مناسب میتواند یک گزینه برای آبیاری گیاهان متحمل به شوری باشد. یکی از این راهکارها ممکن است مغناطیسی کردن آب ...
بیشتر
بخش کشاورزی بیشترین مصرفکننده آب شیرین در جهان است. ازاینرو یافتن جایگزین مناسب برای آب شیرین مورد استفاده در کشاورزی میتواند راهگشای مشکلات مرتبط با بحران آب در آینده باشد. کاربرد آب شور با استفاده از راهکارهای مناسب میتواند یک گزینه برای آبیاری گیاهان متحمل به شوری باشد. یکی از این راهکارها ممکن است مغناطیسی کردن آب آبیاری باشد. در پژوهش حاضر بهمنظور بررسی تأثیر آب مغناطیسی بر وزن تر و خشک و اسانس گیاه دارویی مریمگلی، یک آزمایش گلدانی در فضای باز بهصورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی و در چهار تکرار انجام شد. تیمارهای آزمایشی شامل شوری آب آبیاری تهیهشده از غلظتهای مختلف آب دریا (اختلاط 30%، 50%، 70% و 100% آب دریای خزر) و یک تیمار شاهد (آب چاه) در دو حالت مغناطیسی و غیر مغناطیسی بود. به دلیل بارندگی در طول فصل رشد، در پایان آزمایش شوری عصاره اشباع خاک متناظر با تیمار شاهد و اختلاط 30%، 50%، 70% و 100% آب دریای خزر به ترتیب 3/15 (I0)، 3/65 (I1)، 4/55 (I2)، 4/75 (I3) و 5/06 (I4) دسی زیمنس بر متر بود. نتایج نشان داد که تیمار I4 وزن خشک و تر گیاه را بهترتیب 40٪ و 25٪ کاهش داد اما در مورد تأثیر آب مغناطیس شده نتایج بیانگر آن بود که در تیمارهای شوری با عصاره اشباع خاک کمتر از 3/65 دسی زیمنس بر متر (تیمارهای I0 و I1) استفاده از آب مغناطیسی از کاهش معنیدار وزن بوتههای گیاه مریمگلی جلوگیری کرد. همچنین آبیاری با تیمارهای مختلف شوری و آب مغناطیسی تغییرات معنیداری در اسانس گیاه مریمگلی نداشت. بر مبنای نتایج این تحقیق توصیه میشود که مدیریت آبیاری گیاه مریمگلی با استفاده از آب شور مغناطیسی به نحوی انجام گیرد تا در طول فصل رشد شوری عصاره اشباع خاک بیشتر از 3/65 دسی زیمنس بر متر نباشد.
امیر حسین یداللهی؛ مجتبی خوش روش؛ محمد علی غلامی سفیدکوهی
چکیده
هدف از این پژوهش تاثیر کمآبیاری تنظیمشده با آب مغناطیسی بر خصوصیات کمی و کیفی نخودفرنگی (Pisum sativum L.) میباشد. پژوهش حاضر در مزرعهای واقع در روستای آغوزبن شهرستان بابل استان مازندران انجام شد. آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار اجرا شد. تیمار شاهد شامل آبیاری کامل در تمام مراحل رشد گیاه ...
بیشتر
هدف از این پژوهش تاثیر کمآبیاری تنظیمشده با آب مغناطیسی بر خصوصیات کمی و کیفی نخودفرنگی (Pisum sativum L.) میباشد. پژوهش حاضر در مزرعهای واقع در روستای آغوزبن شهرستان بابل استان مازندران انجام شد. آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار اجرا شد. تیمار شاهد شامل آبیاری کامل در تمام مراحل رشد گیاه و با آب معمولی (غیر مغناطیسی) بود. فاکتور اصلی شامل نوع آب (آب غیر مغناطیسی (W1) و آب مغناطیسی (W2)) و فاکتور فرعی شامل سطح آبیاری (100% =I1)، (80%=I2) و (60%=I3) آب موردنیاز گیاه) بود. برای آبیاری از سیستم آبیاری قطرهای با لولههای تیپ استفاده شد. نتایج نشان داد که اثر نوع آب آبیاری و سطح آبیاری و همچنین اثر متقابل آنها بر پارامترهای غلاف در بوته، دانه در غلاف، عملکرد دانه و بهرهوری مصرف آب در سطح احتمال یک درصد معنیدار شد. بیشترین میزان غلاف در بوته، دانه در غلاف و عملکرد دانه در تیمار W2I1 بهترتیب به میزان 13/2 عدد، 7/5 عدد و 8/472 تن در هکتار و بیشترین میزان بهرهوری مصرف آب در تیمار W2I3 به میزان 3/7 کیلوگرم بر متر مکعب مشاهده شد. آبیاری با آب مغناطیسی بهطور متوسط باعث افزایش عملکرد دانه و بهرهوری مصرف آب بهترتیب بهمیزان 8/6% و 8/7% نسبت به تیمار آب غیرمغناطیسی شد. همچنین اثر نوع آب آبیاری و سطح آبیاری تاثیر معنیداری در سطح احتمال 1% بر روغن، عملکرد روغن، پروتئین، عملکرد پروتئین و زمان جوانهزنی داشت اما بر روی زمان رسیدن اثر معنیداری نداشت. افزایش 20% سطح آبیاری از I3 به I2 و از I2 به I1 در تیمار آب غیر مغناطیسی بهترتیب باعث افزایش 14/5% و 18% و در تیمار آب مغناطیسی باعث افزایش 14/2% و 13/6% عملکرد دانه شد. سریعترین زمان جوانهزنی نیز مربوط به تیمار W2I2 با 10/3 روز بعد از کاشت رخ داد. بهطور کلی میتوان نتیجه گرفت که آبیاری با آب مغناطیسی میتواند یک راهکار مناسب برای افزایش عملکرد، بهبود خصوصیات کیفی و افزایش بهرهوری مصرف آب گیاه نخودفرنگی باشد.
آب موردنیاز، نیاز آبی ، پن من مانتیث
محمد علی غلامی سفیدکوهی؛ زهرا باقری خلیلی؛ محمد امین قلعه نوی
چکیده
به منظور مدیریت بهینه و مناسب بر منابع آبی استانهای شمالی کشور، اندازهگیری مقدار تبخیر-تعرق واقعی گیاه برنج از اهمیت بالایی برخوردار است. این پژوهش در سال زراعی 98-1397 در اراضی شالیزاری دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری برای اندازهگیری تبخیر-تعرق واقعی و ضریب گیاهی دو رقم برنج (هاشمی و شیرودی) با استفاده از شش عدد لایسیمتر ...
بیشتر
به منظور مدیریت بهینه و مناسب بر منابع آبی استانهای شمالی کشور، اندازهگیری مقدار تبخیر-تعرق واقعی گیاه برنج از اهمیت بالایی برخوردار است. این پژوهش در سال زراعی 98-1397 در اراضی شالیزاری دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری برای اندازهگیری تبخیر-تعرق واقعی و ضریب گیاهی دو رقم برنج (هاشمی و شیرودی) با استفاده از شش عدد لایسیمتر زهکشدار طراحی و احداث شد. پس از کشت برنج در درون لایسیمترها، ، مقادیر بارندگی، آب آبیاری و نشت عمقی در دورههای پنج روزه اندازهگیری شد. نتایج بدست آمده از لایسمترها نشان از تفاوت مقادیر نیاز آبی و نفوذ عمقی در دوره رشد (از مرحله نشا تا برداشت) در ارقام هاشمی و شیرودی داشت بهطوریکه میزان نیاز آبی این ارقام در طول دوره رشد بهترتیب 351 و 397 میلیمتر و نفوذ عمقی در این ارقام بهترتیب 48 و 97 میلیمتر بدست آمد. همچنین با مقایسه تبخیر-تعرق واقعی اندازهگیری شده در لایسیمتر و تبخیر-تعرق مرجع محاسباتی 14 روش غیرمستقیم، ضرایب گیاهی برای ارقام هاشمی و شیرودی حاصل شد. ضرایب گیاهی استخراج شده در این پژوهش با در نظر گرفتن رقم و روش برآورد تبخیرتعرق مرجع، بین 73/0 تا 12/1 برای مرحله ابتدایی، 83/0 تا 41/1 برای مرحله میانی و 64/0 تا 15/1 برای مرحله انتهایی متغیر بود. همچنین متوسط درصد خطای تخمین(PE) ضریب گیاهی در مقایسه با ضریب گیاهی توصیه شده توسط فائو به ترتیب طی مراحل ابتدایی، میانی و انتهایی 11%، 11% و 8% در رقم هاشمی و 15%، 23% و 16% در رقم شیرودی بدست آمد که ضرورت استخراج ضرایب گیاهی ارقام مختلف برنج را بر مبنای شرایط محلی، نشان می داد. ضرایب حاصل از این پژوهش میتواند برای برآورد نیاز آبی ارقام هاشمی و شیرودی بر پایه روشهای غیر مستقیم در طراحی پروژههای آبی و برنامهریزی تحویل آب در شبکه آبیاری و زهکشی در منطقه پژوهش استفاده شود.
علی اصغر آقابیگی؛ محمد علی غلامی سفیدکوهی؛ محمود راینی؛ محمدرضا یزدانی
چکیده
مدیریت منابع آب و خاک از طریق افزایش عملکرد و بهرهوری آب در شالیزارهادارای اهمیت ویژهای میباشد. تجهیز و نوسازی اراضی شالیزاری یکی از اقداماتی است که با هدف افزایش بهرهوری آب اجرا میشود. بهمنظور بررسی و ارزیابی اثر اجرای طرح تجهیز و نوسازی بر میزان عملکرد و بهرهوری آب، پژوهشی در شالیزارهای شهرستان آستانه اشرفیه، ...
بیشتر
مدیریت منابع آب و خاک از طریق افزایش عملکرد و بهرهوری آب در شالیزارهادارای اهمیت ویژهای میباشد. تجهیز و نوسازی اراضی شالیزاری یکی از اقداماتی است که با هدف افزایش بهرهوری آب اجرا میشود. بهمنظور بررسی و ارزیابی اثر اجرای طرح تجهیز و نوسازی بر میزان عملکرد و بهرهوری آب، پژوهشی در شالیزارهای شهرستان آستانه اشرفیه، در قالب طرح کرتهای دو بار خرد شده در سه سطح اصلی بالادست، میاندست و پاییندست و دو سطح فرعی تجهیز شده و سنتی، طی دو سال 1394 و 1395 انجام شد. دادههای عملکرد، میزان آب مصرف شده براساس نیازهای مختلف و میزان هزینه و درآمد از مزارع در مناطق مختلف جمعآوری شد. نتایج نشان داد میانگین عملکرد در شالیزارهای سنتی و تجهیز و نوسازی شده بهترتیب برابر 3958 و 3901 کیلوگرم بر هکتار بود و اختلاف معنیداری وجود نداشت. مقادیر بهرهوری ناخالص براساس تبخیر-تعرق و تبخیر-تعرق بعلاوه نفوذ در اراضی سنتی بهترتیب 3% و 3% بیشتر از مقادیر آن در اراضی تجهیز شده بود. نتایج نشان داد که علیرغم عدم وجود اختلاف معنی دار در عملکرد محصول در سطح اطمینان 95 درصد، بهرهوری خالص براساس تبخیر-تعرق، تبخیر-تعرق بعلاوه نفوذ، و مصرف آب در مزرعه در اراضی تجهیز شده بهترتیب 50%، 51% و 54% بیش از اراضی سنتی بود.یافتهها نشان میدهد که طرح تجهیز و نوسازی اراضی شالیزاری، با کاهش هزینههای کاشت، داشت و برداشت، موجب افزایش بهرهوری خالص میشود.
فاطمه جعفری صیادی؛ محمد علی غلامی سفیدکوهی؛ میرخالق ضیاء تباراحمدی
چکیده
تعیین نیاز آبی گیاهان از عوامل مؤثر در برنامهریزی دقیق آبیاری است. ضریب گیاهی به عنوان نماینده ویژگیهای گیاهان مختلف در معادله محاسبه تبخیر- تعرق گیاهی دارای اهمیت بسیار است. محاسبه این ضریب با روابط و روشهای موجود هزینهبر و زمانبر بوده و اطلاعات حاصل از این روشها به صورت نقطهای گزارش میشود، در حالیکه امروزه ...
بیشتر
تعیین نیاز آبی گیاهان از عوامل مؤثر در برنامهریزی دقیق آبیاری است. ضریب گیاهی به عنوان نماینده ویژگیهای گیاهان مختلف در معادله محاسبه تبخیر- تعرق گیاهی دارای اهمیت بسیار است. محاسبه این ضریب با روابط و روشهای موجود هزینهبر و زمانبر بوده و اطلاعات حاصل از این روشها به صورت نقطهای گزارش میشود، در حالیکه امروزه یافتن روشهای محاسبه ضریب گیاهی در سطوح گسترده مورد توجه میباشد. در این میان روشهای مبتنی بر سنجش از دور مورد استقبال بسیاری از پژوهشگران قرار گرفته است. پژوهش حاضر با هدف برآورد ضریب گیاهی(Kc) و شاخص سطح برگ (LAI) برنج در مراحل مختلف زراعی با استفاده از سنجنده OLIانجام شد. بدین منظور، دادههای شاخص سطح برگ در مراحل مختلف رشد طی دو فصل زراعی (1394-1393) و (1395-1394) از دو قطعه شالیزار 65 و 15 هکتاری در شمال شهرستان ساری مورد استفاده قرار گرفت. مقدار متوسط ضریب گیاهی برآورد شده در مراحل نشا، پنجهزنی، خوشهدهی و رسیدن به ترتیب 92/0، 24/1، 19/1 و 12/1 به دست آمد که نشان از وجود رابطه خطی بین این ضریب و شاخص تفاوت نرمال شده گیاهی (NDVI)دارد (97/0 r >). نتایج نشان میدهد که شاخص NDVIبرآوردگر خوبی برای ضریب گیاهی برنج است. همچنین شاخص رشد برنج (RGVI)نیز در تمامی مراحل دارای ضریب همبستگی 93/0 r > بود. براساس یافتهها، شاخص رشد برنج (RGVI) برآوردگر خوبی برای تعیین شاخص سطح برگ (LAI) محسوب میشود و تقریباً در تمامی مراحل رشد گیاه، بیش از 90 درصد تغییرات مقدار شاخص سطح برگ را پیشبینی مینماید.
زهرا باقری خلیلی؛ محمد علی غلامی سفیدکوهی؛ مجتبی خوش روش؛ جمال عباس پلنگی
چکیده
نیترات از گستردهترین آلایندههای آبهای زیرزمینی و سطحی است که مقدار بیشازحد آن در منابع آبی بر سلامت انسان و دام تأثیرمیگذارد. در میان روشهای مختلف حذف نیترات، روش جذب سطحی، به علت سادگی، بهصرفه بودن ازلحاظ اقتصادی و کارایی مورد توجه است. در پژوهش حاضر اثر متغیرهای pH (چهار، شش و هشت)، نرخ جریان (8، 11 و 16 میلیلیتر بر ...
بیشتر
نیترات از گستردهترین آلایندههای آبهای زیرزمینی و سطحی است که مقدار بیشازحد آن در منابع آبی بر سلامت انسان و دام تأثیرمیگذارد. در میان روشهای مختلف حذف نیترات، روش جذب سطحی، به علت سادگی، بهصرفه بودن ازلحاظ اقتصادی و کارایی مورد توجه است. در پژوهش حاضر اثر متغیرهای pH (چهار، شش و هشت)، نرخ جریان (8، 11 و 16 میلیلیتر بر دقیقه)، ارتفاع بستر (40، 50 و 60 سانتیمتر) و قطر ستون (45، 57 و 67 میلیمتر) در حذف نیترات از محلولهای آبی با استفاده از ستونهای زئولیت اصلاحشده بررسی شد. برای تعیین سطح ویژه و قطر خلل و فرج از آنالیز BETاستفاده شد. مورفولوژی و ساختار کانی زئولیت مورد مطالعه با استفاده از آنالیزهای تعیین پراش پرتو ایکس (XRD)، اسپکتروسکوپی اشعه ایکس انرژی متفرق (EDS) و عکسبرداری میکروسکوپی الکترونی روبشی (SEM) موردبررسی و شناسایی قرار گرفت. برای اصلاح سطح زئولیتها، از محلول هگزادسیلتریمتیلآمونیوم برماید به غلظت 25 میلیمولار استفاده شد. زهآب کشاورزی با غلطت 80 میلیگرم در لیتر نیترات، بهصورت مصنوعی با حل کردن نمک پتاسیم نیترات در آب مقطر در آزمایشگاه تهیه شد. نتایج آنالیزها نشان داد که نمونه زئولیت از نوع کلینوپتیلولایت بهترتیب با سطح ویژه و میانگین قطر خلل و فرج 984/11 مترمربع در گرم و 295/15 نانومتر است. یافتهها نشان داد که تغییرات pH، نرخ جریان، ارتفاع بستر و قطر ستون بر شاخصهای مختلف منحنی رخنه اثر معنیدار (در سطح پنج درصد) دارد. حداکثر مقدار جذب در6=pH رخ داد، در حالیکه حداکثر راندمان جذب (24/65 درصد) در 8=pH حاصل شد. کاهش نرخ جریان باعث افزایش راندمان حذف نیترات شد، اما بیشترین مقدار جذب (2/0 میلیگرم بر گرم) در نرخ جریان 11 میلیلیتر در دقیقه رخ داد. بیشترین مقدار جذب و راندمان حذف بهترتیب در ارتفاع بستر 60 سانتیمتر و قطر ستون 67 میلیمتر رخ داد.
علی اصغر آقابیگی؛ محمد علی غلامی سفیدکوهی؛ محمود راینی؛ محمدرضا یزدانی
چکیده
برنج پس از گندم مهمترین محصول کشاورزی در جهان است. با توجه به مشکلات کمآبی و مصرف زیاد آب در اراضی شالیزاری، هر ساله شالیزارهای زیادی در استانهای شمالی کشور با هدف افزایش بهرهوری آب، تسطیح و یکپارچهسازی میشوند. در طرح تسطیح و یکپارچهسازی مزارع شالیزاری، عملیات تسطیح انجام میشود که بهنظر میرسد با جابجایی خاک، ...
بیشتر
برنج پس از گندم مهمترین محصول کشاورزی در جهان است. با توجه به مشکلات کمآبی و مصرف زیاد آب در اراضی شالیزاری، هر ساله شالیزارهای زیادی در استانهای شمالی کشور با هدف افزایش بهرهوری آب، تسطیح و یکپارچهسازی میشوند. در طرح تسطیح و یکپارچهسازی مزارع شالیزاری، عملیات تسطیح انجام میشود که بهنظر میرسد با جابجایی خاک، ویژگیهای فیزیکی و عناصر شیمیایی موجود در آن نیز دستخوش تغییر میشود. هدف از این پژوهش، بررسی نقش طرح تسطیح و یکپارچهسازی بر کیفیت شیمیایی و فیزیکی خاک و آب خروجی در اراضی شالیزاری است. این پژوهش در شهرستان آستانهاشرفیه در استان گیلان و با مقایسه شالیزارهای سنتی و تسطیح شده در سه منطقه و در پنج تکرار در فصل زراعی ۹5-1394 انجام شد. ویژگیهای شیمیایی خاک و آب خروجی در طرح کرتهای خردشده در سه سطح اصلی (زمینهای بالادست، میاندست و پاییندست) و دو سطح فرعی (زمینهای سنتی و تسطیح شده) تجزیه و با روش توکی، مورد مقایسه میانگین قرار گرفت. نتایج نشان داد مقادیر درصد رطوبت اشباع و کربن آلی خاک در مزارع تسطیح شده بهترتیب 22% و 11 درصد بیشتر از مزارع سنتی و پتاسیم قابلاستفاده، دو درصد کمتر از مزارع سنتی بود. همچنین، مقادیر SAR، کلر و نیترات زهآب خروجی در مزارع تسطیح شده بهترتیب 14%، 23% و 49 درصد بیشتر از مزارع سنتی و سولفات، حدود 32 درصد کمتر از مزارع سنتی بود. تمام اجزای معدنی خاک به غیر از رس در اراضی تسطیح شده از یکنواختی بیشتری نسبت به اراضی سنتی برخوردار بود. یکنواخت شدن توزیع اجزای معدنی در اراضی تسطیح شده میتواند در بهبود مدیریت آبیاری و تغذیه گیاهان مؤثر باشد.تسطیح اراضی شالیزاری علاوه بر تغییرات زیر بنایی، موجب تغییر در شرایط فیزیکی و شیمیایی خاک و همچنین تغییر در کیفیت آب خروجی میشود که باید در مدیریت زراعی و استفاده مجدد از زهآب خروجی در مزارع پاییندست مدنظر قرار گیرد.
میثم رمضانی؛ شکوفه صالحی؛ عبدالمجید لیاقت؛ محمد علی غلامی سفیدکوهی
چکیده
منحنی نگهداری آب خاک (SWRC) در بسیاری از زمینهها، از جمله بررسی حرکت آب و املاح در محیطهای متخلخل غیراشباع کاربرد دارد. این منحنی از جمله مشخصههای مهم هیدرولیکی خاک میباشد که اندازهگیری مستقیم آن وقتگیر و هزینهبر است. در این پژوهش، یک روش بهینهسازی با هدف حداقل سازی مربعات خطا، به منظور تخمین پارامترهای معادله ونگنوختن ...
بیشتر
منحنی نگهداری آب خاک (SWRC) در بسیاری از زمینهها، از جمله بررسی حرکت آب و املاح در محیطهای متخلخل غیراشباع کاربرد دارد. این منحنی از جمله مشخصههای مهم هیدرولیکی خاک میباشد که اندازهگیری مستقیم آن وقتگیر و هزینهبر است. در این پژوهش، یک روش بهینهسازی با هدف حداقل سازی مربعات خطا، به منظور تخمین پارامترهای معادله ونگنوختن (α و m) با استفاده از دو نقطه اندازهگیری شده از منحنی نگهداری آب شامل رطوبت در نقطه ظرفیت زراعی و نقطه پژمردگی ارائه شده است. مزیتهای اصلی این روش، سهولت در کاربرد آن و عدم وابستگی آن به بانک داده میباشد. به منظور نشان دادن دقت روش پیشنهادی، سه بانک داده خاک، جمعاً شامل 156 نمونه، که از دو کشور ایران و بلژیک جمعآوری شده، مورد استفاده قرار گرفت. همچنین، از مدل رزتا نیز به منظور تخمین پارامترهای معادله ونگنوختن با استفاده از شش پارامتر ورودی شامل درصد شن، سیلت، رس، جرم مخصوص ظاهری و رطوبت اندازهگیری شده در ظرفیت زراعی و نقطه پژمردگی استفاده شد. مقادیر پارامترهای آماری MR، RMSE و AIC برای روش پیشنهادی به ترتیب برابر 0/00084- ، 0/031 و 8636- (cm3.cm-3) و برای مدل رزتا به ترتیب برابر 0/037- ، 0/051 و 7327- (cm3.cm-3) محاسبه شد. مقایسه این مقادیر نشان میدهد که روش پیشنهادی در این پژوهش بسیار کارا بوده و توانسته با دقت بسیار بیشتری نسبت به مدل رزتا، منحنی نگهداری آّب خاک را پیشبینی نماید.